شمس الدین امانتی -راه‌اندازی”مدارس امین”، طرح مشترک آموزش و پرورش و حوزه علمیه!؟

راه‌اندازی”مدارس امین”، طرح مشترک آموزش و پرورش و حوزه علمیه!؟
شمس الدین امانتی
در اواسط شهریور ١٣٥٩بنای مقبره رضاشاه، توسط خلخالی و تعدادی بسیجی و پاسدار قمه زن، با کلنگ و پتک تخریب گردید، به این ترتیب خلخالی اولین کلنگ”حوزه علمیه برادران تهران”را بر ویرانه های مقبره رضاخان به زمین زد. این رفتار پیام مشخصی را به همراه داشت، آنهم این بود که از این به بعد آخوند های مرتجع، ضمن تدریس احکام اسلامی با هر آنچه که بویی ازسکولاریزم، علم، دانش و مدرنیزم داشته باشد مخالفت خواهند ورزید.
از سال ١٣٦٦تا کنون٢٠٠٠نفر دراین حوزه اشتغال به تحصیل داشته اند. این مکان تدریس جهل و خرافه که همچون مکان های مشابه دیگر آخوند ها، اسم بی مثمای”حوزه علمیه”را یدک می کشند، ظرفیت پذیرش٣٠٠طلبه علوم دینی را به طور شبانه روزی داراست، این حوزه شامل ٦٨حجره در بخش خوابگاه و ٤٥ اطاق در سه ساختمان است. مساحت کتابخانه و سالن مطالعه هر کدام٣٠٠ مترمربع می باشد.”حوزه علمیه برادران”از سالن ورزشی، استخر شنا و کلیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است.؟!
بحث واگذاری مدارس دولتی به”حوزه های علمیه”اولین بار در سال ٨٧، جهت استقرار دائمی آخوند ها در مدارس دولتی، جهت”پاسخگویی”به نیازهای دانش آموزان مطرح شد. طرح راه اندازی”مدارس امین”، حاصل تراوش فکری مرتجعین”حوزه علمیه برادران تهران”و مبتکرین سابق طرح ارتجاعی و شکست خورده”سند تحول بنیادین آموزش و پرورش”بجا مانده از دولت قبلی، جهت اجرا در دولت “تدبیر و امید”، یکبار دیگر پرونده اش بازگشایی شده است، تا با این امید بتوانند در امر”آموزش احکام دینی، شریعت اسلامی و تبعیت از ولایت فقیه در مدارس امین”وابسته به حوزه علمی برادران، زمینه را جهت تثبیت سیاست ارتجاعی تفکیک بر مبنای جنسیت در همه عرصه ها آموزشی را آماده و به زعم خود”با تقویت باورهای دینی در این مدارس آسیبهای اجتماعی را کاهش دهند.”
به همین منظور و در ادامه سیاست شکست خورده اجرای طرح”سند تحول بنیادین آموزش و پرورش”، اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران، با”حوزه علمیه برادران استان تهران”تفاهم نامه‌ای را در٥ ماده و ٣٥ بند تنظیم و امضاء کرده است. این تفاهم نامه به مدت دو سال از تأریخ٢٠/٩/١٣٩٢اجرا و در صورت توافق طرفین قابل اصلاح و تمدید می باشد. بر اساس این توافقنامه”مدارس دولتی تحت پوشش این طرح، به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل و مدیریت تربیتی این مدارس را، مدیریت حوزه علمیه بر عهده خواهد داشت.”به همین منظور تعیین مکانی مشخص برای این آخوند ها به عنوان دفتر کار ثابت برای”ارایه مشاوره، پاسخگویی به سوالات و ارتباطات با خانواده‌ها”در دستور کار آموزش و پرورس قرار دارد، که در واقع کار اصلی آنها کنترل و جاسوسی از دانش آموزان و معلمان است.
به سخنان یکی از کهنه فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم و نماینده ولایت خامنه ای، آخوند علی سعیدی، به بهانه مخالفت با اعتراضات توده ای سال ٨٨، در نماز جمعه امروزتهران( ٦/١٠/١٣٩٢)توجه نمائید، نامبرده گفت”در جنگ جمل”شتر همسر پیامبر را قداست بخشیدند و بنده در تأریخ طبری دیدم که در آنجا خلق الله پشکل شتر را بر می داشتند و نصف می کردند و می گفتند پشکل شتر مادرمان عایشه بوی مشک می دهد.”
قرار است این تیپ آخوند، با این تفکر ارتجاعی برای حقانیت بخشیدن به دین خود دست به دامن عایشه و تبرکات شتر او در جنگ”جمل”شده اند تا مسئولیت آموزش و پرورش فرزندان ما را در”مدارس امین”عهده دار شوند!؟ این نوع از تهاجم فرهنگی رژیم اسلامی، هشداری است جدی، به والدین دانش آموزان.
