سعید آرمان -دست نژادپرستان ایرانی از سر افغانستانیهای مقیم ایران کوتاە!

دست نژادپرستان ایرانی از سر افغانستانیهای مقیم ایران کوتاە!

سعید آرمان

روز سە شنبە ١٦ شهریورماە برابر با هفتم سپتامبر نیروهای انتظامی شیراز نمایشگاهی تحت عنوان “مکشوفات کلانتری های شیراز در ٤٨ ساعت گذشتە” در شهر شیراز برگزار کردە کە بخشی از کالاهای ضبط شدە توسط این نیرو، مانند مواد مخدر، مشروبات الکلی و … بە نمایش گذاشتە شد کە همراە آنان تعدادی از افغانستانی هایی را کە بە گفتە اوباشان نیروی انتظامی غیر قانونی در ایران زندگی میکنند، را دستگیر و بە شیوە تحقیرآمیز و ضد انسانی در حالیکە به آنها چشم بند زده بودند در میان حصاری فلزی همچون حیوانات باغ وحش جهت بازدید مردم بە نمایش گذاشتەاند. ناصر کشاورز معاون هماهنگ کنندە اوباشان مسلح نیروی انتظامی در استان فارس تعداد این افراد را ٢٧٧ نفر اعلام نمودە است اما آمارها بە مراتب بیشتر از این رقم می باشند.

این اولین بار نیست کە افغانستانیهای مقیم ایران اینچنین مورد “لطف” نژادپرستی اسلامی – ایرانی قرار می گیرند. قدمت تحقیر و اجحاف بر افغان های مقیم ایران بە قدمت حضور این انسانها در ایران است کە از ابتدای دهە شصت و بعضا بعد از انقلاب ٥٧ در نتیجە جنگ داخلی در افغانستان ناچار بە ترک خانە و کاشانە خود شدند و بە ایران پناە آوردند. در ابتدای حضور پناهجویان و آوارگان جنگی افغانستانی در ایران، رژیم جمهوری اسلامی سعی در بکارگیری آنان در جنگ ارتجاعی و ویرانگر ایران و عراق نمودە و تاکنون این نوع اجحاف و فشار مضاعف بر افغانستانی های مقیم ایران با فرستادنشان بە جنگ سوریە توسط جمهوری اسلامی کماکان ادامە دارد. این عمل قبیح رژیم اسلامی هنگامی عملی می شود کە افغانستانی های مقیم ایران را بە استیصال می کشانند تا ناچار بە تن دادن بە توقعات وحشیانە رژیم بشوند.

قریب بە سە تا چهار میلیون افغانستانی مقیم ایران در طول چهار دهە گذشتە در بخشهایی از ایران مستقر و بە کار و زندگی مشغول بودەاند. آنچە بە وضوح در فاصلە این چند دهە بیوقفە علیە افغانهای مقیم ایران اعمال شدە است، میتوان بە تبعیض و تحقیر و سرکوب سیستماتیک نهادینە شدە در مراکز دولتی تا کارهای سخت و باجگیری مرتب ار آنان توسط نیروهای دولتی اشارە نمود. در سخت ترین کارهای ساختمانی همدوش با کارگران ایران حضور داشتە و از کمترین مزایا برخوردار بودەاند و حتی در بسیاری از موارد علیرغم کار سخت و طاقت فرسا دستمزدهایشان را نپرداختە و آنان را در سخت ترین موقعیت مالی رها نمودە و دست خالی بە میان همسر و فرزندانشان برگشتەاند.

مقامات اداری در اوج وحشیگری و برخورد غیر متمدنانە و بدور از شان انسانی بە مردم محلات و مغازە داران استانهای معینی دستور العمل دادەاند کە بە افغانستانیهای های مقیم ایران اجناس نفروشند و حضور آنان را در محلەشان بە مامورین انتظامی گزارش بدهند و اگر مستاجر هستند آنان را از منازلشان اخراج نمایند. ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان را ممنوع نمودند و کودکانشان را از تحصیل محروم کردند. موارد فوق وجە مشترک جمهوری اسلامی با نازیستها در برخورد بە یهودیها و افغانها می باشد. تحصیللات عالی برای بخش زیادی از افغانستانیهای مقیم ایران ممنوع شدە و کودکان با پایان برگە تردد والدین دچار بلاتکلیفی می شدند و عملا از ادامە تحصیل منع شدند و جمع زیادی از آنان کە عمدتا در ایران متولد شدەاند روانە بازار کار شدند و جسم نحیفشان با نازلترین قیمت استثمار و حتی بعضا از پرداخت دستمزد ناچیز بە آنان و والدینشان امتناع شدە است.

