گرامی باد اول ماه مه ، روز جهانی کارگر!
خجسته باد اول ماه مه!
اگر به واقع به تاریخچه مبارزه کارگران بنگریم به مبارزه برای کاهش ساعات کار و موقعیت مناسب تر کاری، گره خورده است . طبقه کارگر جهانی در واقع سالها مبارزات خونینی را پشت سر گذاشته است ، تا اینکه توان یافته روز کار١٤،١٦، ١٨ ساعته را که در اوائل دوران حاکمیت سرمایه داری مرسوم بود کاهش دهد . اکنون این مبارزه تا جائی پیش رفته که در بسیاری از کشورهای جهان کارگران توانسته اند ٤٠ ساعت کار در هفته و دو روز متوالی تعطیلی و حتی در کشوری چون آلمان ٣٦و نیمساعت کار در هفته را به سرمایه داری و دولت آن تحمیل نمایند .
ایده انتخاب یک روز در سال بعنوان روز همبستگی جهانی طبقه کارگر ابتدا با کاهش ساعت کار روزانه برای اولین بار در کشور استرالیا مطرح شد . در سال ١٨٥٦ میلادی کارگران استرالیا تصمیم گرفتند به شکل سراسری یک روز تمام کار را تعطیل و به این ترتیب پشتیبانی عمومی خودرا از ٨ ساعت کار روزانه اعلام نمایند ، روزی را که در نظر داشتند ٢١ آوریل مصادف با اول اردیبهشت ماه بود . دراین روز کارگران علیرغم میل و تلاش سرمایه تصمیم خود را به اجرا درآوردند و حرکت وسیع و پر شور کارگری اولین جشن کارگری آنچنان تاثیری بر اتحاد و همبستگی کارگران استرالیا بجا گذاشت که وادارشان ساخت ،هر ساله چنین جشنی رابرپا دارند . این ایده به کشورهای دیگر نیز گسترش یافت وسرانجام به یک روز جهانی و تاریخی تبدیل گشت و کارگران امریکا از این حرکت پشتیبانی و ادامه دادند . در سال١٨٨٦ میلادی کارگران امریکا تصمیم گرفتند که روز اول ماه مه مصادف با یازدهم اردیبهشت ماه به شیوه ای سراسری دست از کار کشیده اجتماع و میتینگ برپا دارند . بیش از٢٠٠ هزار کارگر درامریکا کار را تعطیل کرده و در تظاهرات خود خواستار ٨ ساعت کار روزانه گردیدند واین تظاهرات باشکوه در چندین شهر امریکا برگزار گردید که با مقابله ورودرروئی با پلیس مواجه شد ، در شهر شیکاگو و یکی دوشهر دیگر درگیری خونین برپا شد و تعدادی از کارگران در جریان یورش وحشیانه پلیس درخون خودغلطیدند وجانباختند وجمعی نیز دستگیر وزندانی شدند . بعد از آن فاجعه دردناک پلیس امریکا چند نفر از رهبران کارگری را شناسائی و دستگیر ودردادگاهی ناعادلانه به محاکمه کشیده وچهره ای زشت و کریه ازبورژوازی امریکا را بیش از پیش به نمایش گذارد ، پنج تن از رهبران کارگری به اعدام و سه تن دیگر به حبس طولانی مدت محکوم گردیدند . رهبران این جنبش در دادگاه قاطعانه و مصمم از حقانیت این جنبش دفاع و در نهایت شهامت به دفاع از منافع طبقه کارگر واهداف این طبقه پای فشردند . یکی از این کارگران بنام spets”سپیتس” که کارگر برق وتعمیرات الکترونیکی بود در دفاعیه خود گفت: اگرتصور میکنید با اعدام من خواهید توانست جنبش کارگری را خاموش وخفه کنید که میلیونها کارگر وزحمتکش ومردم فقیر وتنگدست چشم انتظارافق پیروزی