موقعیت کنونی جنبش علیه اعدام و گامهای بعدی

مصاحبه ژینو ابراهیمی با اسد نودینیان  

درباره اعدام ها و جنبش علیه اعدام

این مصاحبه به زبان کردی بود و این نوشته خلاصه‌ای از آن است. 

ژینو ابراهیمی! اعتصاب از زندان زنان اوین و فراخوان ۶۰زندانی سیاسی زنان شروع شد و فوری در بخش‌های دیگر جامعه کارگران، معلمان، کانون نویسندگان و 300 نفر از فعالین و چهرهای شناخته شده مدنی و اجتماعی و کارگری و نهادهای مدنی این  فراخوان مورد حمایت قرار گرفت. جایگاه این فراخوان‌ها علیه اعدام را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اسد نودینیان‌: با تشکر از شما ژینو و همکارتان نگار نادری  و با سلام به شنوندگان برنامه “نه به تابو” اجازه می خواهم ابتدا به خانواده وفا آذربار، محسن مظلوم، محمد فرامرزی و پژمان فاتحی تسلیت می  گویم و خود را شریک غم  از دست دادن عزیزانشان می دانم. درد و غم این عزیزان  را ما هم به خوبی درک می کنیم. برای ما خانواده نودینیان که در سال ۶۲ برادر عزیزمان نعمت نودینیان به همراه ۳۶ زندانی سیاسی دیگر بعد از مدت‌ها ممنوع ملاقات بودن، بدون دادن خبر و حداقل آخرین ملاقات به خانواده‌ها همگی آنها را اعدام و مخفیانه در گور دسته جمعی در کرمانشاه دفن کردند.  ما درد و غم بزرگ شما را با تمام وجود احساس می کنیم. از آن زمان تا کنون اعدام و باید گفت کشتن شریف‌ترین انسان‌ها، زندانی کردن و شکنجه و تجاوز تنها وسیله این دولت جانی برای حفظ حاکمیتش بوده است. 

این رژیم با اعدام و زندان قصاص و کشتار سرکار آمد و با لغو آن‌ها نیز خواهد رفت. این حکمی است که جامعه ایران داده و در این مسیر جلو آمده و سنگرهائی را تسخیر کرده است. جمهوری اسلامی بدون ابزار سرکوب نمی تواند حاکمیت کند، این تنها وسیله باقیمانده در دست آن است تا فضای ارعاب در جامعه ایجاد کند،زندانیان را به تسلیم و سکوت وادارد، صدای مردم، کارگر، زنان،معلمین و بازنشستگان و خانواده‌های دادخواه و هر نوع اعتراضی را خفه کند  اما  می بینیم که موفق نشده است. در این روزها مشاهده می کنیم و میشنویم که موج اعتراض به اعدام حتی از طرف زندانیان زیر خطر اعدام فضای جامعه را گرفته و توجه ها را  به خود جلب کرده است. زندانیان بند عمومی زیر اعدامی های زندان قزلحصار در بیانیه خود می گویند اگر چه ما مرتکب جرمی شده‌ایم اما اعدام جوابی به جرم ما نیست و جامعه باید رفتار دیگری را برای بازسازی ما در برگیرد و مخالفت خود را با هر گونه حکم اعدام اعلام  کرده‌اند. آن‌ها سه شنبه‌های اعتراضی‌شان را با اعتصاب غذا در محکومیت حکم اعدام اعلام می کنند.  ابعاد دیگر حمایتها که شما بدان اشاره کردید از معلمان کارگران نهادهای مدنی و اجتماعی بیانیه شرکت واحد  و در مراسم‌های که برای یادبود این عزیزان یا خاکسپاری‌ها شان  برگزار می شود همگی نشان می دهد که امروز ما با جنبشی عمومی و اجتماعی  نه به اعدام “اعدام قتل عمد دولتی است” در ایران روبرو هستیم. تمام خانواده‌های که عزیزانشان بدست این جانیان اعدام شده اند می‌گویند ما خواهان لغو حکم اعدام هستیم و حتی حاضر نیستیم سران این رژیم هم اعدام شوند.  یعنی تصویری که امروز در جامعه ایران داریم تصویری عمومی و اجتماعی به گستردگی جغرافیای ایران علیه اعدام است. که در اشکال مختلف توسط خانواده جانباختگان تا خانواده دادخواهان تا زندان و همه گوشه‌ و زوایای جامعه  به وسعت جغرافیای ایران  و در کشورهای اروپائی در حال جریان است. نکته دیگری در این رابطه  ناکامی رژیم برای وادار کردن مردم به عقب نشینی و ایجاد ارعاب در جامعه‌ است و این وضعیت سران رژیم را به وحشت انداخته است. متوجه شده‌اند آخرین ابزار آنها، یعنی زندان و کشتن آدم‌ها برای بقای آن کارساز نیست و مردم کوتاه نمی آیند. تنها راه رهائی ما مردم ادامه این مبارزات برای سرنگونی این رژیم همراه قوانین اسلامی آن است. 

