جمال کمانگر -صف بندی جدید اپوزیسیون حول جنگ نیابتی عربستان و رژیم اسلامی ایران

صف بندی جدید اپوزیسیون

حول جنگ نیابتی عربستان و رژیم اسلامی ایران

 

جمال کمانگر

خاورمیانه پر تناقض با معضلات چند لایه و لاینحل دیگر ارزش مصرف سابق را برای دول غربی، خصوصا آمریکا ندارد. بعد از اشغال نظامی عراق و از هم پاشاندن شیرازه جامعه و تحمیل کردن سناریوی جنگ و کشتار فرقه ای که تاکنون جان صدها هزار نفر را گرفته است، این وحشت پایانی ندارد! این اشغالگری نه تنها باعث تثبیت “نظم نوین جهانی” مد نظر نئوکانها در هیئت حاکمه آمریکا  نشد، بلکه  شکست خورده و ضعیفتر از گذشته از آن بیرون آمده اند. آمریکا شیفت سیاسی و نظامیش را به سمت آسیای جنوب شرقی و دریای جنوبی چین کرده است. این سیاست برای مهار چین است که به آرامی در عرصه اقتصادی و نظامی شانه به شانه آمریکا میزند. این سیاست جدید آمریکا تلفاتی در میان دول خاورمیانه و به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس داشته است. دیگر خاورمیانه راس سیاست خارجی آمریکا نیست!

مذاکرات چند ساله با جمهوری اسلامی بر سر مسئله هسته ای و توافقات حاصله با رژیم، صرف نظر از اینکه گرهی از معضلات اقتصادی جمهوری اسلامی را باز نکرده است اما فرجه هایی را در سیاست خارجی و منطقه ای برای رژیم باز کرده که میدان مانور محدودی به رژیم داده است.  توافقات “هسته ای” با مخالفت و نگرانی عمیق در میان کشورهای منطقه و بویژه عربستان سعودی روبرو شده است. دومینوی حاشیه ای شدن این کشورها در چشم انداز آتی سیاست آمریکا در جهان را میتوان  انتشار گزارش کمیته تحقیق کنگره آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی این کشور در مورد ۱۱ سپتامبر ۱۵ سال بعد از حملات تروریستی در خاک آمریکا دانست. تصویب قانون مجازات کشورها و اشخاصی که در حملات ترورویستی دست داشته اند توسط کنگره و سنای این کشور و بازگذاشتن دست نظام قضایی در اقدام علیه کشورهای خارجی دخیل در این حملات که در راس آنها عربستان و به درجه ای پاکستان قرار میگیرد. هرچند اوباما رئیس جمهور آمریکا آنرا وتو کرد اما مجلس سنا با اکثریت قاطع قانون پیگیری خانواده های قربانیان حملات تروریستی را تصویب و به قانون تبدیل شده است. این رویکرد جدید هیئت حاکمه آمریکا کشورهایی که وابستگی سیاسی و نظامی وسیع به دول غربی دارند را وادار کرده است که برای حفظ توازن قوا سیاست دخالت آشکار در امور کشورهای رقیب  را در پیش گیرند.

کشورهای مرتجع منطقه حول بلوک های جهانی آمریکا و روسیه صف آرایی کرده اند. اگر رقابت دو قدرت بزرگ آمریکا و روسیه برای گسترش منطقه نفوذ و تجدید تقسیم بازارهای پر سود  نفت و گاز و هژمونی سیاسی در جهان است، در سوریه و اکراین این دو ابر قدرت را در آستانه رویاروی نظامی قرار داده است. قدرتهای منطقه ای مانند جمهوری اسلامی و عربستان سعودی عملا در جبهه های مختلف در حال نبرد باهم هستند. سوریه، یمن ، لبنان و به تازگی افغانستان میدانهای جنگ نیابتی این دو قطب ارتجاع اسلامی در منطقه است. اگر جمهوری اسلامی از طریق بخشی از مردم عربستان که منتسب به مذهب شیعه هستند میتواند میدان نبرد را به دروازهای ریاض بکشاند! چرا عربستان از طریق اپوزیسیون همیشه حاضر در بارگاه ارتجاع جهانی و منطقه ای این کار را نکند!

تاکنون دو بخش از اپوزیسیون سراسری و محلی جمهوری اسلامی در این بلوک بندی جدید در کنار ارتجاع سعودی قرار گرفته اند. سازمان مجاهدین خلق و هر دو بخش حزب دمکرات کردستان ایران و خرده احزاب دیگر آشکارا تعلق خاطر خود را به بلوک منطقه ای عربستان نشان داده اند. شرکت سعود الفیصل رئیس سابق اطلاعات سعودی در کنفرانس مجاهدین خلق در پاریس و دیدار کادرهای حزب دمکرات با سلمان پادشاه عربستان گواه سرسپردگی بخش زیادی از اپوزیسیون به قدرتهای جهانی و منطقه ای است. آش به حدی شور شده است که “جنبش فدرال دمکرات آذربایجان” که جریانی قومی است جدایی خود را از “کنگره ملیتهای ایران فدرال” اعلام کرده است و دلیل جدایی را آشکار شدن توافقات حزب دمکرات کردستان با دولت عربستان میداند. خود “کنگره ملیتهای ایران فدرال” جریان سرهم بندی شده ای است که در میان بروبیای رژیم چنج بوش و بلر شکل گرفت و از حمایتهای عربستان و سایر کشورهای منطقه بی بهره نبوده است. بلوک های شکل گرفته در خاورمیانه به حدی قوی هستند که اکثریت اپوزیسیون را به طرف خود جلب میکنند. دور از انتظار نیست که بخشی از اپوزیسیون تحت عنوان “تمامیت ارضی” و شیعه گری به بلوک جمهوری اسلامی بپیوندند.

حضور به هم رساندن اپوزیسیون در بلوک بندی های جهانی نیازمند در پیش گرفتن سیاست مد نظر آنهاست. دوران کمکهای بی قید و شرط به سر آمده است! سازمان مجاهدین خلق و هر دو حزب دمکرات کردستان ایران با در پیش گرفتن این سیاست عملا به پیاده نظام جنگ نیابتی در خاورمیانه تبدیل شده اند. هر تعبیری از خود و سیاست رابطه با دولتهای متخاصم در خاورمیانه داشته باشند این همسویی با ارتجاع منطقه ای را توجیه نمیکند. اینرا باید با صدای بلند اعلام کرد: بند و بست هایتان با دول مرتجع منطقه را بنام مردم اعلام نکنید و ملزومات سناریو سیاه و خانه خرابی مردم ایران را فراهم نکنید!

هر سیاستی که مبنای آن تفرقه قومی و مذهبی باشد باید ایزوله و رسوا شود. از نظر ما گذار از جمهوری اسلامی به جامعه ای آزاد و برابر در گرو سیاست مستقل کمونیستی و کارگری است که از درون فابریک جامعه بر میخیزد. *