احسان فتاحي -جعفر عظيم زاده بزرگ مرد راه آزادي ومقاومتا

احسان فتاحي روزنامه نگاروفعال حقوق بشر

جعفر عظيم زاده بزرگ مرد راه آزادي ومقاومت

جعفر عظیم زاده که از دوازدهم اردیبهشت ماه در اعتراض به دستگیری و محکومیت خود و دیگر فعالان صنفی، سرکوب تجمع های مسالمت آمیز اعضای اتحادیه کارگری، ممنوعیت ایجاد تشکل های صنفی و دستمزد اندک کارگران، دست به اعتصاب غذا زده بود، روز پنج شنبه دهم تیر ماه، با قول اعاده دادرسی و رسیدگی عادلانه به پرونده اش و مرخصی قابل تمدید پس از شصت و چهار روز اعتصاب غذا اعتصاب خود را متوقف کرد و از بیمارستان ترخیص شد

گفتنی است وی پس از شصت‌وچهار روز اعتصاب غذا با توجه به ضربان قلب نامنظم خونریزی معده و مشکلات کلیوی در وضعیت هشدار دهنده ایی قرار دارد

جعفر عظیم‌زاده فعال کارگری یک انسان وارسته از هر چیزی است. او بيش از دوماه است لب به غذا نبرده است. ٢٠ کیلو لاغر شده است. اما ایستاده است. مقاومت کرده است. همسر شجاع او نیز در این مدت پابه‌پای او با او بوده است. او مرا بر بالین همسرش برد. باید به او نیز بابت داشتن چنین مرد شجاعی تبریک گفت.

واضح است که با اعتصاب غذای یک نفر، دولتی آنهم از نوع جمهوری اسلامی را نمی توان وادار به عقب نشینی و اصلاح بنیادی مواضعش کرد!
ولی اعتصاب غذا بعضی مواقع یکی از موثرترین ابزارها برای رساندن صدای بیصدایان بگوش جهانیان است.
تجربه من نشان می دهد، کسانیکه بیش از ٣٠ روز ادامه می دهند افراد بسیار با اراده و آگاهی هستند، و بطور نسبی می دانند چرا و چگونه بسوی هدف خود می روند…
زمانیکه حتی یک نفر جان و تمامی توان خود را همانند آرش کمانگیر در کمان کرده و از قله دماوند بسوی جیحون رها می کند تا مرزهای انسانیت ما را گسترش دهد، و از منافع عمومی دفاع می کند، هیچ انسان مبارزی نمی تواند نسبت به این جریان بی تفاوت باشد.
صدای جعفر عظیم زاده در تمام جهان طنین افکنده است. ولی صدای مدفعان او هنوز به اندازه عمل او موثر و طنین افکن نشده است… بهتر است بجای نصیحت کردن جعفر عظیم زاده صفوف خود را متحدتر کنیم و همه توان خود را برای نجات او اهدافش بکار بریم.
من بارها در چنین شرایط بسیار سختی قرار گرفته ام که از فردی که اعتصاب غذا کرده است چگونه و به بهترین شکل ممکن دفاع کنم آنهم زمانی که انسان از هر طرف زیر فشار هزارن فاکتور و اتهامات قرار می گیرد…
22 سال است که من در هلند از حقوق پناهجویان تمامی ملیتها دفاع می کنم. بیش از هزار نفر سرانجام در جایی از اعتصاب غذایش به این نتیجه رسیده است که برای رسیدن به هدفش و پایان نسبتا خوب و موفق اعتصاب غذایش مرا از نظر سیاسی بعنوان فرد محرم خود انتخاب کرده است تا از طرف او با دکترها و مسئولین سیاسی و رسانه ها ارتباط برقرار کنم…
وبه قول آقاي احمدپوري كه در مقاله ايي فرموده بودند، کسانیکه می گویند او تصمیمش را گرفته و تا آخر خط خواهد رفت اشتباه می کنند… اعتصاب غذا خودکشی نیست… برای خودکشی هزاران راه حل بهتر هست… اعتصاب غذا مبارزه ایست بغایت بغرنج با آخرین تیر ترکش یعنی جان یک انسان، علیه یک وضعیت ناعادلانه و غیرانسانی… زمانی اعتصاب غذا کننده به تنهایی تا آخر خط را خواهد رفت که از محیط پیرامون عکس العمل لازم را دریافت نکند… موثرترین شیوه اعتصاب غذا زمانی است که با قاطعیت کامل اعلام کنی با تمام هزینه های ممکن تا آخر خط خواهی رفت! به محض اینکه حریف بویی ببرد که امکان متوقف کردن اعتصاب غذا هست سر میز مذاکره نخواهد آمد و آن اعتصاب غذایی که روشن است تا مرگ ادامه نخواهد یافت هیچ دولتی را نگران نخواهد کرد! این قاطعیت شمشیر دولبه است. هم علیه دولت و هم علیه شخصیت و اعتبار اجتماعی فرد اعتصاب غذا کننده می تواند بکار رود… تمام هنر ما باید این باشد که اگر اعتصاب غذا کننده جایی حرکتش را متوقف کرد نگذاریم به معنی قبول شکست یا ضربه ای به شخصیت او باشد مبنی بر اینکه نتوانست تا آخر روی حرفش به ایستد!
در چنین شرایطی به نظر من بهترین کار برای نجات جان جعفر عظیم زاده و اهدافش این است که تعدادی از مبارزان و افراد خوشنام در ایران و سایر کشورها به جعفر عظیم زاده قول دهند که تا رسیدن به اهداف برحقش همراه او مبارزه را ادامه خواهند داد و او دیگر لازم نیست به تنهایی جان خود فدا کند! مهمترین ثمر حرکت و مبارزه او نتیجه اش را در همکاری و هماهنگی و وحدت این افراد و سازمانها نشان داد و تعداد بسیار بیشتری در راهی قدم نهادند که جعفر شروع کرده است! شنیدن پیام جعفر کافی نیست، تعریف و تمجید از او یا التماس و نصیحت کردن به متوقف کردن مبارزه اش کار ساز نیست. او مدتهاست که از این ایستگاه رد شده و با این گونه مسائل و راه حل ها خداحافظیکرده است… باید با تضمین تداوم مبارزه سازماندهی شده، همبستگی فعال و موثر خود را با مبارزه ای که او شروع کرده است اعلام کنیم تا چشم انداز یک حرکت اجتماعی جمعی، واقعی و منسجم او را قانع کند که تلاش او بیهوده نبوده و ثمر خود را داد…
پيشتر به نقل از خبرگزاری هرانا – سازمان عفو بین‌الملل با صدور بیانیه ای نسبت به در خطر بودن جان جعفر عظیم‌زاده، فعال کارگری زندانی هشدار داد. این سازمان در بیانیه مذکور با اشاره به بیهوشی دو روز پیش وی در بیمارستان بر اثر ضعف ناشی از دوماه اعتصاب غذا و سخن دادستانی تهران مبنی بر «عدم انجام هیچ کمکی حتی در صورت مرگ آقای عظیم‌زاده» از مقامات ایران خواست این فعال صنفی را فورا و بی قید و شرط آزاد کنند.

