رحمان گلچهره-اوجگیری جدال کارگران و«اتحاد مقدس سرمایه »در هفت تپه و فولاد، صف بندی های واقعی !

اوجگیری جدال کارگران و«اتحاد مقدس سرمایه »در هفت تپه و فولاد،

صف بندی های واقعی !

رحمان گلچهره

خواست ها و پرچمی که با اراده دخالتگرانه جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران،در هفت تپه و فولاد به میدان آمده و چشمانی در جهان را خیره کرده و انسانیت را به دفاع و حمایت واداشته است، نه با تحمیل اذهان خیالی بر یک جنبش واقعی ،

..که بر متن زنده و اوج گیری جدال هر روزه کار و سرمایه ، که بر متن یک رویاروئی نابرابر و به صف شدن همه مناسبات و نظم موجود سرمایه و همه متولیان ،مدافعان و بلندگوهاشان.،علیه هست و نیست کارگران ،نیروی کارمزدی و همه مردمان فرودست بجلو آمده است،

که بر بستر جنبشی از هم سرنوشتی و درهمتنیدگی نپذیرفتن وضعیت نفرت آور معاش و زیست کارگران و همه لایه های کارمزدی و اقشار فرودست ،و در یک تلاش بی وقفه برای تغییر جهنم تحمیل شده بر زندگی و بهبود معاش و زیست انسانی شان،به میدان آمده است،

این جنبش اعتراضی/اعتصابی، موجودیت و حضور گسترده ، علنی و دائمی خود را در کف جامعه ، ابتدا به ساکن ،نه با توصیه ها و اهداف «خیرین» …..،

که با اساسی ترین پایه های دخالتگری و با تکیه بر اراده جمعی،مستقیم و متحدانه گارگران،

یعنی با «جنبش مجمع عمومی» و «شوراهای مستقل کارگری» و به عنوان نماد قدرت یابی، و به بستر واقعی اتحاد ویکپارچگی صفوف

کارگری برای بهبود معاش و زیست انسانی شان، که در برابر هجوم بیشرمانه «اتحاد مقدس سرمایه» به زندگی شان جاری شده است،

٢٨ روز اعتصاب قدرتمندانه کارگران در هفت تپه و اینک هفته ها در فولاد ، ….بیان و نماد پیوستگی درهمتنیده شده

صفوف اعتراضات/اعتصابات دائمی و پیاپی میلیونها کارگر ونیروی کار مزدی و خانوار کارگری در نپذیرفتن وضعیت نفرت آور و غیر قابل قبولی ست که همه «مالکان»کارخانه ها،.و موسسات بردگی مزدی ،همه مدافعان و متولیان این دولت سرمایه،با تمام نهادهای اعمال قدرت،با قوانین نوشته و نانوشته زور، از کارفرما و فرماندار و وکیل، تا وزیر و قشون و قضا و نیروهای حافظ امنیت سود سرمایه داران در «اتحاد مقدس » حفظ و بقا هارترین نظم سرمایه ، علیه معاش ونان و زندگی به گرو گرفته شده شان، رقم زده اند و در جدالی نابرابر به یک صف ایستاده اند،

٢٨ روز قدرتمندترین اعتراض و اعتصاب متحدانه کارگران هفت تپه و اینک هفته ها در فولاد، نشانگر این واقعیت است، که این مقاومت و مبارزات مطالباتی کارگران ….

نه با تمسک و دخیل بستن به هر تشکل سوخته و بی خاصیت همسو خانه کارگری،

که جلوه بجلو آمدن جدیت جنبش کارگری و در رأس آن،اراده مستقیم و دخالتگرانه «جنبش مجمع عمومی» و «شوراهای مستقل کارگری» همه کارگران در دفاع از منافع شان است،

اکنون دیگر بجلو آمدن اراده دخالتگرانه جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران در هفت تپه و فولاد ، علیه مزد فقر و دسیسه های مافیائی سرمایه ،علیه گروکشی نان و تحقیر منزلت انسانی کارگر و همه خواست های برحق انسانی، یک مبارزه دائمی ست،

