یادی از همسنگران کمونیست گردان شوان!


(ارزان فروشی گردان شوان به ناسیونالیسم ممنوع!)

سلام زیجی

سالگرد  کشتار مردم بیدفاع حلبچه و گرامی داشتن یاد بیش از پنج هزار قربانی ناشی از آن جنایت مترادف است با گرامی داشتن  یاد هفتاد و دو نفر از کمونیستهای همرزم کمونیستم در کومله سابق که در همین رویداد هولناک جان باختند

 از جانباخته گانی دارم صحبت میکنم که با هم برای یک هدف  مبارزه کردیم، برای آزادی و برابری، برای سوسیالیسم، برای برابری زن و مرد، برای دفاع از حقوق کارگران و برای تامین آزادی و امنیت و رفاه کارگران و زحمتکشان. رفقای که در یک تاریخ طولانی در یک سنگر بودیم. سنگر مبارزه و مقاومت فراموش نشدنی  برعلیه تعرض گسترده نظامی جمهوری، سازمان دادن آن مقاومت و جنگیدن با آن حکومت جنایتکار. درسنگر پوچ کردن تعرض بورژوازی کرد، پس زدن و شکست دادن حمله نظامی حزب دمکرات  به آزادیهای سیاسی مردم و سرکوب نیروهای چپ و حمله نظامی به کومه له سوسیالیست آنزمان. یاد کسانی را گرامی میدارم که تا زمانی که این عزیزان در قید حیاط بودند در کومه له و حزب کمونیست سابق ایران به عنوان نیروی مسلح طبقه کارگر و کمونیستهای جامعه کردستان هم هدف و همسو با کل جنبش کارگری و کمونیستی ایران در عرصه های متعدد سیاسی و نظامی در تلاش و مبارزه مشترک و در کنار هم برای تحقق سوسیالیسم مبارزه کردیم

 این عزیزان در نبرد بسیار نابرابری در روزهای ٢٦ و ٢٧ اسفند ١٣٦٦ و در حالی که در جریان بمباران شیمیائی حلبجه  از جانب حکومت صدام حسین جنایتکار بشدد مسموم شده بودند قهرمانانه با نیروهای جمهوری اسلامی جنگیدند و بیشتر آنها جان باختند و  دوازده نفر از آنها نیز در حالی که  مسموم و بیهوش شده بودند از طرف نیروهای جمهوری اسلامی دستگیر و سپس در سنندج اعدام میشوند. لازم به یاد آوری است که در این جنایت مشخص و همچنین در جنایت کشتار مردم بی دفاع حلبچه “به ری کوردستانی”یعنی حزب های اتحادیه میهنی، بارزانی، و همپیمانان اسلامی و ناسیونالیستهای متشکل در” اتحاد کردستان”ی، مسئولیت مستقیم داشتند، و به عنون پیشقراولان سپاه و ارتش جمهوری فاشیست اسلامی و تبدیل شدن به بخشی از نیروهای ایران در آن زمان، شراکت داشتند

 واقعیت این است آنهای که اکنون با نام “کومله له” فعالیت دارند کاملا بی ربط به آن تاریخ میباشند. تاریخ گذشته ماها و همه جانباخته گان راه آزادی و سوسیالسیم اکنون فقط سرمایه ای شده است که  کومه له ایهای موجود، از جمله شاخه “کومله زحمتکشان” عبدالله مهتدی صد درصد در ضدیت با تاریخ سیاسی و آرمانی گردان شوانها وکومله سوسیالیست آندوره، فعالیت دارند. چنین جریانی اکنون با آن سرمایه انقلابی سابق دارند سفره  قومی گری و ضد کمونیستی خود را بازسازی و باز تولید میکنند، بعضا با شاخه های از رژیم  نیزهمنوا شدند، کار بزنسی و فساد مالی را جایگزین “مبارزه پیشمرگانه” کرده اند، و حتی در صفوف خود مجرمترین و فاسد ترین عوامل و عناصری که حتی به بستگان و خانواده و کودکان “پیشمرگان” همان دوره گردان شوان نیز آسیب رسانده اند اکنون به اسم ” کومله” و “پیشمرگ قدیمی کومله” پناه داده اند و یار نزدیک سیاسی و مالی شخص”دبیرکل” نیز هستند!

