حسن رحمان پناه -فرانسه قلب انقلابات در اروپا

فرانسه  قلب انقلابات در اروپا

 

حسن رحمان پناه

اعتصاب و مبارزات  گسترده کارگری و تودەهای ناراضی  در اعتراض به اصلاح قوانین کار در فرانسه بعد از هفتەها ادامه،در روزش پنجشنبه ٢٦ماه مە  وارد فاز نوینی شد و فعالیت روزانه در نیروگاه های هستەای ، پالایشگاه های نفت و بنزین و ترمینال های حمل و نقل را مختل و تولید را با رکود کم سابقە روبرو نمود. به گفتە معترضان بیش از ٣٠٠ هزار نفر در اعتراضات روز پنج شنبە کە توسط ٧ اتحادیە کارگری وابستە (سی‌ جی ‌تی) که مخالفت با اصلاحات دولت “سوسیالیست” اما ضد کارگر “فرانسو اولان” رئیس جمهور کنونی این کشور هستند، اعتصابات اخیر را سازماندهی و هدایت کردەاند. اما بخشی از اتحادیەهای  میانه‌روتر از جملە (سی ‌اف‌ دی ‌تی) از اصلاحات قوانین کار مورد نظر دولت حمایت می کند. شکاف ایجاد شدە میان اتحادیەهای کارگری موجود از سوی به زیان جنبش کارگری و انقلابی فرانسە و از سوی دیگر به نفع دولت و کارفرما در رودررویی با مبارزات کارگری در دور اخیر تمام شدە و جایگاه تسلیم طلبی اتحادیەهای کارگری رفرمیست و غیر رزمندە و سنتی را در مقابل  سیستم حاکم بورژوازی نشان می دهد و ضرورت عبور از سیستم اتحادیەای کنونی را برای جنبش کارگری صدچندان مهم کردە است.

شهرهای پاریس ، مارسی ، لیون و بوردو، مرکز اصلی اعتصابات روز پنج شنبە بودەاند. تظاهرکنندگان  پاریس که از میدان باستیل راهپیمایی کرده بودند، مورد هجوم پلیس، با استفادە از  گاز اشک آور و باطوم قرار گرفتند. در شهرهای لیون و بوردو نیز پلیس با تظاهر کنندگان درگیر شد. در رودررویی پلیس و تظاهرکنندگان ٧٧ نفر دستگیر ، ١٥ نفر مجروح و چندین اتومبیل و مغازە نیز تخریب شدند. عامل و مسبب این درگیریها ، دستگیری و تخریب ها، پلیس خشن و سرکوبگر فرانسە در مقابل کارگران معترض و حق طلب بودە است.اعتصابات روزهای اخیر جدا از تآثیر بر شبکە حمل و نقل داخلی فرانسە،  بر پروازها این کشور نیز از جملە شهر مهم صنعتی و سیاسی پاریس و همچنین شهرهای  “نانتس و تولوز” تاثیر بلاواسطە گذاشتە است . همچنین اعتصاب رانندگان قطار باعث اختلال بیشتر در شبکە خدمات خطوط آهن در سطح این کشور شدە است. اعتصابات کارگری و انسداد پالایشگاه ها توسط کارگران باعث شدە کە  یک سوم پمپ بنزین ها سوخت نداشتە باشند و یا ذخیره آنها بسیار کمتر از حد نیاز  باشد و دولت ناچار به استفادە از ذخیرە شرایط اضطراری شدە است. در اعتصابات روز پنجشنبه حداقل ٥ پالایشگاه  از ٨ پالایشگاه  در کل کشور از کار بازایستاد و یا با حداقل تولید فعالیت نمود. همچنین هر ١٩ نیروگاه هستەای تولید کنندە برق در اعتصاب شرکت و باعث قطع برق و لغو بخشی از ترافیک و پروازها شدند.

اگر چه حاکمان فرانسە از حزب “سوسیالیت ” در برابر اعتصابات اخیر کارگران این کشور در تنگنای جدی قرار گرفتە و “میشل ساپین” وزیر دارایی فرانسە از احتمال ” بازنویسی بند دوم لایحه” مورد اعتراض کارگران سخن گفت، اما “مانوئل وال” نخست وزیر فرانسه چنین احتمالی را رد کرد و تاکید نمود” که اصلاحات قانون کار لغو نخواهد شد” اما اشاره کرد که ممکن است  “تغییراتی” در آنها صورت بگیرد.  این سخنان نشان از زمینه سازی برای عقب نشینی حاکمان ضد کارگر دولت فرانسە در برابر اعتصابات و اعتراضات اخیر کارگری در این کشور دارد .اما در نبرد کنونی ، عقب نشینی دولت در برابر کارگران، بستگی به تداوام اعتصابات ، گستردگی آنان ، حمایت و پشتیبانی فعال افکار عمومی مترقی و ناراضی از مبارزات اخیر و گذر از سد اتحادیەها و سندیکاهای رفرمیست و زائدە دولت و کارفرمایان دارد.