ژینو ابراهیمی! ممنون از صحبت‌هایتان به نکات مهمی اشاره کردی از نظر من هم اعدام قتل عمد دولتی است. اطلاع دارید دو روز قبل در بیش از ده‌ها شهر اعتصاب مورد استقبال قرار گرفت. همزمان ما شاهد گردهمایی و دیدار با  خانواده‌های اعدامی در روستای الک کامیاران، دهگلان، بوکان و مهاباد بودیم. ارزیابی شما از این اعتصاب را بشنویم.

اسد نودینیان: همانگونه که در سوال قبلی اشاره کردم این جنبش اعتراضی، بخشی از جنبشی  وسیع‌تر و اجتماعی تری است که در سطح ایران جریان دارد. تا آنجا که به اعتصاب در کردستان بر می گردد نه سراسری بود و نه وسیع. اما خارج از ابعادش در کردستان  نکته ای هست که فعالین اجتماعی و کمونیست‌ها بخصوص احزابی که خود را کمونیست می‌دانند و باید بدان توجه کنند،  دیدن مبارزات مردم در سراسر ایران و جایگاه آن علیه موج اعدام‌ها است. بنا به دلایل مختلفی امکان اعتصاب عمومی در سطح ایران موجود نیست و فقط در شهر سمیرم نزدیک اصفهان اعتصاب عمومی دو روزه انجام گرفت و اما اشکال دیگر و متنوع اعتراض علیه اعدام جامعه را در برگرفته است. در دورانهای  به دلیل خفقان رژیم اسلامی در سطح سراسری برخی اقدامات همچون اعتصاب عمومی امکان نداشت ، اما بنا به سنت اعتصاب عمومی در کردستان و بر مبنای ویژگیهای این منطقه، اعتصاب عمومی در کردستان ممکن و  دوران‌های مختلفی را  طی کرده  امروز  فراخوان‌ها دارد از احزاب چپ گرفته میشود و توسط احزاب ناسیونالیست داده میشود. بر این اساس جایگاه اعتصاب عمومی در این دوره با گذشته تفاوت‌ کرده است. اگر اعتراض علیه اعدام سراسری بود چرا باید آن را محلی نشان دهیم؟ چرا فقط بر روی کردستان بطوریک جانبه تمرکز کنیم ؟ وجه اساسی و زمینه های عمومی شکل گیری آن را از نظر دور کنیم؟ 

نکته دیگر ما گفتم و نشان دادیم این جنبش سراسری است همانطور که اعتراض و شعار زن، زندگی، آزادی آن هم سراسری بود و با بدرقه جنازه مهسا در بیمارستان جنبش استارت خورد و در همان دقایق در خیابان‌های تهران با شعار “از تهران تا کردستان ستم بر زنان” شروع گردید. جنبش علیه اعدام هم از  زندان اوین شروع و ابعاد سراسری به خود گرفت. لذا باید در همین ابعاد برای سازمان و متشکل کردن آن فکر کرد و تبلیغش کرد و تا همبستگی سراسری مبارزاتی مردم لطمه نبیند. اگر امروز رژیم  در کردستان اعدام می کند در سطح سراسری هم دارد اعدام می کند. اگر زیر فشار مبارزه و اعتراض مردم از اعدام دست بکشد مانند مورد سنگسار در همه جای ایران جرُت نخواهد کرد به آن دست بزند. 

