منصور حکمت و متدلوژی به یاد منصورحکمت سخنرانی یدی کریمی در دهمین سالگرد یاد منصور حکمت

منصور حکمت و متدلوژی به یاد منصورحکمت سخنرانی یدی کریمی در دهمین سالگرد یاد منصور حکمت
منصور حکمت و متدلوژی

به یاد منصورحکمت

سخنرانی یدی کریمی در دهمین سالگرد یاد منصور حکمت

امروزمراسم دهمین سالگرد مرگ  شخصی است که  پس ازشکست انقلاب اکتبردر فاصله سال های ۱۹۳۰- ۱۹۲۴ وبه حاشیه جامعه  رانده  شدن کمونیسم ، توانست دو باره کمونیسم را به صحنه جدال سیاسی درون جامعه در ایران باز گرداند.

با انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹  کمونیسم در صحنه سیاست ایران دوباره حضور پیدا کرد و در سختترین شرایط  و اوضاع  و احوال سیاسی در ایران ( کشتارو سرکوب  خونین کمونیست ها و آزادیخواهان بعد از انقلاب بدست حاکمان به قدرت رسیده) و در شرایطه جهانی (فروپاشی شوروی  و فروریختن دیوار برلین و حمله به کمونیسم و پائین کشیدن مجسمه لنین) منصورحکمت بار دیگر کمونیسم و مارکس ولنین را دوباره از حاشیه جامعه به صحنه سیاست در ایران برای تغییر زندگی مردم و بدست گرفتن قدرت سیاسی برگرداند.
می شود منصور حکمت را  طی  مدت ۲۳ سال فعالیت سیاسی و حزبی و سازمانیش را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد .  از زاویه  تئوری، حزب سازی، رهبری کردن، تائثیر گذاری، دخالت در رویدادهای سیاسی، انسان دوستی، منصف بودن،  و غیره  که تا حالا ازطرف رفقا و دوستان و آشنایان این رهبر بزرگ به درستی و به شیو های مختلف بیان گردیده است.اما برای من مهمترین مسئله که به مدت ۲۰ سال فعالیت سیاسی ام همراه و همسنگر او بوده ام متد منصور حکمت  بوده است.

متد و شیوه ای که هیچ چیز و هیچ کس  و هیچ تئوری و پراتیکی را مطلق و مقدس نمی کرد و به جامعه،به انسانها، به مبارزه،به  تئوری و پراکتیک وغیره  به طور زنده  می نگریست و برای رسیدن به پیروزی و رفع مشکلات راه پیدا میکرد.

منصورحکمت و متد او صحت وسقم  نظراتش را در پراکتیک دنبال میکرد و برای تدقیق کردن پراکتیکش به تئوری  مراجعه می نمود. این متد دنیا را تفسیر نمی کرد بلکه می خواست انرا تغیر دهد و برای تغیر جامعه به ابزار قدرتمند احتیاج داشت و وقتی به سراغ هر پدیده ایی  می رفت ابتدا به ساکن  به قدرت و قویتر شدن می اندیشید، چون می خواست چیزی را تغیر دهد. همیشه قدرت و قویتر شدن و پراتیک کردن جزء لاتجزای  متد او بود . این متد چیزی  نبود غیر از  ماتریالیسم پراکتیک.

اگر بخواهیم  منصور حکمت و کل فعالیت های سیاسی او را از انقلاب ایران تا روز مرگش و همچنین دلیل متلاشی شدن  حزب کمونیسم کارگری بعد از مرگ او را  بشناسیم و بفهمیم، تنها با اتکا به  این متد وبکار بردن ان می توانیم به این  هدف برسیم. ضایعه  مرگ منصور حکمت تنها این نبود که او زود از میان ما رفت،( او هم مانند همه انسانها  یک روز به دنیا می ایند و یک روز از دنیا می روند  ) بلکه با رفتنش همچنانکه در مورد رفتن مارکس ولنین هم صدق  می کند این متد وکاربست ان برای کمونیست ها  دوباره حضورش را در صحنه جدال بر سرقدرت سیاسی از دست داد. در نتیجه بعد از مرگ منصور حکمت رویداهای تاسف باری بر جنبش کمونیستی در ایران رفت.

رفقا!

انسانها می آیند و می روند و در دوران زنده بودشان به نسبت توانایی شان در تاریخ  نقش ایفا می کنند  ”نقش شخصیت ها در تاریخ”  اما ما  نمی توانیم سرنوشت تاریخ و جنبش های اجتماعی را به شخصیت ها گره بزنیم.

