فاجعه خودکشی تحت حاکمیت حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی
آذر کیمیا
متاسفانه روزی نیست شاهد اخبار خودکشی در این کشور ویران شده نباشیم. خودکشی ناشی فشارهای اقتصادی، فرهنگی، حکومتی و بی آیندگی که این نظام برای اكثریت جوانان و شهروندان به ارمغان آورده است. در این هفته خبر مرگ سه جوان دیگر از جمله جوانی را به خاطر فقر و تمام شدن آخرین ” نان” باقی مانده بر سر سفره خانواده اش را شنیدیم، و دل هر انسانی را، بجز نا انسانهای که دستی در این حکومت دارند،به درد آورد. واقعا این چه نظام و دنیای ضد انسانی است که بر ما حاکم شده است و این چه مردمی است که تا این حد خفت و بدبختی را تحمل میکند؟!. پست ترین افراد حکومتی و فرزندانشان در میان پول باد آورده میلیاردی در داخل و خارج كشور میخوابند و با آن عیش و نوش میکنند، اما اکثر ما و فرزندانما در این مملکت بخاطر بیکاری و بی پولی و نبود لقمه نانی باید جان بدهیم.
اگر در باره دلایل خودکشی در ایران صحبت کنیم علتش افسردگی شدید، نا امیدی، فقر، بستن راهای رشد و تعالی آزادانه نسل جوان، و همچنین مشکلات خانوادگی که آنهم محصول مشکلات جاری در جامعه و اقدامات حکومتی است که بوی از انسانیت نبرده و نخواهد برد. مشکلات اقتصادی که در کشور داریم مهمترین عامل و منشا بیشتر عوامل دیگر نیزهست. اگر هر کس بتواند نیازهای زیستی روانی اجتماعی و معنو ی اش را در حد محدود و منطقی تامین کند، و اگر این نیازها تامین شوند، رفتار شخص نرمال و زندگی قابل تحمل تر می شود و اگر تامین نشد یا باید نیازها را از راه غیر عادی و غیر اخلاقی، مثلا مانند دزدهای حاکم بر کشور تامین نمود، و یا این نیازمندیهای اولیه زندگی را سرکوب نمائم و یا منتظر جنون اعتیاد، بزهکاری و در نهایت خود کشی باشیم.
خود کشی در طی بیست سال اخیر هر روز بیشتر و بیشتر و متاسفانه عادی و عادی تر نیز شده است. خود کشی شامل بیماری های روانی هم می شود. افرادی که دچا ر افسردگی و ناراحتی هستند نمی توانند خود را با شرایط تطبیق بدهند و جان خود را می گیرند. فضای ایران فضای نا امیدی و اعمال ناعدالتی بسیاری است. تا این حکومت نفس بکشد نمیتوان هیچ راه حلی برای پایان دادن و یا کاهش این نوع پدیدهای غیر انسانی پیدا کرد. مرگ جمهوری اسلامی خود اولین درمان و راه حل است. باید کاری کنیم که هر کسی در حد منطقی احساس کامیابی کند و نه نا کامی. می گویند سن ازدواج بالا رفته است آنگاه که فرد نتواند مسکن، اشتغال و در آمدی مناسب داشته باشد چگونه می تواند ازدواج کند در صورتی که با ازدواج مسئولیتش بیشتر می شود ما برای هر کاری نیازمند روحیه هستیم و به نظر میرسد روحیه مانند شعله است هرگاه شعله ها مانند شعله کبریت و شمع ضعیف باشند با یک نسیم خاموش می شوند و شعله نیرومند مانند شعله منقل کبابی هاست که هر چه به آن می دمند نیرومند تر می شود. شعله ما قربانیان فقر و خودکشی و بیکاری و بی پولی و بی نانی تنها با خاموش کردن فتیله سمی جمهوری اسلامی و حاکمیت ظالمانه سرمایه داران شعله ورتر می گردد.
منبع: شماره ٨٠ نشریه سوسیالیسم امروز
١ دی ١٣٩٧
٢٢ دسامبر ٢٠١٨