رژیم این چهار نفر را اعدام کرد و تا کنون جنازه ها را تحویل خانواده ها نداده است تا مانع مراسم گرامی داشت مردم و خانواده این عزیزان شود. اما مردم و خانواده هایی که عزیزانشان اعدام شده بود، از راه دور و نزدیک برای ابراز همدردی و تنفر از جنایات رژیم به دیدار این خانواده ها رفتند. نیروهای رژیم سعی کردند از برگزاری مراسم های خانوادگی که چندین روز ادامه داشت جلوگیری کنند، اما مردم در مراسمها و سیما شرکت کردند. در یک کلام ندیدن این پتانسیل و نیروی وسیع اجتماعی در ابعاد سراسریش و تلاش نکردن برای سازمان و در عوض محلی دیدن محلی اقدام کردن عملا به این جنبش عظیم لطمه میزند. 

ژینو ابراهیمی! دقیقا رژیم فکر کرد اگر همچون فرزاد کمانگر رامین حسین پناهی جنازه‌ها را تحویل ندهد مردم مرغوب خواهند شد و در یاد این عزیزان شرکت نخواهند کرد اکنون جنبش علیه اعدام جنبشی سراسری است. ممنون از شما که بخوبی توضیح دادی الان جنبش علیه اعدام در چه موقعیتی است و ‌گامهای بعدی کدام‌ها باید باشند؟

اسد نودینیان! هم من وهم خودتان در سوالات قبلی دقیقا به ابعاد سراسری این جنبش و موقعیتی که امروز در سطح جامعه ادامه دارد اشاره کردیم. مردم به اشکال مختلف این جنبش را پیش میبرند از برگزاری مراسم جانباختگان و شرکت در خاکسپاری آن‌ها، شرکت در یادبودها و بهر مناسبتی خواست برچیدن حکم اعدام از مطالبه همیشگی آن‌ها است. امروز جنبش مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی به خواست لغو اعدام مانند شعار زن، زندگی، آزادی گره خورد و جدا از هم نیستند. 

آنچه این جنبش بدان نیاز دارد این نیست که مطالبه‌اش مشخص نیست، مردم با طرح این دو خواست و شعارهای مبارزاتی آن بر خواست‌های اصلی و پیش برنده جنبش سرنگونی انگشت گذاشته‌اند. فعالین جنبش علیه اعدام و فعالین جنبش‌های مدرن و آزادیخواه و احزاب طیف کمونیسم کارگری تا حد زیادی متوجه این امر شده و امیدوارم فعالیت آنها از سطح تبلیغات به سطح سازماندهی اعتراضات در داخل ارتقا یابد. قبلا بیشتر اعدام‌ها در ملا عام با سر دادن نعره الله اکبر انجام می گرفت و حالا در زندان‌ها. این تغییرات در نوع انجام جنایات رژیم به آن تحمیل شده و امیدوارم به برچیدن کامل آن بینجامد. 

زنان با مبارزات خودشان بخصوص در یکسال گذشته عملا حجاب را کنار گذاشته‌اند. همین امروز در اخبار بود که رژیم برای تحمیل حجاب به دانشجویان از تهدید آن‌ها به عکس گرفتن از و تهدید خانواده‌ها روی آورده است. در شرایطی دست به این اقدام زده که طرح عفاف و حجاب تا حجاب بانان و ده‌ها اقدام دیگر آن و هیاهو حول آنها به نتیجه نرسیده است. مبارزه علیه اعدام هم می تواند دست رژیم را از انجام این جنایت کوتاه کند و جنبش مردم برای سرنگونی رژیم اسلامی را صدها قدم به جلو ببرد.

ژینو ابراهیمی! دقیقا امروز باید مردم با شنیدن خبر حکم اعدام به یاری خانواده این عزیزان بروند و با تلاش جمعی خود اجازه ندهند که عزیز دیگری را از دست بدهیم. من نکته و سوال دیگری ندارم وقت کوتاه است اگر نکته ای تکمیلی داری بفرمایید.

اسد نودینیان: ممنون از شما و بینندگان و همکارانتان. غم این عزیزان غم و اندوه همه ماست و همه ما باید بدانیم کمترین خانواده ای در ایران هست که عزیزی را از دست نداده باشد و طعم دردناک این غم بزرگ را نچشیده باشد. امیدوارم با تلاش جمعی ما علیه اعدام دیگر شاهد داغدار شدن هیج خانواده دیگری و هیچ انسانی نباشیم و به پایان آن برسیم.