طرح ضدکارگر دولت و آغاز اعتصابات کارگری

دولت ضد کارگری و ضد سوسیالیست “فرانسوا اولاند” در اواسط ماه مارس گذشته طرح اصلاح قانون کار این کشور را در دستور گذاشت و  کابینه فرانسه در روز ۱۱ ماه مه با استفاده از اختیارات ویژه دولت و بدون مراجعە و تآئید یا مخالفت پارلمان، تغییرات مورد نظر رئیس جمهور کە خواست کارفرمایان این کشور است را مورد تایید قرار داد. طبق طرح مذکور، دست کارفرمایان برای اخراج کارگران بازتر می شود . کارفرمایان با هزینه کمتری میتوانند کارگران را اخراج کنند. حقوق و اختیارات سندیکاها کاهش می یابد. نرخ پرداخت‌ها برای اضافه کاری و نیز اضافه کاری در شب کاهش می یابد. تعطیلات رسمی کارگران کاهش می یابد، ٣٥ ساعت کار در هفته ملغی و اختیارات شرکت ها در افزایش ساعات قانونی کار هفتگی بیشتر میشود.  این طرح کە در ضدیت کامل با خواست و زیست و سازمانیابی کارگران توسط دولت تنظیم و تعرض آشکار به سفرە روزانه آنان آست ، از ابتدایی بیان آن توسط دولت ، بلافاصله با مبارزات وسیع و اعتراض گستردە کارگران بویژه در بخش حمل و نقل و سوخت رسانی  روبرو گردید کە با پیوستن کارگران نیروگاەهای هستەای کە برق این کشور را تهیه میکنند ، بویژه در روز ٥ شنبە ٢٦ مه کە هر ١٩ نیروگاه هستەای به اعتصاب ملحق شدند، میرود کە کمر دولت این کشور و کارفرمایان را بشکند و آنان را ناچار به عقب نشینی کند.

 به نوشتە خبرگزاریها، فرانسه ماه ژوئن آینده میزبان مسابقات جام ملت های اروپا – یورو ۲۰۱۶ – خواهد بود. اتحادیه کارگری “سی‌ جی ‌تی ” کە رهبری بخشی از اعتصابات کارگری دور اخیر را بر عهدە دارد “خواستار تظاهرات و اعتصاب های دیگری در روز ۱۴ ژوئن ، چهار روز پس از شروع یورو ۲۰۱۶ – شده است.” یکی از رهبران اعتصابی در یک مصاحبە مطبوعاتی اعلام کرد” جام ملت ها را تصور کنید کە بدون برق، بنزین و ترافیک برگزار شود”. این هشدار بی شک رهبران دولت ضدکارگری “اولاند” را ناچار به چارە اندیشی خواهد کرد. اما تردیدی نیست کە پیروزی این اعتصابات کارگری نه در قطع یا کاهش آن ، بلکه در تقویت، تداوم ، گستردگی و فایق آمدن به تفرقە در صفوف جنبش رزمندە کارگری آن و عبور از سندیکاهای رفرمیست و وابستە به بخشی از قدرت و کارفرمایان است.

فرانسە مهد انقلابات و اعتراضات کارگری و دانشجویی

کشور فرانسە در طول تاریخ، دو انقلاب اجتماعی عظیم بورژوای (انقلاب کبیرفرانسە١٧٨٩) و اولین انقلاب کارگری (کمون پاریس ١٨٧١) را به جامعە بشری تقدیم و پیشتاز تحولات عظیم جهانی بودە است . جدا از دو انقلاب مورد اشارە، کشور فرانسە در نیمه دوم قرن بیست و آغاز قرن ٢١ نیز از کانون های اصلی مبارزە علیە نئولیبرالیسم و تحمیل ریاضت اقتصادی توسط بورژوازای و دولت های هار حامی آن بودە است.

–  جنبش دانشجویی سال ١٩٦٨ این کشور کە درست در ماه مه این سال در این کشور اتفاق افتاد و ٩میلیون انسان را به اعتراض ، اعتصاب و تظاهرات خیابانی در طول ٣ هفتە کشاند، جامعە فرانسە را فلج و  از صفحات درخشان جنبش انقلابی برای آزادی در قرن ٢٠ میلادی بود.

–  مبارزات کارگری در پائیز سال ١٩٩٥ علیە طرح افزایش سن بازنشستگی و کاهش بیمەهای اجتماعی توسط  ” آلن ژوپه”،نخست وزیر وقت فرانسه ، در نهایت به شکست طرح نامبردە و استعفای نامبردە از نخست وزیری منجر شد.

