رحمان حسین زاده
در تصویر اول آتش و تخریب گسترده و دودهای سیاه سر به آسمان کشیده از اسکله رجایی بندرعباس در اذهان و افکار عمومی حک شده است. صحنه های تراژیکی که یاد آور لحظه های ویرانی و آتش و دود هیروشیما و ناکازاکی است.اما این نماد بیرونی این فاجعه است. در پشت دود و آتش و تخریب گسترده، تلفات انسانی هولناکی است که در چشم به هم زدنی بالاتر از صد نفر جسم و جان و امید و آرزویشان قاطی آتش و دود شد و هوا رفت. بالاتر از هزار نفر در لحظه ای با زخم بر پیکر و در میان امید و ناامیدی به ادامه و یا پایان زندگی با زخم و آزار دست و پنجه نرم میکنند. از رنج بجامانده برای خانواده ها و بستگان و همکاران عمدتآ کارگر و کارکن ، برای مردم بندر عباس و ایران و برای همه انساندوستان در جهان اینروزها سخن زیاد رفته است و حتی بازگویی آن غم انگیز و حتی المقدور باید پرهیز کرد. آزار دهنده اینکه آمار تاکنون اعلام شده و کنترل شده دولت و رسانه هایش قطعآ منعکس کننده ابعاد واقعی تلفات انسانی تاکنونی نیست. متأسفانه هنوز مجبوریم اخبار تکان دهنده بیشتر در روزها و هفته های آتی بشنویم. به علاوه اثرات مخرب فوری و دیرپاتر روحی روانی و سپس ابعاد خسارات مستقیم مادی تآثیر گذار بر کار و زندگی هزاران کارگر و کارکن آن بندر بخشی از تصویردیگر فاجعه به وقوع پیوسته است.
تصویر اساسی تر اینست پشت پرده آتش و دود و قتل عام و تخریب و فجایع انسانی و روحی و مادی تحمیل شده، نظم سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی ایستاده است. گمانه زنیها هر چه باشد، در این تردیدی نیست که مسئول مستقیم این تراژدی حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی و سران ردیف اول آن، خامنه ای و سران سپاه پاسداران و مسعود پزشکیان و سران قوا و دیگر اراذل و اوباش درگیر این جنایتند و باید به سزای جنایاتشان برسند.
این هم تصویری است که میگویند ردپای دولت فاشیست اسرائیل در این فاجعه دیده میشود. هر چند از دولت اسرائیل با سابقه جنایات وسیع هشتاد ساله در نسل کشی، معماری چنین نقشه های جنایتکارانه ابدآ بعید نیست،اما شواهد تاکنونی چنین گمانه زنی را قطعیت نمیدهد. اپوزیسیون راست پروغربی و پرو اسرائیلی ایران به چنین عملکرد نظامی و انفجاری فاشیسم اسرائیل میبالند.! در آن صورت این نمونه جنگ و تروريسمی است که جریانات تا مغز استخوان ناسیونالیسم ایرانی از جمله سلطنت طلبان و مشروطه طلبان و بخشی از جمهوریخواهان و ناسیونالیستهای محلی و قومی در کشور و فدرالیستهای کردستان به آن امید بسته اند. با مشاهده فاجعه بندرعباس خم به ابرو نمیآورند. “شاد و سرحالند” که احتمالآ همزمانی وقوع این فاجعه با “دور دوم” معامله و مذاکره “ویتکاف- عراقچی” روند مذاکره و معامله بین جمهوری اسلامی و آمریکا را به بن بست میرساند. روند گزینه نظامی و “رژیم چنج” آرزوی قلبی شان را زنده میکند. به دور از کمترین وجدان بشری تکرار فجایع مشابه فاجعه بندر عباس را مسیر جابجایی قدرت و حکومت میدانند. تحمیل چنین فجایعی را “هزینه پس گرفتن کشور” از “آخوندها” و نه کلیت حاکمیت مخوف اسلامی میدانند. رضاپهلوی و همپالگیهایش رابطه با بخشی از سپاه پاسداران و اتکا به ارتش و بخشهایی از دم و دستگاه بوروکراسی و حتی مذهبی سیستم حاکم را مایه مباهات و از ضروريات پایه گذاری آلترناتیو ارتجاعی دوره گذار خود میدانند. اینست ماهیت و کارکرد جانوران سیاسی به نام اپوزیسیون ، که درست در روزهای اشک و اندوه و همبستگی و همیاری مردم با مصیبت دیدگان تراژدی بندر عباس در کنفرانس “اتحاد ملی برای دمکراسی” حقه بازانه از ” آباد کردن کشور” سخن میرانند. عنصر مالیخولیایی به نام رضا پهلوی بار دیگر و در مانور شارلاتانیستی میفرمایند “درپاسخ به خواست مردم، رهبری دوره گذار را به عهده گرفته است”. اینکه بارها و بارها از صف مبارزات آزادیخواهان از درون و بیرون جامعه ایران، شنیده باشند، “مرگ برستمگر چه شاه باشه چه رهبر” او را از تکرار چنین یاوه هایی پشیمان نمیکند. درمعادلات اینها مردم جایی ندارد، چون قرار است در رکاب “بی بی نتانیاهو” مورد حمایت ترامپ فاشیست “دوره گذار” را هدایت کنند. این جانوران سیاسی سراپا ضد انسان به نام اپوزیسیون را بیش از پیش باید رسوا کرد. به قول سیاوش دانشور” حال در جنایت مُسلم جمهوری اسلامی علیه کارگران از شادی در پوستشان نمیگنجند، شاید براین باورند که کار “بی بی”جانشان بوده است. کارگران و هم طبقهایهای دردمند، خانوادههای زخم دیده! دشمنانتان را بشناسید! این ناسیونالیسم است؛ ایرانشهری و پانایرانیست و قومیاش یکی است، یک فاشیست بیرحم و بیعاطفه و ضد بشر. اینها هرکدام بالقوه یک خلخالی و یک جنایتکار حرفهایاند. هزار بار باید گفت و نوشت که ناسیونالیسم دون شأن بشر امروز و یک عاطفه براستی شرمآور است.”
و تصویر پایه ای و ماندگار از بطن تراژدی بندرعباس، موج حمایت و همبستگی و اعلام همسرنوشتی عظیم توده مردم از اقصی نقاط ایران با بندر رجایی و مردم بندرعباس و صدمه دیدگان است. همایش وسیع و مرکب کمک رسانی، اعلام همبستگی ها، مراسمهای سوگواری و شمع روشن کردنها در شهرهای بزرگ، آگاهگریهای جسورانه علیه ترفندهای جمهوری اسلامی و حرکتهای اعتراضی به اشکال مختلف و تنها یک نمونه سمبولیک آن رژه اعلام همدردی و همبستگی کامیون داران مریوان از آن جمله اند.
در تقابل با رژیم سراپا جنایت پیشه جمهوری اسلامی و درمقابل جریانات اپوزیسیون راست پروغربی، پرو اسرائیلی متکی به نقشه های جنایتکارانه جابجایی قدرت از بالاو تحمیل سناریوی سیاه به مردم ایران جنبش سرنگونی و آزادیخواهانه پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی و سرمایه داری در ایران ، نیرو و قدرتمان را از پتانسل و توان بالای میلیونی کارگران، زنان و جوانان و توده مردم حق طلبی میگیریم که باردیگر همایش درخشان همبستگی و همیاری و همسرنوشتی انسانی را با جانباختگان و صدمه دیدگان بندر عباس به صحنه آورند.
زنده باد انسانیت
اردیبهشت ١٤٠٤
***