کنفدراسیون کار ایران_خارج از کشور.


کنفدراسیون کار ایران_خارج از کشور.
اطلاعیه نویس اتحاديه آزاد کارگران ایران
.

بر اساس اسناد منتشر شده، رئیس هیئت مدیره،  پروژه  کنفدراسیون ” پروژه بگیران*”  آقای فواد کیخسروی می باشد.

کیخسروی و شجیراتی تنها افرادی در پروژه  کنفدراسیون” پروژه بگیران ”  هستند که از طریق رسانه ها، بعنوان گزارشگران عرصه مسائل کارگری، شناخته شده می باشند.

بعد از اعلام موجودیت کنفدراسیون کار ایران_ خارج از کشور، اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد کارگران ایران، در روز نهم اسفند ماه ۱۴۰۲ بیانیه ای انتشار داد که در آن آمده است:
“طی روزهای گذشته و بدنبال اعلام موجودیت کنفدراسیون کار – خارج کشور، بخشی از محافل  چپ ایران بر اساس سبک و سیاق فرقه گرایانه خود که تمام موجودیت و اعتبارشان را در بی اعتبار سازی دیگر نیروهای جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران جستجو میکنند فرصت را مغتنم شمرده و اتحادیه آزاد کارگران ایران را در ارتباط با اعلام موجودیت این کنفدراسیون مورد حمله قرار داده‌اند.”
در ادامه در بیانیه آمده است که:

“ما با ابراز انزجار از دروغ پردازی فرقه‌های بی ربط به جنبش کارگری، اعلام می‌داریم ما نیز همچون دیگر نیروهای کارگری و چپ و سوسیالیست از طریق رسانه‌های عمومی از تشکیل این کنفدراسیون مطلع شدیم و اتحادیه ما هیچ نقشی در ایده پردازی و یا تصمیم سازی و تصمیم گيری در مورد شکل دهی به این کنفدراسیون نداشته است”

اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد، گویا دچار  نسیان شده است.  ایشان فراموش کرده اند که شخص فواد کیخسروی بعد از خروج از ایران در رسانه های فارسی زبان بعنوان سخنگوی اتحادیه آزاد، اخبار و گزارشات کارگری را مورد تحلیل و بر رسی قرار می داد. وقتی کیخسروی خود را  سخنگوی اتحادیه آزاد معرفی می کند،  معنای مفهومی این می شود که اتحادیه آزاد از عملکرد سیاسی سخنگوی خود در خارج از کشور، مطلع می باشد.

این سوال همچنان به قوت خود باقی است که آیا فواد کیخسروی سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران در خارج از کشور است؟ اگر ایشان همچنان  سخنگوی تشکیلات شما است، چرا دیگران را مورد تهمت و افترا قرار می دهید و از روند پروژه ” پروژه بگیران ” ابراز بی اطلاعی می کنید؟
و اینکه اگر فواد کیخسروی سخنگوی شما در خارج از کشور نمی باشد، چرا تا این لحظه اتحادیه آزاد اعلام  موضع نکرده که اتحادیه آزاد کارگران ایران،  در خارج از کشور سخنگو و یا عضوی ندارد؟ تا فعالین سوسیالیست جنبش کارگری  و همچنین اتحادیه های خارج از کشور از جمله د. گ. ب، اطلاع پیدا کنند که فواد کیخسروی یک شخص حقیقی است، تا با صفت شخصی شناخته شود.
یک بام و دو هوا نمی شود، پس بهتر است قبل از هر گونه فرافکنی و توهین و افترا، سوسیالیست های جنبش کارگری، نسبت رابطه تشکیلاتی اتحادیه آزاد با فواد کیخسروی را روشن سازید تا گرفتار تناقضات نشوید.

توهین و افترا بخشی از سیاست های  اتحادیه آزاد کارگران ایران به منتقدین است
نمونه:

در سال ۱۳۸۷ وقتی که در جلسه پالتاکی، پرده از چهره ضد کارگری مهدی کوهستانی نژاد برداشته شده و حضور این نماینده نهاد های سرمایه سالار( سولیداریتی سنتر) افشا شد،  اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد با صراحت تمام به دفاع از مهدی کوهستانی نژاد برآمد و مخالفان مهدی کوهستانی نژاد را مورد تهمت قرار داد.

اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیه ۱۸ آذر ۱۳۸۷ با عنوان
”  در مقابل اقدامات شبه پلیسی بر علیه تشکل های کارگری ایستادگی کنیم”

نوشته بود که اتحاد بین الملل در حمایت از کارگران ایران و برخی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، علیه آن اتحادیه از یک سو و نماینده گنگره کار کانادا اقدام کرده  و اخیرا  نماینده کنگره کار کانادا را به همکاری* با سولیداریتی متهم کرده اند”

ص اول،ادامه در ص ۲

ص ۲ ، ادامه مطلب.

اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد در آن بیانیه مخالفان مهدی کوهستانی نژاد را به “کار شبه پلیسی ” متهم کرد و از کوهستانی نژاد، بعنوان فعال و مدافع جنبش کارگری یاد کرد.
سوال از اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد کارگران ایران.

حال با گذشت بیش از ۱۵ سال از  آن تاریخ  و مشخص شدن سیمای ضد کارگری مهدی کوهستانی نژاد و وابستگی این شخص به نهاد سرمایه سالار و امپریالیستی ( سولیداریتی سنتر )، آیا اطلاعیه نویس اتحادیه آزاد حاضر است بگوید برداشت آنها از مهدی کوهستانی نژاد اشتباه بوده و از بابت  تهمت هایی که نسبت به سوسیالیست های جنبش کارگری ابراز داشته اند، پوزش خواهی کنند؟

پروژه کنفدراسیون “پروژه بگیران” مرده به دنیا آمد

هر چند  تشکل ” پروژه بگیران ” مرده زاده شد، اما نباید خطر نهادهای  امپریالیستی برای نفوذ در جنبش های اجتماعی از جمله جنبش کارگری را دست کم گرفت.
نهاد ها و سازمان های امپریالیستی با پوشش ” حقوق بشر”  و ” جامعه مدنی ” در شکار افرادی متزلزل و منفعت پرست در جنبش های اعتراضی هستند تا با  چهره سازی از آنان در قامت اپوزیسون رژیم فاشیستی اسلامی ایران ، در بزنگاه های تاریخی،  چهره های از قبل  تراشیده شده را به عنوان رهبر به جنبش های اجتماعی تزریق کنند.

استراتژی کنفدراسیون” پروژه بگیران” سلاخی و قربانی کردن کارگران و تهی کردن مبارزه طبقاتی کارگران از ماهیت ضد سرمایه داری بودن آن است. ” پروژه بگیران”  با استفاده از امکانات مالی نهاد های سرمایه سالار و ضد کارگری همچون  بیناد ملی برای دموکراسیNED*و زیر مجموعه آن، سولیداریتی سنتر می خواهند در جنبش کارگری عناصر خود را سازماندهی کنند تا در شرایط مشخص سیاسی و تحولات داخلی در ایران، بتوانند مناسبات نظام سرمایه داری را از گزند هر رویکرد رادیکالی در امان نگه دارند.
چهر های زیادی از ” پروژه بگیران” ساخته و پرداخته شده  توسط نهاد های سرمایه سالار را می تواند از رسانه های ایران اینترنشنال، بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا، ایندیپندنت فارسی و…  را شاهد بود که همگی آنها، چهره های فاسدی هستند که در چراغ جادوی نهاد های سرمایه سالار و ضد بشر، باد زده می شوند تا در روز موعود از چراغ جادو عروج کنند؛ اما اینبار نه در فیلم انیمیشنی در سبک تخیلی، بلکه کاملا زمینی و شناخته شده، وارد میدان بازی می شوند تا یک بار دیگر بر سرنوشت کارگران و زحمتکشان و ستم دیدگان، حاکم شوند.

بهزاد سهرابی . اول مارس ۲۰۲۴

زیر نویس ها؛

فصل دوم از اساسنامه کنفدراسیون کار ایران_ خارج از کشور، ماده اول اهداف، بند۷، اقدام برای تقویت امکانات لجستیکی فعالین داخل کشور

ماده دوم امور مالی
ت_ دریافت بودجه از طریق ارائه پروژه.

همانطور که از مفاد اساسنامه مشخص است بنیاد این “پروژه بگیران ” اتکاه به دریافت امکانات مالی است و سوخت و ساز این ” پروژه بگیران ” را نباید در چهار چوب تشکل های کارگری مورد نقد و بر رسی قرار داد.

*منطور شخص مهدی کوهستانی نژاد است
*ریگان در سال ۱۹۸۳ «موسسه ملی برای دموکراسی» (NED) را امضا کرد، که از طریق آن واشنگتن به شکلی متمرکز، از طریق انجمن‌ها و سازمان‌های غیردولتی مرتبط با «دموکراسی» و «حقو‌ق بشر» در دیگر کشور ها دخالتگری کند.

آلن واینستین، یکی از بنیانگذاران NED، رابط بین بوریس یلتسین و دولت جورج اچ دبلیو بوش بین سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱ گفت: «بسیاری از کارهایی که امروز انجام می‌دهیم، ۲۵ سال پیش توسط سیا به صورت مخفیانه انجام شده است.