اطلاعیه زنان سوسیالیست سنندج در محکومیت نمایش اخیر عاملان حکومتی در مریوان

اگرسجایای انسانی ثمره ی محیط است پس محیط را باید انسانی نمود

 

اطلاعیه زنان سوسیالیست سنندج در محکومیت نمایش اخیر عاملان حکومتی در مریوان اگرسجایای انسانی ثمره ی محیط است پس محیط را باید انسانی نمود درچند ماه گذشته، مجازات بزهکاران اجتماعی، تقریباً در سراسر ایران، در اشکال متفاوت، در مقابل دیدگان عموم، به اجرا درآمده است؛ یکی از این موارد، روز دوشنبه، 26 فروردین ماه روی داد و طی آن پسر جوانی که مجرم اجتماعی شناسانده شد، با روسری و لباس محلی زنانه، در خیابانهای شهر مریوان گردانده شد تا در سیرک بازیگران، جرم به نمایش گذاشته شود و بشریت بار دیگر زخم عمیقی را برپیکره ی خویش به نظاره بنشیند.. بدون شک بزهکاری بعنوان یک پدیده ی اجتماعی ریشه در زیر ساخت هایی دارد که فرودستی وبی مایه گی زن تابعی از روبنای ایدئولوژیکی همان ساختار است که پیوسته می کوشد تا پایبند بودن به ساختارمندی را در قواره¬ی قانون ودر هیأت قانون¬گذار به شکلی آگاهانه در وجود افراد جامعه نهادینه کند. گرداندن یک بزهکار در سطح شهر و پوشاندن لباسی که نشان از فرومایه گی و حقارت وی داشته باشد، تنها یک نمایش ریاکارانه از سوی سیستمی است که خود از عامل های اصلی بروز بزهکاری، جرم وجنایت در هر سطحی می باشد. به غیر از گسترش فقری که دامن بخش بسیار وسیعی از مردم را گرفته، بیکاری فزاینده هم اکنون از وجودانسان یک پیکر ندار و آواره ساخته است و این آوارگی و نداری به آن¬چنان معضلی اجتماعی تبدیل گردیده که به منظور شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، کارگردانان این نوع از تراژدی، خود را از منبر و مناره آویزان می کنند تا پاپوشی بدوزند و خود را بیرون از آن به نمایش بگذارند. آن ها از مناره ی مسجدها و بلندگوها به شکلی جرم را اعلام می کنند که گویا هیچ ستم و تبعیضی انسان را نمی آزارد و تنها چیزی که مایه ی آزار شهر شده همان مجرمی است که عاملان حکومت اسلامی او را در هیبت یک زن و بنابراین یک موجود دون پایه به نمایش گذاشته اند و به راستی که تحقیر انسان چه آسان صورت می گیرد وقتی قانونگذار و مجرم خود دو روی یک سکه باشند! گزمه های مدرن حکومت بهتر از هر کسی می دانند که مکان بازپروری هیچ بزهکاری، بازپس گرفتن آخرین روزنه های انسانیت در او نیست. با این وجود، خود به شکلی آن چنانی به تحقیر روی می آورند تا بزهکاری پیوسته به تداوم برسد، چرا که خود از آفرینندگان و گردانندگان آن هستند. این گزمه¬های مدرن حکومتی، با پوشاندن لباس زنانه به تنِ چنان بزهکارهایی، نشان دادند که در فرومایگی ازتمامی سیستم های مردسالار و نژادپرست تاریخ پیشی گرفته اند و بقای جرم و بزه در بازتولید چنان وضعیت هایی است. بنابراین، با تحقیر و توبیخ و مجازات از سوی دیگر سکه آویزان می شوند تا هم بزهکار و مجرم بمانند و هم مجازات کننده. ما جمعی از زنان عدالتخواه، تخریب هویت یک انسان را با به نمایش گذاردن وی در سطح خیابانهای شهر مریوان و پوشاندن لباس زنانه بر تن او به نشانه¬ی توهین و بی حرمتی به زنان را محکوم کرده و از تمامی انسان های حق طلبی که روزنه های دیدشان به روی افقی روشن از برابری و آزادی گشوده می شود خواستاریم که به هر طریق ممکن واقعه ی اخیر را محکوم نمایند. زنان سوسیالیست سنندج 1392

