فریده نفیسی(ج)-اختلافات درون حکا وکومه له

اختلافات درون حکا وکومه له

 

وظیفه هرانسان آزادیخواه ودلسوز طبقه کارگروچپ درچنین شرایطی چیست؟

رفقا, دوستان, انسانهای چپ وکمونیست, احزاب وسازمانهای طرفدار یک جامعه برابروشایسته یک زندگی انسانی چه به صورت فرد یا تشکیلاتی.  متاسفانه اخیرآ یک سری اختلافات در درون تشکیلات حکا وکومه له  بروز کرده است . بنا به اظهارات افرادی از طریق مناظره تلویزیونی خود کومه له این اختلافات وجود داشته وهرازگاهی بنا بر شرایط واوضاع متفاوت شدت یافته است. همواره اختلافات سیاسی ونظرات مختلف در تمام احزاب چه راست و چه چپ وجود داشته وخواهد داشت. اختلاف نظریک امرطبیعی است ومیتواند درجهت بهتر کردن سیاستهای عملی یک حزب چپ تاًثیرمثبت داشته باشد.اما هراختلاف نظرسیاسی به هیچ وجه دلیل قانع کننده ای برای انشعاب وضربه زدن به یک تشکیلات مخصوصآ چپ نه تنها نیست بلکه اشتباه وحتا میتوانم بگویم خیانت است. ماها یک نسلی از انشعابات متعددی هستیم که تجربه وزمان به ما ثابت کرده است که انشعابات پی درپی احزاب چه زیان وضرری به جنبش چپ زده وخواهد زد. به نظرمن انشعابات احزاب درطی این چهل سال بی اساس وفاقد فاکتهای مشخص بوده. من بر این باورم که تنها یک انشعاب را میتوان با دلیل وفاکت مشخص تأیید کرد و درست ارزیابی کرد و آنهم انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق بود . بقیه انشعابات هنوزفاقد دلیل قانع کننده سیاسی هستند. جالب است که طی چند سال اخیر تلاش احزاب را برای اتحاد عمل را نیز دیده وشاهدیم. اول با کوچکترین اختلاف نظر، که اغلب سلیقه ای  ونه به لحاظ سیاسی قابل توجیه است ، بدورازخواست اعضای تشکیلات وهوادارانشان انشعاب میکنند وبعد به فکرشعاراتحاد عمل میافتند. بنا به گفته واطلاعات کم وبیش خود اعضای حزب کمونیست ایران ، گویا چهار موضوع مشخص باعث نگرانی واختلاف نظر دردرون حزب گردیده. که من در اینجا قصد اشاره فقط به یکی از آنهارا دارم. یکی اختلاف نظردرمورد تشکیل حزب کمونیست است که از ابتدا وجود داشته. بله همه اطلاع دارند که حزب بنا برچه اساس وروند ودرچه شرایطی و با چه هدفی درست یا غلط علیرغم اختلاف نظرات به عنوان یک نقطه قوت علیه د یکتاتوری هار رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی تشکیل شد. خوب الان این سوالات به مغزمن بعنوان یک فرد هجوم آورده . چه اتفاق وتغییروتحولی رخ داده که اختلاف نظر در این مورد دوباره مثل یک غده سرطانی سر برآورده؟ آیا ماهیت رژیم تغییرکرده ، وما خبر نداریم؟ آیا یک جنبش قوی ومنسجم کارگری در ایران شکل گرفته که توانسته است ، حزب خود را مبتنی بر استقلال طبقاتی اش تشکیل دهد و ما خبر نداریم؟ آیا انشعابیون ومخالفین حزب کمونیست ایران توانسته اند متحدانه سیاست بهتری را پیش ببرند؟ آیا وجود حزب کمونیست باغث رکود فعالیت وتلاش بیشتری شده؟ ممکن است کسی بگوید نه بابا شما خبر ندارید ، موضوع چیز دیگری است. خوب این چیزها چی هستند بیائید ضادقانه با مردم درمیان بگذارید چون مردم نسبت به احزاب صادق بوده اند نمونه آن اعتصاب سراسری در کردستان بود. من فقط یک مسئله را درک کرده ام که دراین شرایط حساس تاریخی وبعد ازچهل سال تلاش ومبارزه پیگیر انسانهای آزاده با هزینه بسیارگران که رژیم اسلامی هرلحظه به سقوط ونابودی نزدیکتر میشود. اختلاف در درون کومه له وحزب وبه طور کلی جنبش چپ در چنین شرایطی آرزوی دیرینه رژیم ودشمنان طبقه کارگر بوده وهست که اگربتواند حتا یک ثانیه  سقوط رژیم را کند تر کند اشتباه محض است. پس مردم ستمدیده که درمبارزاتشان علیه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بار تمامی مصائب را تحمل کرده اند ، به هیچ وجه به این نوع اختلافات وشاخ وشونه کشیدنها وقعی نمیگذارند. فاکتهای مشخص این ادعای فردی من ، آوارگی میلیونها انسان ستمدیده است. اعدام وشکنجه هزاران انسان مبارزوآزادیخواه  است. سرکوب روزانه کارگران ودستگیری فعالین کارگری است. اسیروبه بند کشیدن میلیونها زن وآپارتاید جنسی است. زنانی که از بدوحیات ننگین جمهوری اسلامی بیشترین هزینه را متحمل شده اند.

سخن سرایی من فرد به عنوان یک زن چپ وآزایخواه  برای خواهش وسازش و پیش بردن هرنوع سیاستی نیست. من معتقدم کومه له وحزب کمونیست ایران علیرغم تمام اشکالات وانتقادات تا زمانیکه همچون گذشته بردو مواضع اصلی خود پایبند باشد :

1- سرنگونی کامل رژیم اسلامی درایران 2- رد هرنوع مماشات واتحاد عمل با احزاب راست ، رفرمیستی و کلیه احزاب و گرایشات ناسیونالیستی .

این حزب قابل دفاع وپشتیبانی است. منحل کردن و رد کردن حزب دراین شرایط  فقط به نفع رژیم اسلامی وگرایشات ناسیونالیستی است و طبعاً به ضرر جنبش چپ. اختلافات را باید با بحث وتبادل و نظر جهت تقویت  سیاست های رادیکال ، به نفع مبارزات توده های ستمدیده علیه رژیم جمهوری اسلامی سرمایه داری پیش برد.

با درود

فریده نفیسی(ج)