بیانگر بجلو آمدن گسترده ترین نیروی کارمزدی ، یعنی طبقه کارگر و مردمان فرودست…، بعنوان اساسی ترین و قطعی ترین نیروی اجتماعی در برابر شرایط نفرت آور فقر و فلاکتی ست که نظم موجود سرمایه بر توده مردم تحمیل کرده است،

صف آرائی همه دولت و تمام مدافعان و متولیان و سرمایه داران.،همه نیروهای «اتحاد مقدس سرمایه» ،

،علیه کارگران هفت تپه و فولاد ،

نشان از یک کاسه گی سیاست هجوم و سرکوب کل جنبش کارگری، و بکارگیری همه ترفندهای ضدکارگری..در برابر قدرتمندترین بستر دخالتگری متحدانه کارگران،یعنی جنبش مجمع عمومی» و خواست« شوراهای مستقل کارگری» ست،

جنبشی که دستآورد چندین دهه مقاومت و مبارزات برحق کارگران،

در برابر تعرض دائمی سرمایه به معاش و زیست شان بجلو آمده است ، جنبشی واقعی و متکی به اراده جمعی به دور از هر سازوکار بی خاصیت،

دولت سرمایه با همه نهادهای ریز و درشت ، از فرماندار و وکیل و قاضی ،تا امام جمعه و قشون بگیر و ببند و زندان و شکنجه و درفش و تهدید ،در کنار و دست در دست «مالکان کارخانه» و همه امکانات وعده های فریب ،

از گروکشی نان و سفره معاش، تا گروکشی جان کارگر و خانواده کارگران ،

در کنار و دست در دست «مالکان کارخانه» و شرکای سهم بری از غارت کارگران، با همه امکانات وعده های فریب و صدقه،

با زور سرکوب و ترفند نان و گرسنگی،

٢٨ روز اعتصاب قدرتمند کارگران را به پایان بردند،

اینگونه پایان بردن اعتصاب و اینگونه سوت کارخانه با نوک سرنیزه ها بصدا در آوردن،

نه افتخاری بر شما «اتحاد مقدس سرمایه» خواهد داشت ،

و نه حق ذره ای بیشرمی بازخواست از هیچ کارگر شریف این میدان نابرابر جدال کار و سرمایه خواهد بود.

کارگرانی که در بظائت فقر مزد و گرسنگی ،

در گروکشی نان از سفره خانوارشان، سرسختانه و سرنیزه بر گلو ،بردگی مزدی را از نو آغاز کردند و اعتصاب را به زور پایان بردند،

اما :

جنبش اعتراضی/ اعتصابی کارگران هفت تپه ، در روند این نظم سرمایه و کشاکش جدالی که هر روز ابعاد وسیعتری میگیرد، موجودیت و حضورش را بر اراده همه کارگران، و تنیده شدنش در سالها تجارب جنبش کارگری ، در جنبش مطالباتی اش، و برای دور ساختن هیولای فلاکت و دیوار بحران لجن اقتصادی که میخواهند بر زندگی شان آوار کنند به میدان آورده و این جدال بی وقفه جاری ست !

مبارزات فولاد، متحد دست در دست هفت تپه!

هفته هاست، صدای رژه اعتراضی/اعتصابی کارگران فولاد، فلک را به شنیدن واداشته است،

کف میدان ها وخیابان ها، به شرمندگی و خجلت زیر پای شان میلرزد،

شما دولت سرمایه، شما «اتحاد مقدس سرمایه»! از وزیر و وکیل و والی ،تا «مالک» و قاضی و قشون و زندانبان…،

با کدام وقاحت «تدبیر»، با کدام چرتکه منفعت سرمایه و غارت، زندگی هزاران خانوار کارگری فولاد را با سهم خواهی سیری ناپذیرتان به بازی سود قدرت گرفته اید ،

این چه حرص و بی لیاقتی ست،که تا کارگر سهم اش از استثمارش را میخواهد ،یک گردان قشون سرش میریزید،