استفاده از تاریخ پرافتخار گردان شوان و کل جانباختگان آن دوره و بهره گیری از آن برای یک سیاست و سازمان و استراتژی جدید ملی گرایانه و غیر کارگری وغیر کمونیستی کار شرافتمندانه ای نیست! این کلاه برداری سیاسی بیش نیست و باید در افکار عمومی، به ویژه نزد خانواده عزیزان جانباختگان  آن تاریخ رسوا شوند

گرامی داشت یاد عزیزان متشکل در گردان شوان هر چند بار عاطفی سنگینی در بر دارد و یاد آور خاطره زیادی برای خیلی ها میباشد اما همزمان یاد آوری و گرامی داشت یک جنبش سیاسی، یک جریان چپ و کمونیست  و یک سنت در تاریخ معاصر کردستان و ایران نیز میباشد. مستقل از کم و کاست آن تاریخ،  تداوم و تمرکز روی آن سنت و جنبش و اهداف اساس حقیقت و مهمترین جنبه گرامیداشت یاد چنین جانباخته گانی میباشد. رفقای گردان شوان جزئی از یک  نیروی مسلح کمونیست رزمنده و شجاع بودند. اما همانطور که گفتم تنها  از این نظر قابل ستایش نیستند، بخشی از یک نیروی متشکل و متحزب  کمونیستی بودند که نه خود را “کرد” میدانستند، نه برای خودمختاری و “خاک کردستان” و نه برای فدرالیسم ارتجاعی به میدان آمده بودند، نه اتوریته رهبران ماداملعمر و نان به نرخ روز خورها را میپذیرفتند و نه تره برای کردایتی و “آلای کردستان” خورد میکردند.

بنا به خصلت رزمندگی و اهداف سیاسی که داشتند هیچ گاه به رژیم توهم نداشتند. برای سرنگونی کلیت رژیم مبارزه میکردند. دفاع از آزادی و کارگر و دهقانان فقیر در مقابل عشایر و شیوخ و سرمایه داران کورد هویت آنها بود


 
گردان شوان جز نیروی بود که وظیفه خود را تنها در عرصه نظامی تعریف نمیکرد بلکه همواره چون یک مروج سازمانده و مبلع کمونیست در میان توده مردم ظاهر میشد و آنها را به واقعیت نظام طبقاتی و ستم و ستمکشی آگاه میساخت. کمونیستهای بودند که بخشا سابقه سیاسی در هر دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی را داشتند.  همه ما ها  در سنت مشترک آنزمان علاوه بر آن خصلتهای که اشاره شد خود را در نقطه مقابل سنت تا آنزمان ناسیونالیستی پیشمرگانه حزب دمکرات  تعریف میکردیم که هم قومی بودند هم  “غیر سیاسی” و هم آلت دست رهبریشان برای سرکوب آزادیهای سیاسی و کارگران و دهقانان فقیر.

تاریخ زندگی رفقای گردان شوان پراز فراز و نشیب اما مملو از رزمندگی و  افتخار بود. ما یاد این همسنگران کمونیست خود را با پای فشاری به سنتهای مبارزه طبقاتی خود در میدان های مختلف نبرد گرامی خواهیم داشت. بعدازبیش از سه دهه از آن تاریخ اوضاع  بسیار متحول شده است همانطوریکه سازمانی که گردان شوان آنزمان در آن عضو بود  امروز شباهتی با آن دوران فعالیتها کاگری-سوسیالیستی ندارند.

یک هدف و یک آرمان، همان هدف و آرمانی که آن عزیزان برایش جان باختند همچنان سر جای خود پا برجا است. آرمان کمونیزم و سوسیالیسم و هدف رسیدن به یک جامعه آزاد، برابر و سوسیالیستی. ما همچنان در آن مسیر و در پیمودن این راه قرار داریم و در تعهد به تحقق آن ماندگار خواهیم ماند. با تلاش برای به پیروزی رساندن کمونیزم و کارگر بر ارتجاع جمهوری اسلامی و سرمایه داران و ناسونالیستهای قومی رنگاورنگ و ابرو باخته، با پای فشاری بر  تداوم آن اهداف و پرنسیب، شایسته ترین گرامی داشت  از این هفتاد و دو کمونیست را تضمین میکنیم.

این عهد ما با آنها و ادا احترام ما به تک تک اعضا خانواده و همرزمان رفقای گردان شوان و همه جانباخته گان راه آزادی و سوسیالیسم است

گرامی باد یاد عزیز همرزمان کمونیست مان در گردان شوان


مرگ بر جمهوری اسلامی!


زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری

 توجه: بعداز اندکی ادیت مجدد” دوباره باز نشر میشود.

 نسخه اصلی مقاله در نشریه “سوسیالیسم امروز شماره ٤٠ به مناسب سالگرد جانباختن آن عزیزان قابل دسترس میباشد.

٢٧ اسفند ١٤٠٢