استقرار آخوند های ثابت با سمت مدیریت مدارس و اختیارات کامل به”حوزه علمیه برادران”در مدارس دولتی، ماهیت آموزش و پرورش رژیم اسلامی را از آنچه ‌که هست، بی ارزشتر و بی محتواتر خواهد کرد و یقینآ مدارک تحصیلی این نوع مدارس دولتی وابسطه به”حوزه علمیه” از اعتماد کمتری در جامعه برخوردار است. هر چند انعکاس این بی اعتمادی در مواردی به تقویت مدارس خصوصی منجر خواهد شد و تعدادی از فرزندان پول دارها به آمار این مدارس افزوده خواهد شد، اما این طرح در آینده ای نه چندان دور گریبان مدارس خصوصی را خواهد گرفت.
رژیم اسلامی با توجه به امکانات مالی، تبلیغی و اجرایی که در اختیار دارد، در جهت تثبیت سیاست های ارتجاعی- مذهبی خود، در مراکز آموزشی بیشترین استفاده را خواهد برد. علی رغم افشاگری و اعتراضات پراکنده دانشجویان، دانش آموزان، معلمان و مردم نا راضی به تمامیت رژیم اسلامی، در استفاده نا مشروع رژیم از این امکانات جهت اشاعه فرهنگ ارتجاع، کافی نیست، زیرا رژیم اسلامی طبق معمول برای هر کدام از این سوء استفاده ها دلائل شرعی خاص خود را دارد. تفکیک بر مبنای جنسیت در مراکز آموزشی را، در”چارچوب احکام دینی و مقررات نظام جمهوری اسلامی”، توضیح خواهد داد! ایجاد”مدارس امین”توسط حوزه های علمیه را، “حرکت با محوریت، نشراندیشه و تبعیت از ولایت فقیه”، تبلیغ و ترویج خواهند کرد! قانون ارتجاعی حجاب اجباری و اعمال تبعیض بر زنان در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را، رعایت”شئون اسلامی و عبودیت از خدا و رسول او را معنی خواهد کرد و ………….. .”؟!
همزمان با این هیاهو و جنجال سیاسی در رابطه با طرح”تفاهم نامه”اخیر میان”حوزه علمیه برادران و آموزش و پرورش تهران”، روحانی رئیس دولت رژیم اسلامی، در مصاحبه با خبرگزاری مهر، گفت”دلم می‌خواهد بدانم دانش‌آموزان سیستانی، خراسانی، آذری و همه دانش‌آموزان سراسر کشور نگاهشان به عملکرد دولت و رییس‌جمهور چیست؟
جناب رئیس دولت”تدبیر و امید”سوآل شما جالب است، مشروط به اینکه جواب دانش آموزان سیستانی را هم گوش بدهید، که چگونه به کوچکترین نیازهای اولیه زندگی در خانواده و مدرس محتاج هستند. جهت اطلاع شما خبرگزاری مهر، روز دوشنبه ۲۰ آبان با تهیه گزارشی در این مورد نوشت”در حال حاضر تهیه بیش از ۱۰ عدد نان در شهر سراوان تنها با ارائه تقاضای کتبی و تایید فرمانداری امکان‌پذیر است.”در ادامه این مصاحبه، مدیر یکی از مدارس شبانه روزی سراوان به خبر نگار خبرگزاری مهر، گفت”از زمانیکه سراوان با کمبود نان روبرو شده است پیمانکار سلف سرویس از تهیه و تامین نان برای دانش آموزان خود داری کرده است و لذا دانش آموزان این مجتمع شبانه روزی نان برای خوردن ندارند.”
وی که نخواست نامش فاش شود به خبر نگار مهر، گفت”برای تهیه نان مجبور شدیم تعداد ۵۰ دانش آموز این مجتمع را به صف نانوایی ببریم تا هر یک از آنها با دریافت ۳ الی ۴ قرص نان مشکل خوراک سلف سرویس را حل کنند.”
جناب رئیس جمهور، حالا فهمیدید، که دانش آموزان و مدیر مدرسه شبانه روزی آنها نظرشان در مورد دولتی که قادر به تأمین دو قرص نان برای سیر کردن شکمشان نیست، چیست؟ بی شک با توجه به عملکرد دولتهای مختلف در حیات ٣٤ساله جمهوری اسلامی و طرح های گوناگون که هیچکدام گرهی از مشکلات اقتصادی مردم محروم را نگشوده، کسی باورندارد که وصلت جدید”حوزه علمیه و آموزش و پرورش”مشکل این دو قرص نان را حل کنند؟
شاید نامناسب نباشد که رئیس دولت”تدبیر و امید”بداند که دانش آموزان آذری نیز نظرشان در مورد نه تنها دولت”خدمتکار”ایشان، بلکه در مورد رژیمی که شما مبلغ سیاست های ارتجاعی آن هستید چیست؟ توجه شما را به توقع دانش آموزان دختران آسیب دیده در حادثه آتش سوزی مدرسه”شین آباد”یا بقول شما”آذری”ها جلب میکنم.