 

درچند ماه گذشته، مجازات بزهکاران اجتماعی، تقریباً در سراسر ایران، در اشکال متفاوت، در مقابل دیدگان عموم، به اجرا درآمده است؛ یکی از این موارد، روز دوشنبه، 26 فروردین ماه روی داد و طی آن پسر جوانی که مجرم اجتماعی شناسانده شد، با روسری و لباس محلی زنانه، در خیابانهای شهر مریوان گردانده شد تا در سیرک بازیگران، جرم به نمایش گذاشته شود و بشریت بار دیگر زخم عمیقی را برپیکره ی خویش به نظاره بنشیند..
بدون شک بزهکاری بعنوان یک پدیده ی اجتماعی ریشه در زیر ساخت هایی دارد که فرودستی وبی مایه گی زن تابعی از روبنای ایدئولوژیکی همان ساختار است که پیوسته می کوشد تا پایبند بودن به ساختارمندی را در قواره¬ی قانون ودر هیأت قانون¬گذار به شکلی آگاهانه در وجود افراد جامعه نهادینه کند. گرداندن یک بزهکار در سطح شهر و پوشاندن لباسی که نشان از فرومایه گی و حقارت وی داشته باشد، تنها یک نمایش ریاکارانه از سوی سیستمی است که خود از عامل های اصلی بروز بزهکاری، جرم وجنایت در هر سطحی می باشد.
به غیر از گسترش فقری که دامن بخش بسیار وسیعی از مردم را گرفته، بیکاری فزاینده هم اکنون از وجودانسان یک پیکر ندار و آواره ساخته است و این آوارگی و نداری به آن¬چنان معضلی اجتماعی تبدیل گردیده که به منظور شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، کارگردانان این نوع از تراژدی، خود را از منبر و مناره آویزان می کنند تا پاپوشی بدوزند و خود را بیرون از آن به نمایش بگذارند.
آن ها از مناره ی مسجدها و بلندگوها به شکلی جرم را اعلام می کنند که گویا هیچ ستم و تبعیضی انسان را نمی آزارد و تنها چیزی که مایه ی آزار شهر شده همان مجرمی است که عاملان حکومت اسلامی او را در هیبت یک زن و بنابراین یک موجود دون پایه به نمایش گذاشته اند و به راستی که تحقیر انسان چه آسان صورت می گیرد وقتی قانونگذار و مجرم خود دو روی یک سکه باشند! گزمه های مدرن حکومت بهتر از هر کسی می دانند که مکان بازپروری هیچ بزهکاری، بازپس گرفتن آخرین روزنه های انسانیت در او نیست. با این وجود، خود به شکلی آن چنانی به تحقیر روی می آورند تا بزهکاری پیوسته به تداوم برسد، چرا که خود از آفرینندگان و گردانندگان آن هستند.
این گزمه¬های مدرن حکومتی، با پوشاندن لباس زنانه به تنِ چنان بزهکارهایی، نشان دادند که در فرومایگی ازتمامی سیستم های مردسالار و نژادپرست تاریخ پیشی گرفته اند و بقای جرم و بزه در بازتولید چنان وضعیت هایی است. بنابراین، با تحقیر و توبیخ و مجازات از سوی دیگر سکه آویزان می شوند تا هم بزهکار و مجرم بمانند و هم مجازات کننده.
ما جمعی از زنان عدالتخواه، تخریب هویت یک انسان را با به نمایش گذاردن وی در سطح خیابانهای شهر مریوان و پوشاندن لباس زنانه بر تن او به نشانه¬ی توهین و بی حرمتی به زنان را محکوم کرده و از تمامی انسان های حق طلبی که روزنه های دیدشان به روی افقی روشن از برابری و آزادی گشوده می شود خواستاریم که به هر طریق ممکن واقعه ی اخیر را محکوم نمایند.

 

زنان سوسیالیست
سنندج 1392