اش هستند وآنرا یگانه راه رهائی خود میدانند ، بسیار در اشتباهید ، همه مارا اعدام کنید اما بدانید که با این حرکاتتان تنها پا بر جرقه ای کوچک میگذارید و خاموشش میکنید ، در حالیکه پشت سرتان شعله های آتش از هر طرف زبانه میکشد و این شعله ها هم اکنون فروزانند و شما هرگز قادر به مهارش نیستید . در همان سالها در اروپا نیز جنبش کارگری نسبت به گذشته نیرومندتر پا بمیدان میگذاشت و مبارزه کارگران برسرساعات کار وکاهش آن گسترش مییافت ، در سال ١٨٨٩ میلادی کنگره انترناسونال دوم کارگران فرمان داد تا خواست کارگران برای ٨ ساعت کار روزانه در صدر سایر مطالبات کارگری قرارگیرد . نماینده اتحادیه های کارگری فرانسه پیشنهاد نمود که این خواست با تعطیل کار در یک روز مشخص در تمام کشورها به شیوه ای سراسری وجهانی اعلام گردد . نماینده کارگران امریکا نیز پیشنهاد نمود : اول ماه مه از سوی انترناسیونال بعنوان روز همبستگی جهانی طبقه کارگر تعیین شود . این پیشنهاد ازجانب انترناسیونال پذیرفته شد و باین ترتیب روز اول مه روز جهانی و اعلام همبستگی طبقاتی کارگران در سراسرجهان تبدیل شد . اکنون حدود ١٢٣ سال از اعتصاب قهرمانانه کارگران شیکاگو میگذرد ودر اینمدت میلیونها کارگر در سراسر جهان و با به نمایش گذاشتن قدرت عظیم خود در برابر سرمایه درهمه جا ودرهر میتینگ واجتماعی علاوه بر گرامیداشت فداکاریها و جانبازیهای کارگران مبارز شیکاگو ، عزم و اراده خود را برای نابودی نظام سرمایه داری بمثابه منشا و عامل اصلی بقا هر گونه درد و رنج ومصیبت جامعه بنمایش میگذارند ، و در گوشه ای دیگر از این جهان پهناور در ایران تحت حاکمیت اسلامی سرمایه مبارزات کارگری برای حقوق معوقه ، حق تشکل مستقل کارگری ، تعطیلی و برگزاری روز جهانی کارگر با خشونت و سرکوب و شکنجه و زندان و ترور مواجه است ، ولیکن کماکان در عرصه های گوناگون در حال رشد و پیشرویست .در شرایط اخیر پس از خیزش توده ای دیماه ٩٦ خورشیدی و شرایط فلاکتبار زندگی کارگران و مردم محروم و حاشیه شهرها که به معضل بزرگتری تبدیل شده و زندگی سخت بیش از چهار برابر زیر خط فقر و هر روزه که شاهد بسته شدن مراکز کارگری و کارگاهها هستیم ، همه و همه ما را بر آن میدارد که با مطرح کردن مطالبات برحق کارگری از جمله سر و سامان دادن به بیمه های درمانی و بیکاری و باز پس گیری مطالبات و دستمزدهای معوقه ، جلوگیری از اخراج سازیها وعدم بستن مراکز کارگری امسال در صدر شعارهایمان در مارش اول ماه مه امسال باشیم. به امید آنکه کارگران و مردم محروم با مبارزه جدی خود راه این مبارزه را هموارتر کرده تا موقعیت مبارزه کارگری در تلفیق بامبارزات زنان ودانشجویان ومبارزات اجتماعی توده ای و….. در مسیر واقعی قرار گیرد و منجر به تشکل یابی کارگران و شوراهای واقعی آنان باشیم، تا آزادی و برابری واقعی وحکومت کارگری از پای ننشینیم.
آوریل ٢٠١٨ میلادی
اردشیر نصراله بیگی