تاریخ تمام جوامع  تا امروز مبارزه طبقاتی بوده و از دل این مبارزه  ”گاه نهان و گاه اشکار” جنبش های اچتماعی  و مبارزاتی پا گرفته و انسانها را به فعالین خود تبدل نموده و به صحنه سیاست فرستاده است. کمونییسم هم یکی از این جنبش های اچتماعی، سیاسی و مبارزاتی است که از روزی که  سرمایه داری پا به عرصه جامعه گذاشته، بوجود امده است.

این جنبش ساخته دست مارکس، لنین و منصور حکمت نیست، اما این شخصیت ها با اتکا به این متد و کار بست ان توانسته اند این جنبش را بیان و نمایندگی کنند و تئوری و استراتژی وقدرت گیری این جنبش و برقرار کردن جامعه آزاد و برابر را برای ما روشن نمایند.

منصور حکمت با اتکا به این متد و کاربست ان به سراغ جامعه و مبارزه طبقاتی و شکست و پیروزی کمونیسم رفت،  تئوری نوشت،  تبلیغات کرد، حزب و مارکسیسم و حزب و طبقه و حزب و جامعه را کشف کرد.

منصورحکمت زمانیکه  به ارزیابی از شکست انقلاب اکتبر پرداخت  دلیل اصلی این شکست را عدم حضور این متد، ( لنینیسم ) درحزب کمونیست شوروی بعد از مرگ لنین دانست و در یک جلسه حضوری  بدرستی گفت” من نمی دانم که اگر حزب کمونیست شوروی و کمونیسم  جواب اقتصادی هم داشت پیروز می شد ولی می توانم بگویم که اگر لنینیسم حضور داشت کمونیسم پیروز می شد” درستی این بیان برای ما کادر ها و اعضای حزب کمونیسم کارگری بعد از مرگ منصور حکمت به اثبات رسیدند.

بعد از مرگ منصور حکمت، حزب کمونیسم کارگری ایران که برای ما بجا گذاشت با وجود  اینکه این حزب جواب های روشنی از نظر برنامه و استراتژی و تاکتیک تا امکان پیروزی کمونیسم در ایران را داشت، اما بدلیل حضور نداشتن این متد ( حکمتیسم)  متلاشی گردید.

امروز باتوجه به اوضاع و احوال وشرایط دنیا ( از بحران های سیاسی واقتصادی   سرمایه داری گرفته تا  اعتراضات و انقلابات از امریکا و غرب تا افریقا و خاور میانه  و از  بی جوابی گرایشات و جنبش ها ی پایه ایی بورژوازی (ناسیونالیسم، لیبرالیسم و دمکراسی و رفرمیسم  به این اوضاع) ، تنها کمونیسم  است که جواب روشن وانسانی برای این اوضاع دارد.

رفقا!

درهیچ دوره ایی اوضاع وشرایط  مانند امروز برای به قدرت رسین کمونیسم  مناسب نبوده است و متاسفانه ما امروز  بجای  احزاب کمونیستی مدعی کمونیسم ، احزاب ارتجاعی را در صحنه جدال بر سر قدرت سیاسی در جامعه می بینیم. چرا؟

اگر با کمی دقت به استراتژی،  تاکتیک، اتخاذ سیاست، سنت و سبک کار،  تبلیغات، شیوه مبارزه سیاسی  و برخورد  به مخالفین، احزاب و سازمانهای مدعی کمونیسم را نگاه کنیم ، متدی که برکل فعالیت های انها ناظر است نه تغییر دادن دنیا وچیزی ، بلکه تفسیر ان است.

باید کمونیسم و منصور حکمت را دو  باره به صحنه سیاست برگرداند، یعنی همان کاری که خود منصورحکمت با  کمونیسم ومارکس و لنین کرد.

رفقا!

با اتکا به این متد  (مارکسیم، لنینسم ،حکمتیسم) و کار بست ان در مبارزه سیاسی وهمچنین  دستاورد های تاکنونی کمونیسم مارکس،لنین و منصور حکمت و تصمیم و تلاش ما  کمونیست ها ،  به صحنه سیاست  اوردن دوباره کمونیسم برای جدال بر سر قدرت سیاسی ممکن است.

ما مبارزان کمونیست تلاش و فعالیت و جهتگیری هایمان را بر اساس این متد و دستاوردهای تاکنونی کمونیسم   استوارکرده و خواهیم کرد.

پیروز باشید .

یدی کریمی