بورژوازی اسلامی حاکم در موارد زیادی همراە با ناسیونالیستهای عظمت طلب ایرانی، افغانستانیهای مقیم ایران را بعنوان عامل و بانی فقر و بیکاری کارگران و مردم ایران و حتی افزایش جنایت در جامعە معرفی و با دستگیری تعدادی از آنان بە دلایل بزهکاری و یا جرایم دیگر، تلاش کردند آنرا بە کل شهروندان شریف و زحمتکش افغانستانی مقیم ایران تعمیم و تسری دهند. این اعمال وحشیانە تخم نفرت و کینە ملی را علیە افغانستانی ها در میان شهروندان ایران، کە خود زیر بار فقر و استثمار و بیحقوقی محض کە از جانب دولت هار اسلامی سرمایە بە هر دو بخش تحمیل شدە است، می پاشاند و فضا را علیە میلیونها افغانستانی مقیم ایران مسموم میکنند.

طبقە کارگر ایران بعنوان منتقد اصلی بیحقوقی و استثمار شهروندان فارغ از جغرافیای محل تولد آنها باید در راس یک جنبش عظیم اجتماعی برای دفاع از حرمت و کرامت انسانی میلیونها افغانستانی مقیم ایران، قرار بگیرد و مانع از تحقیر و بیحقوقی سیستماتیک از جانب فاشیست های اسلامی حاکم بر ایران و ناسیونالیسم گندە دماغ بی مایە ایرانی علیە شهروندان افغانستانی شریف مقیم ایران بشوند. عمل بغایت شنیع نیروهای اوباش انتظامی شیراز عمق رفتار تحقیر آمیز و ضد انسانی حکومت اسلامی را نشان میدهد و بحق مورد انزجار مردم آزایدخواه افغانستان و سایر کشورها و همچنین احزاب و سازمانهای اپوزیسیون ایرانی قرار گرفتە که وسیعا در شبکە های اجتماعی منعکس شده است و باید بە کل جامعە تسری پیدا کند.

جا دارد از نویسندگان و شعرا و اُدبا و فعالین قلمرو فرهنگی در ایران سوال کرد کە کجای این ماجرا ایستادەاند؟ اگر رژیم اسلامی ایران با سیاستهای نژادپرستانه تخم کینە علیە شهروندان زحمتکش افغانستانی میپاشد، وظیفە شما چیست؟ باید با صدای رسا بە هیئت حاکمە جنایتکار و فاسد ایران گفت کە افغانستانیهای مقیم ایران در ایجاد ثروت در این جامعە همچون ما سهیم بودەاند، ساختمانهای مرتفع شهرهای مهم ایران بدون زحمات شبانە روزی آنان در ناامن ترین محیط های کار، وجود نمی داشتند. صدها کارگر افغانستانی در اثر شرایط ناامن محیط کاردر ایران جان باختند و یا برای همیشە از کار افتادند و هیچگاە بعنوان شهروند متساوی الحقوق برسمیت شناختە نشدند. آنان جا را بر کسی تنگ نکردەاند و عامل بیکاری و فقر و سیە روزی هیچ فرد ایرانی نشدەاند. اینان خود کارگران شریف و زحمتکشی هستند کە از قبل کار و رنج و مشقت خود زندگی می کنند، همچنانکە میلیونها ایرانی مقیم خارج کشور از کارخانە تا دانشگاە نیروی کار و خلاقە خود را بکار میگیرند و در پیشرفت جوامع “میزبان” دخیل هستند و در مدت زمانی کوتاە بعنوان شهروند این جوامع برسمیت شناختە میشوند. این حق بی چون و چرای افغانستانیهای مقیم ایران است کە کرامت انسانی شان جریحە دار نشود و بعنوان شهروند برابر پذیرفتە شوند.

نباید در مقابل بی حرمتی نیروی انتظامی شیراز و اعمال مشابه در سایر نقاط ایران بە افغانستانی ها سکوت و یا مماشات کرد و توجیهات مسخرە همچون اظهارات سفیر ایران در کابل را کە گفتە بود آنان را در قفس نگاە نداشتەاند، از آنان پذیرفت. باید توهین و بی حرمتی بە افغانستانی ها و دیگر مهاجرین مقیم ایران را توهین بە خود تلقی نمود و در مقابل چنین نمایش های مضحک باید قاطعانه ایستاد و خواهان مجازات آمرین و عاملین آن شد. ناصر کشاورز معاون هماهنگ کنندە اوباشان مسلح نیروی انتظامی در استان فارس باید پاسخگوی اعمال قبیح خود باشد. مردم ایران برای پایان دادن بە هر نوع تحقیر و بی حقوقی و اعدام و زندان و استثمار راهی جز مبارزە برای ساقط کردن کلیت جمهوری اسلامی را در پیش ندارد. در این مبارزە برحق کارگران و افغانستانی های شریف و زخم خوردە مقیم ایران نیز باید بە فکر سازمانیابی و فعالیت متشکل و مشترک با کارگران ایران برای بە زیر کشیدن ماشین کشتار و استثمار حاکم بر ایران باشند. جمهوری سوسیالیستی ایران کە در نتیجە انقلاب کارگری بر ویرانەهای این نظام جهنمی بنا خواهد شد، افغانستانی های مقیم ایران را بعنوان شهروندان متساوی الحقوق برسمیت خواهد شناخت و در ادارە امور جامعە از کلیە حقوق برخوردار خواهند بود.

دهم سپتامبر ٢٠١٦