پیرامون پست حمایت لیلا دانش از سازمان حماس!

یادداشت روز

پیرامون پست حمایت لیلا دانش از سازمان حماس!

هنوز چند روز از انفجار مرگبار اسکله رجائی بندرعباس و کشتار صدها کارگر و زخمی شدن هزاران نفر و داغدارشدن هزاران خانواده و اندوه میلیونی جامعه ایران و خارج از کشور نگذشته بود، که سلطنت طلبان فاشیست و طیفی از ناسیونالیستهای قومپرست بجای ابراز همدردی با طبقه کارگر ایران و مردم بندرعباس، موج وسیعی از لیچارگویی ناسیونالیستی و فاشیستی را باب کردند. در دنیای مجازی امیر عباس فخرآور پهلویچی فاشیست با دهان دریده از “انفجار جالب در زمان مناسب و مکان مناسب در بندر رجائی و نابودی به موقع!” دم زد، و تنی چند از ناسیونالیستهای کرد هم به شیوه هایی ابراز خشنودی کردند که فارسها از بین می روند و صریحا اذعان نمودند:«بگذارید این خارستان بسوزد!» این مواضع ارتجاعی و ضدانسانی با نقد بسیار بجای طیفی وسیعی از کمونیستها مواجهه گشت و بویژه سیاوس دانشور در نقدی موجز و کوبنده تمام قد آنها را جلو آینه تاریخ گذاشته بود، که اگر میگوئیم ناسیونالیزم مایه شرم بشریت است حقیقتی انکار ناپذیر است. چند روز بعد از آن لیلا دانش که پیشینه ای در جنبش کمونیستی دارد، و مدتیست جهتگیریهای راستراونه اش در پست های بیشتر کوتاه روئیت پیدا کرده است، در جریان منشور نویسی رفرمیستها ایشان هر چند از مخالفان منشور حداقلی بیست تشکل بود، اما طی پستی بطور اختصار در چند سطوری از منشور رفرمیستی “مارکسیستهای قانونی” تحت عنوان «آزادی رفاه برابری!» حمایت کرده بود. همان وقت من طی یادداشتی رفیقانه نقدی بر مواضع ایشان نوشتم. در پاسخی متینانه اذعان داشتند که این پوشش دادن منشور و نوشتن سطور کوتاه به هیچ وجه بمعنای تائید آن نیست، اما منشور حاوی نکات قابل تاملی است…هر چند بعد از یادداشت من و توضیحات لیلا جدلی هم آنزمان بینمان صورت گرفت، از نظر من پست و توضیحات لیلا حتی از تائید ضمنی منشور رفرمیستی «آزادی رفاه برابری» فراتر بود… الآخر. و اینک بتاریخ 02.05.2025 هم در صفحه فیس بوکیش طی “پستی طلائی” علنا و رسما فراخوان حماس به نسل کشی متقابل را تائید می کند! ایشان ضمن اینکه لینک فراخوان حماس را با تیتر :«حماس از فلسطینیان خواست که خانه ها، مراتع و جنگلهای اسرائیل را به آتش بکشند» پوشش داده، طی جمله ای اینگونه از فراخوان حماس پشتبانی خود را اعلام می کند:« اگر نسل کشی همچنان ادامه پیدا کند و همگان خفقان گرفته باشند، چرا که نه!». من طی یادداشت ذیل، ایشان را در صفحه اش نقد کردم، بجز تعدادی از سمپاتهای محور مقاومتیها، که شب و روز در دنیای مجازی و حقیقی از زاویه ضد امپریالیستی خمینی علیه کمونیزم رجز میخوانند، جمع دیگری از کمونیستها هم در نقد ایشان نوشتند. لیلا را سالها در جنبش کمونیستی فعال بود و حیف است با این جهتگیریها سوابق خود را خدشه دار می کند، و عمیقا از این پیشآمد ناخشنودم. اما طی بحث و مناقشاتی که طی سه روز گذشته داشتیم مدام بر سر موضع راستروانه خود مصر و به بهانه اینکه کمونیستهای نوع من تنها موضع ضد رژیم اسلامی داریم و در برابر نسل کسی در فلسطین بنوعی ساکتیم(که این ادعای ناواقعی ایشان هم بدلیل فاصله گرفتن از دیدگاه کمونیستی است و گرنه اسناد مکتوب من در زمینه نقد و افشای میلیتاریزم و نسل کشی به فراوانی در سایتها قابل دسترس هستند که  لینک چند مورد را ضمیمه این یادداشت نموده ام تا ایشان بدون فاکت حرف نزند)* از نقدهایی که به وی شده بود بسیار ناشیانه طفره رفت. به همین خاطر مناسب دیدم یادداشت انتقادی خودم را محدود به دیالوگ فیس بوکی نکنم و آنرا در سایتها نیز درج کنم.