به نقل از آژانس کُردپا”سی و هفت دختر مقطع ابتدایی مدرسە دخترانە روستای شین‌آباد پیرانشهر، در تاریخ ١٥‌آذرماه سال١٣٩١بە علت آتش گرفتن بخاری کلاس درس سوختند، ٢ تن از آنها جانشان را از دست دادند و بقیه دانش آموزان دچار سوختگی شدید شدند. معاون اجرایی وزارت بهداشت ضمن انتقاداز”بی مبالاتی”وزارت آموزش و پرورش در درمان دختران دانش آموز مدرسه شین آباد، علت عقب افتادن روند درمان آنان را”عدم تأمین هزینه درمان”بیان کرده است.”
در اعتراض به وضع موجود، در تأریخ ٣/١٠/١٣٩٢، دختران مدرسه‌ی شین‌آباد پیرانشهر، همراه با والدین خود در خیابان پاستور و محل دفتر حسن روحانی دست به اعتصاب زدند. پدر یکی از این دختران در تماسی تلفنی به خبرنگار آژانس کُردپا، گفت”به دلیل خلف وعده مسئولان وزارت آموزش و پرورش مبنی بر پرداخت هزینه‌ی درمانی دختران مدرسه شین‌آباد، از امروز ظهر در مقابل کاخ ریاست جمهوری تحصن کردیم و تا دیدار با آقای حسن روحانی به کُردستان باز نخواهیم گشت.”
جناب روحانی درب حرم سرایتان را باز کنید و از دانش آموزان دختر متحصن”مدرسه شین آباد”در جلو کاخ محل استراتتان سوآل کنید، که نگاهشان به عملکرد دولت و رییس‌جمهور چیست؟
جهت اطلاع رئیس جمهور امنیتی رژیم، به دلیل نبود خدمات بهداشتی و عدم توجە نهادهای دولتی به پوشش درمانی دختران حادثە دیدە مدرسه شین‌آباد، موجب گریدە است کە چندین هنرمند و چهره‌ی فرهنگی نظیر شهرام ناظری و امید مصطفی‌پور، کارکرگردان فیلم خۆشەویستی”عشق”، عوایدکارهای خود را به این دانش آموزان اختصاص دهند.
شهرام ناظری در تأریخ ٢٨ و ٢٩ شهریور ماه امسال کنسرتی را در تهران اجرا نموده بود، طی روز‌های گذشته مبلغ ١٠٠ میلیون تومان از عواید آن کنسرت را به درمان دختران مدرسه”شین آباد”اختصاص
داد.”
حسن روحانی، رئیس کنونی مافیای اسلامی حاکم بر ایران، علی رغم اینکه تصمیم دارد منکر واقعیت ها شود، اما اگر تمایل داشته باشد، با توجه به موارد محدود بیان شده به روشنی در خواهد یافت که دانش آموزان آذری در مورد عملکرد دولت ایشان چگونه می اندیشند؟ در حالی که دولت و دیگر نهاد های مسئول، با آن همه بودجه عظیم، آنان را به حال خود و در میان رنج و عذاب ناشی از سوختگی رها کرده، هنر مندان انسان دوست به یاری آنان می شتابند و دسترنج کار و زحمت خود را به معالجه آنان اختصاص می دهند. اما دولت”تدبیر و امید”ثروت مردم ایران را که در شرع اسلام، به منظور آسانتر دزدیدن و حیف و میل آن”بیت المال”نامیده اند، از فرزندان مجروح این مردم دریغ می دارند.
قابل ذکر است که به هر اندازه که رژیم اسلامی در حال توسعه کانونهای ارتجاعی و فاسد از قبیل”مدارس امین”است، اما کلیت رژیم اسلامی بیش از پیش مورد بیزاری و تنفر مردم مبارز، انقلابی و سکولار قرار می گیرد.
بی شک انسانهای شریف و آگاه، نه به دولت”تدبیر و امید”روحانی و نه به راه اندازی”مدرسه امین”طرح مشترک حوزه علمیه و آموزش و پرورش رژیم، کوچکترین باور و امیدی ندارند. این طرح آخوند پرور نیز با اتحاد، مبارزه و همبستگی انقلابی دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، جوانان و والدین دانش آموزان در همیاری با حمایت و همراهی کارگران و زحمتکشان، همانند طرح ارتجاعی”تحول بنیادین آموزش و پرورش”منجر به شکست خواهد شد و روی دست طراحان مرتجع آن خواهد ماند.
دو شنبه ٩ دی ماه ١٣٩٢