در باره مراسم کارفرمایی روز کارگر در هفت تپه
سیاوش دانشور
کارگران هفت تپه برای اول مه روز جهانی کارگر و گرامیداشت یاد کارگران به قتل رسیده در بندر رجایی شهر فراخوان تجمع در درون مجتمع هفت تپه داده بودند. در روزهای قبل از اول مه، مزدوران کارفرما همراه با طیف مدیران درست در زمان و مکانی که کارگران اعلام کرده بودند، دعوت به تجمع و «برگزاری جشن روز کارگر» کردند. همینطور برای ارعاب کارگران یک روز قبل از اول مه، حراستیها و امنیتیها با کمک مزدوران و کاسهلیسان یک کارگر هفت تپه را بجرم اظهار نظر و انتقاد از مدیران مفتخور در یکی از کانالهای مورد اعتماد کارگران، اخراج و از ورود به شرکت منع کردند.
آنها شرایطی را ایجاد کردند که کارگران نتوانند مراسم مستقلشان را برگزار کنند تا کارگران به مراسم کارفرمائی و مدیران بیایند. اما کارگران بدرست این بالماسکه کارفرمائی را تحریم کردند. در شرکتی که پنج هزار کارگر دارد، چند ده نفر از مدیران و مزدوران کارفرما و کسانی که دست به سینه جلوی مدیرعامل میایستند در این مراسم کذائی شرکت کردند. جمعیتشان به زور به ۵۰ نفر رسید. با این ترفند مراسم اول مه در هفت تپه ملاخور شد و تحت نام مراسم «روز کارگر» زمان کوتاهی جمع شدند، شیرینی خوردند و گورشان را گم کردند. این مراسم کارفرمائی مسخره یک خاصیت داشت و آن عیانکردن بیشتر صف دوست و دشمن و معدود کسانی بود که حاضرند آدم بفروشند تا سکه چرکینی بگیرند. درعین حال تودهنی هزاران کارگر و تحریم قاطع این شوی کارفرمائی تنها جواب درخور و ممکن بود.
روز کارگر باید تعطیل باشد اما در ایران سود سرمایه و گردش چرخ تولید حکم میکند که تعطیل نباشد و کارگران ناچارند در روز کارگر برای کارفرما سود تلمبار کنند. در این روز دولتیها «هفته کارگر» برگزار میکنند، به «کارگر نمونه»، اسم مستعار باصطلاح کارگری که خوب منافع کارفرمایان را اجابت میکند، جایزه میدهند و سرمایهداران و بقول آنها «کارآفرینان» سخنرانی میکنند و حرف مفت میزنند. آخر کارگر بزعم آنها برده است و تنها وظیفهاش کار شاق و تولید سود است و هر زمان لازم شد میتوان به شلاقش کشید و اخراج و زندانی کرد.
مسخره بازی کارفرمائی در هفت تپه اگرچه برگزاری مراسم همدردی و همسرنوشتی با عزیزان جانباخته در بندرعباس را از کارگران گرفت و از برگزاری مراسم مستقل روز کارگر ممانعت کرد، اما نفرت عمیقی را میان کارگران از صف کارفرمایان و کاسهلیسان بیوجود آنان دامن زد. این نمایش شنیع را کارگران همه جا دیدند. کارفرمایان و مدیران احتمالاً در صورت ظاهر احساس پیروزی و قدرت کنند اما ته دلشان از واکنش یکپارچه و تحریم مراسم توسط کارگران بخود می پیچند.
در حداقل کشورهای جهان که درجهای از سازمان کارگری مانند اتحادیه ها برسمیت شناخته شده است و تازه آنهم تحت کنترل آشکار و پنهان جناحهای سرمایه است، حاصل دههها مبارزه کارگران است. در همین کشورها نیز اعتصاب بیرون چهارچوب قانونی تحت عنوان «اعتصاب وحشی» تحت تعقیب قانونی قرار میگیرد. در کشورهایی مانند ایران تنها زور مبارزه کارگری با هزینههای سنگین و مخاطرات زیاد توانسته است درجهای از حقوق کارگری را به سرمایهداران و دولتهایشان تحمیل کند.
روز کارگر با خون هم طبقهایهای ما در شیکاگو نوشته شده است. سناریوی «اول مه» در هفت تپه نه جدید است و نه بدیع. ما همیشه ممنوع بودهایم. ممنوع از تشکل و سازمانهای مستقل کارگری، ممنوع از تحزب کارگری، ممنوع از انتشار روزنامه و ادبیات کارگری و آزادی تشکل و اعتصاب، ممنوع از بدیهیترین حقوق و ممنوع از نفس زندگی. کل اختناق و استبداد در جامعه دلیلی جز این ندارد که سرمایهداران نیازمند استثمار خشن نیروی کار ارزان ما هستند و همین ضرورت وجودی گسترش اختناق به کل جامعه است. وحشت کارفرمایان از برگزاری مستقل روز کارگر توسط کارگران انعکاس قدرت ماست. قدرتی که با اختناق و استبداد و حاکمیت پلیسی ضدکارگری زنجیر شده است. اما روزی این زنجیرها را پاره میکنیم. ما کارگران چیزی برای از دست دادن نداریم جز زنجیرهایمان!
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
#هفت تپه
*عکس از یکی از راهپیمايی و اجتماعات باشکوه هفت تپه مقابل استانداری خوزستان در اهواز