ما کمونیستها تا جائیکه توانمان رسیده در نقد و افشای این هالوکاست که سران فاشیست اسرائیل با حمایت مستقیم آمریکا و شرکای جهانی و منطقه ایش با فجیع ترین شکل تاریخی تا کنون راه انداختند کوتاهی نکرده ایم. کمااینکه در برابر وحشی گریهای کمپ اسلامیستها که خود بخشی از دشمنان سرسخت هر درجه از آزادیخواهی و ترقیخواهی در جامعه فلسطینند، در نقد و افشایشان کوتاه نیامده ایم. کمپ تروریسم دولتی و در این میان ژاندارم منطقه ایش اسرائیل که خود در ایجاد و تبدیل کردن اسلامیستها به نیروی در برابر رشد آزادیخواهی درون جامعه دست داشته، و وجود این نیروها را اسرائیل به عاملی تبدیل کند تا ارتباط ارگانیک جامعه فلسطین را با صف آزادیخواهی در اسرائیل را از هم بگسلد. هر جا لازم دیده سران تروریست این گروه های قومی و مذهبی را بعنوان نماینده و مدافع مردم فلسطین جا بیاندازد از آنها پشتبانی کرده و اکنون که نقشه دیگری برای تغییر نقشه خاورمیانه دارد به بهانه وجود همین نیروهای تروریستی نسل کشی در فلسطین را در ابعاد بیسابقه ای راه انداخته است. لیلا دانش میداند فتوای،حماس خطاب به مردم فلسطین حتی دولت فاشیست اسرائیل را هدف قرار نداده بلکه میگوید بروید خانه ها و مراتع و جنگلها را بسوزانید، و شما هم نسل کشی کنید، رک و صریح میگوید جواب نسل کشی، نسل کشی است! این در حالیست که لیلا میداند این منطق دو کمپ تروریسم دولتی و اسلامیستهاست، اما منطق مردم فلسطین و اسرائیل این نیست. اتفاقا مردم فلسطین و اسرائیل هر دو جدا از اینکه خواهان توقف فوری و بدون قید شرط نسل کشی اند، بلکه خواهان اینند که هم دولت فاشیست اسرائیل که بخش وسیعی از مردم سرزمین اسرائیل آنرا دشمن قسم خورده خود و مردم فلسطین میدانند به زیر بکشند، و هم مردم فلسطین خواهان آنند سایه پلید کمپ تروریسم دولتی و نیروهای اسلامیستی و قومی شرشان از سر آنها کوتاه شود و گورشان را گم کنند. لیلا دانش متاسفانه از زاویه حماس به نسل کشی نگاه میکند نه از زاویه مدافعین واقعی مردم فلسطین! به همین خاطر منطق این فتوای سازمان تروریستی حماس را” با چرا نه!” تائید میکند! دولت فاشیست اسرائیل و شرکایش اگر در پی اهداف ضد بشری خود از ادامه نسل کشی ابائی ندارند و عملا دارند نسل کشی و پاکسازی قومی و مذهبی میکنند و به هیچ کس رحم نمی کنند همان منطق در آن عمل میکند که نزد حماس و سایر اسلامیستها هست و میگوید اسرائیلی ها را باید از روی زمین برداشت و اکنون هم طی فتوایی از مرم فلسطین خواسته بروید خانه ها و مراتع و جنگلها را آتش بزنید، تا دول فاشیست و آدمکش اسرائیل منبعد این را هم دستاویزی قرار دهد، و بگوید ببینید دیگر از این فراتر که خودشان می گویند آتش سوزی چند روز گذشته کار فلسطینیان بوده است، هر چند تا کنون دولت فاشیستی نتانیاهو دلیل اصلی اتش سوزی را عواملی دیگر عنوان نموده! این موضع لیلا دانش در تائید فراخوان حماس که گفته «خانه ها و مراتع را بسوزانید…»با مواضع پرو اسرائیلی حمید تقوایی شباهت عجیبی دارد که در هیاهوی حمله نظامی اسرائیل به رژیم ننگین ایران رسما طی مصاحبه ها و نوشته هایش اذعان داشت:” اگر حمله نظامی اسرائیل مراکز هسته ای و نظامی رژیم را هدف قرار دهد، چرا که نه. و تازه برایش استلال آورده بود که این حملات به مراکز دشمن ما و مردم را تضعیف خواهد کرد و ما را گامها برای به پیروزی رساندن “انقلاب زن زندگی آزادی!” نزدیکتر خواهد کرد…” و تفاوتی هم دارد ایشان پرو اسرائیلی در این زمینه جهتگیری کرده و لیلا پرو اسلامیستی. البته این جهتگیری بشدت راستگرایانه حمید که همخوان با مواضع سلطنت طلبان و نیروهای قومی و مذهبی بود که کفش و کلاه کرده بودند که سوار بر تانکهای اسرائیل و آمریکا کشور را آزاد کنند، بدرست از سوی کمونیستها وسیعا نقد و منزوی شد. اما در این فتوای حماس و فراخوان به مردم فلسطین حتی نگفته بروید، مراکز و نهادهای نظامی دولت فاشیست اسرائیل را به آتش بکشید بلکه میگوید خانه ها و مراتع و جنگلها را بسوزانید. معلوم نیست یک کمونیست چرا نباید همزمان و بدون تخفیف علیه این دو کمپ ضد بشری باشد! این مرزبندی قائل شدن با این تروریسم دولتی و اسلامیستی بنظرم برای جمعی دشوارست و یا یک انتخاب آگاهانه سیاسی است، البته بیشتر دومی محتمل است.

ناصر بابامیری

06.05.2025