– اعتصابات و مبارزات کارگری و دانشجویی در سال ٢٠٠٦ مجددأ علیە اصلاح قانون کار، پس از تصویب و نهائی شدن آن ، رئیس جمهور وقت فرانسە  ژاک شیراک را ناچار به لغو آن در ٧ آوریل سال ٢٠٠٦نمود.

– همچنین اعتراضات و اعتصابات کارگران، دانشجویان و دانش آموزان در سال ٢٠١٠ مانع از تصویب قانون بازنشستگی از ٦٠ سال به ٦٢ سال گردید.

نمونەهای برجستە یادشدە کە شهرت جهانی یافتند و در تاریخ ثبت شدند ، بورژوازی فرانسە و اروپا را به لرزە انداختند ، تنها بخش آشکار و رودرروی مستقیم طبقە کارگر و جنبش دانشجویی این کشور و بخش رادیکال و چپ جامحە فرانسە با بورژوازی هار و امپریالیستی این کشور در قالب راست و “چپ” آن است. اکنون و در شرایط غلیان جنبش کارگری و رادیکال این کشور کە کارگران نهادهای تولید و رفت و آمد و مکان ارتباطی این کشور را تعطیل یا فلج کردەاند ، بار دیگر جنبش انقلابی کارگری فرانسە در رآس جنبش کارگری جهانی در تقابل با بورژوازی قرار گرفتە است. در این رودرویی آشکار و بی رحمانه کارگران و بورژوازی و دولت امپریالیستی فرانسە، عدم وجود و کمبود تشکل های تودەای و حزبی کارگران، با افق کمونیستی در رآس و هدایت جنبش کنونی، از نقاط برجستە ضعف و کمبودهای حرکت و جنبش کارگری کنونی این کشور است. اتحادیەها و سندیکاهای کارگری در کشورهای اروپایی، علارغم پایگاه کارگری ، اما امروز و بعد از همسویی سوسیال دمکراتها با دولت های سرمایەداری حاکم ، بویژه بعد از انحطاط انترناسیول دوم ، ماهیت رزمندگی و وحدت بخش خود در جنبش کارگری را از دست دادە و به زائدە بورژوازی و بویژه جناح “چپ” آن تبدیل شدەاند. اما تردید نیست کە در متن مبارزات روزانه کارگری ، ابزار پیش برد این مبارزات نیز به همت گرایش رادیکال و کمونیستی این جنبش ساختە و پرداختە خواهد شد و کارگران به اهمیت، نقش، ضرورت و جایگاه نهاد و تشکل های خودساختە کارگری واقف و برای ایجاد آنان گام بر خواهند داشت.

اکنون کە باردیگر جنبش کارگری و انقلابی فرانسە به نبرد با بورژوازی درندە این کشور در یکی از کانون های اصلی قدرت امپریالیستی در خیابان ها و مراکز تولیدی برخواستە است و می رزمد ، وظیفە همه کارگران و کمونیست ها در گوشە و کنار جهان است، به حمایت از این نبرد سخت و قهرمانانه کارگران برخیزند و آنرا بخشی از وظایف انترناسیونالیستی خود در غیاب یک انترناسیونال کمونیستی بدانند.

 زمانی ” فردریک انگلس” از آموزگاران برجستە پرولتاریایی جهانی در حمایت از مبارزات کارگران انگلستان نوشت ” کارگران انگلستان مبارزە انقلابی را آغاز، کارگران فرانسە آنرا آدامه و کارگران آلمان به سرآنجام می رسانند” . این سخن ، انتظار و رهنمود انترناسیونالیستی “انگلس” از هر زمان دیگری بیشتر نیاز به اگاهی ، سازمانیابی تودەای و کمونیستی و پراتیک دارد. اکنون کە کارگران فرانسە مبارزە انقلابی علیە دولت و سرمایەداران این کشور را آغاز کردەاند ، آیا کارگران آلمان آنرا ادامە و کارگران انگلستان و دیگر کارگران کشورهای “اروپای متحد” آنرا به سرآنجام خواهند رساند ؟ این خواست و انتظار غیرە واقعبینانه نیست.

فرانسە قلب تپندە انقلاب عظیم اجتماعی و رادیکال در طول ٣ قرن گذشتە در اروپا و جهان بودە است. آیا طبقە کارگر فرانسە رسالت تاریخی کە بر دوش دارد ، از جملە عبور از شرایط کنونی و آغاز انقلاب اجتماعی دیگر را به سرآنجام خواهد رساند ؟ چنین امری تنها در گروه اگاهی ، اتحاد ، سازمانیابی و نبرد بی آمان با بورژوازی و حمایت بی دریغ طبقە کارگر اروپا در کشورهای اروپای متحد است. سهم ما کمونیستها  و کارگران دیگر کشورها نیز در این مبارزە غیرقابل چشم پوشی است. به یاری و کمک مبارزات کنونی کارگری در فرانسە  بشتابیم .

٢٦ مه ٢٠١٦