ویکتوریا سینگ، پژوهشگر و مسئول روابط عمومی سازمان بین‌المللی حقوق بشر در کانادا، در این نامه ضمن غیرقانونی خواندن بازداشت جعفر عظیم زاده، اعلام می‌کند: این فعال کارگری برای احقاق حقوق کارگران تلاش کرده است و این در حالی است که حکومت جمهوری اسلامی ایران راه‌های بازدارنده‌ای به کار گرفته تا مانع دست‌یابی طبقه کارگر به منافعش گردد.
اين خواسته جعفر عظيم زاده فقط شامل نمی شود. این خواست ِهمه ی کسانی است که امروز با این قبیل اتهامات واهی و بی سر و ته در کنج زندان ها محبوسند. باید با همه ی توان از این خواست دفاع کرد و آن را در کنار سایر خواست های کارگران به یکی از مطالبات روز جنبش اجتماعی و کارگری در ایران تبدیل نمود.
بيشتر کمیته هماهنگی براي تشكل كارگري گفته بود: برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نیز از خواست برحق این فعال کارگری مبنی بر “خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” حمایت نموده و به سهم خود از تمامی کارگران، تشکل ها و فعالین کارگری و همه ی انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه می خواهد که به ویژه در راستای افشای این قبیل بی عدالتی ها و ظلم آشکاری که از جانب سرمایه و حامیان آن در حق کارگران و فعالین کارگری، از جمله جعفر عظیم زاده روا داشته می شود، از این خواست و مطالبه برحق و انسانی دفاع نمایند. کمیته هماهنگی همچنین اعلام می کند که مسئولیت حفظ سلامتی و جان زندانیان، از جمله جعفر عظیم زاده، مسقیماً بر عهده مقامات و مسئولین زندان قرار داشته و آنان باید در این رابطه پاسخگو باشند.
با طفره رفتن نهادها و دستگاههای مسولیت دار از پذیرش مسولیتهای خود در قبال تضییع حقوق انسانهای تحت ستم از کارگران و معلمان گرفته تا هر مزدبگیر و ….. نه تنها استقلال این نهادها از همدیگر را اثبات نمی کند، بلکه رویکردی سیستماتیک برای پوشش دادن اقدامات مشترک آنها علیه این اکثریت جامعه می باشد. این هم پوشانی و یکی بودن نهادها در میدان عمل در برابر کارگران و معلمان و… هر روزه به نمایش گذاشته می شود. شورای عالی امنیت ملی که یکی از وظایفش تأمین امنیت ملی! (همان امنیتی که مزدبگیران با داشتن زندگی راحت آن را به خطر می اندازند) است، سران سه قوه اعضاء اصلی آن هستند و در رأس آن رئیس جمهور قرار دارد. ولی آشکارا تلاش می کنند نقش خود را در چنین مواقعی پنهان کنند. اما کارگران، معلمان و همه مزدبگیران نخواهند پذیرفت. وظیفه همه است که به عدم پذیرش مسولیت و طفره رفتن هر دستگاهی اعتراض کنند.

به امید آزادی جعفر عظیم زاده. لطفا برای آزادی او هر کاری می توانید دریغ نکنید.