چندر غاز مزد فقر و بردگی اش را بارها به گرو گرفته اید، و شبانه به قل و زنجیرشان کشیده اید،

کارگر فولاد فریاد میزند،کارخانه را ویرانه و غارت کرده اید، و هیولای فقر بیکاری بر زندگی شان پرسه میزند،

آنوقت روضه شیادی میخوانید و وعده سرخرمن فریب میدهید،

قرار نیست تبعات بحران لجن اقتصادی حاصل از چهل سال مناسبات عقب مانده، قوانین ضد کارگری و همه سیاست ها و اقدامات حفظ این بربریت سرمایه را، با همه بی لیاقتی ها، چاپیدن ها و اختلاس ها، سرقت همه منابع و ذخائر این جامعه و….،

تا بریز و بپاش ها و لفت و لیس های افسانه ای داخل و خارج ، و خدم و حشم تان را توده کارگران و مردم فرودست بدهند و تحمل کنند،

این خود به کوچه علی چپ زدنها و حرف های منبری، این تهدیدها و بگیر و ببندهای نخ

نما شده پاسخ فقر و گرسنگی و بیکاری نیست،

کارگران دست به خودکشی نخواهند زد و نظاره گر تباهی زندگی خانوارشان نخواهند بود،

غارت و فریب و سرکوب ،نه تنها جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران در هفت تپه و فولاد را به تمکین نخواهد برد،

که همه جنبش اعتراضی کارگران،نیروی کارمزدی ،بازنشسته و بیکار و دانشجو و…،را در حمایت از مطالبات برحق و انسانی و در یک همتنیدگی متحدانه به صف کرده است،

این صفوف اعتراضی از نپذیرفتن فقر معاش و تحمیل زیست غیرانسانی مایه میگیرد و برای تغییرش بجلو آمده است،

هر درجه سرکوب و تحمیل پایان اعتصاب ،چه برهفت تپه ، و چه هر بخش از جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران و همه کارمزدی(کارگر،معلم،بازنشسته و…) ،آنان را با کوه انباشته از نفرت، مصمم و متحدتر ،بجلو خواهد راند،

هم اکنون، در جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران فولاد خوزستان،

و چون هفت تپه ..، پتانسیل موجود وقدرت متحدانه اعتصاب، وصف نشدنی ست،

اراده مستقیم و دخالتگرانه جمعی کارگران ،دستآورد چشمگیر جلوتر آمدن شان است،

این همه قشون به صف کردن ها، این همه بگیر و ببند و گروکشی ها، انعکاس شدت گیری جدال ها و صف بندی مقاومت و ایستادگی جنبش اعتراضی/اعتصابی کارگران هفت تپه و فولاد و…..، در برابر تعرض مافیای حاکم دراین صنایع و نظم موجود سرمایه بر زندگی شان، و در عین حال پیشروی دستآوردهای مبارزاتی شان است،

در کنار شدیدترین سدهای چیده شده قشون و تفنگ های برافراشته سرکوب،در کف جامعه،

جنبش اعتراضی/اعتصابی در هفت تپه و فولاد، نه تنها کارگران و نیروی کارمزدی از معلم،پرستار،بازنشسته و دانشجو و.. ،که انسانیت مردم شهرها (شوش ، اهواز و….) را در دفاع از مطالبات برحق و انسانی آنان، و در یک هم سرنوشتی به صف کرده است،

دیگر پرچم «جنبش مجمع عمومی» و «شوراهای مستقل کارگری» بعنوان ظرف قدرتمند و وسیعترین بستر دخالتگری و اراده عمومی کارگران،نیروی کارمزدی و توده های مردم ، در ابراز موجودیت شان و جدیت یافتن خواست ها و مطالبات شان، پا به میدان گذاشته است،

خلع ید از مشتی غارتگر و بی لیاقت بر مجتمع.. هفت تپه و فولاد و…..،در برابر قدرت متحدانه و اعتصاب سراسری یکپارچه جنبش کارگران و….، کاری دور از انتظار نیست !

رحمان گلچهره،………

٢٥/ آذر ماه/٩٧؛