اعترافات چهار وزیر به درماندگی دولت

اعترافات چهار وزیر به درماندگی دولت
یاشار سهندی
چهار نفر از وزرای دولت شیخ حسن به ایشان نامه نوشته اند و تاکید کرده اند که روحانی باید “تصمیم ضرب الاجل اقتصادی بگیرد و گر نه رکود تبدیل به بحران میشود!” و به گفته وزیر اقتصاد ( یکی از این چهار وزیر) شیخ کلید ساز در این مورد دستور رسیدگی صادر فرمودند! رئیس اتاق بازرگانی اسدالله عسگر اولادی گفته باید “وضعیت اضطراری اقتصادی” اعلام شود. توکلی نماینده مجلس گفته آقای روحانی حالا باید جواب بدهد وقتی ما هشدار دادیم وضع خراب است ایشان چرا مژده توقف رکود را دادند. به جان کارشناسان اقتصادی؛ از ساکن پاریس تا سوئد و تهران و لندن رعشه افتاده: “یعنی چه، مگر وزرا به رئیس جمهور دسترسی ندارند که نامه میدهند پس ایشان چکاره هستند؟” قریب به اتفاق این استاتید همصدا با روحانی مژده میدادند دوران رکود در حال اتمام است، سرمایه خارجی منتظر است توافق حاصل شود و تحریمها لغو شود تا در ایران پول بریزند. هیئت های اروپایی در دسته های بزرگ در صف هستند تا به ایران بروند تا ببینند سهم شان از “بهشت اقتصاد” ایران چقدر است. کسانی به این “هئیت های تجاری و اقتصادی” مشاوره میدانند:” مردم ایران با کیفیت هستند این مردم جان میدهند برای استثمار شدن،الحمداله تیم اقتصادی دولت یک دست است و و رفتارشان “عقلایی” است چرا که این دولت تدبیر و امید است!
اما چهار تن از وزرای کابینه عقلایی، یکباره به رئیس خودشان نامه میدهند که جناب رئیس جمهور کار خیلی خراب است و ” در برهه کنونی اگر به صورت ضرب الاجل و براساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن می رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم باشد.” نوشته اند: “انتظار در کاهش قیمت کالاها مشهود” است. اعتراف کردند که صد هزار خودرو تولیدی درانبارها دارد خاک میخورد. نفت قیمتی ندارد، دستگاههای دیگر با ایشان همکاری نمی کنند و… بدین گونه به درماندگی دولت روحانی اعتراف کرده اند. نامه مذکور برای کارشناسان سرمایه شوک آور بوده بخصوص بدین خاطر که دو سال مدام است به خودشان و به مردم وعده دادند که همه چیز با وجود دولت تدبیر و امید بهبود می یابد. چرخ تولید به گردش در می آید، شغل ایجاد میشود و تورم کاهش می یابد، اگر فقط نقدینگی کنترل شود، که گویا در این امر دولت شیخ حسن به گفته اهل فن اقتصاد موفق بوده و مدال افتخار را به گردن شیخ می اندازند. اما به گفته یکی از تحسین کنندگان روحانی و “همکار” در بی بی سی: ” رودخانه نقدینگی که موجب سیلاب میشد را خشک کردند اما اسیاب های تو مسیر هم از کار افتاده!”
برخی از “اندیشه های برجسته اقتصادی” ساکن تهران معتقدند این نامه برای ترساندن بخشی ازحکومتی ها منتشر شده است تا زودتر توافق هسته ای اجرای شود! در عرض دوماه بعد از اعلام توافق، معلوم شده که این توافق هم نمی تواند گره ای از مشکلات اقتصادی دولت اسلامی سرمایه بگشاید. نگرانی حکومتی از دوران “پسا تحریم” ظاهرا این بود که پول زیادی وارد اقتصاد ایران میشود و اگر مدیریت نشود خود موجب تورم میشود اما الان به گفته استاد اقتصاد ساکن پاریس مشخص شده که همه موجودی ٣٠ میلیارد دلار است. اما ایشان نمی گوید دست کم هفتاد میلیارد دلار دیگر چه شده است که تا یکماه پیش از وجود صد میلیارد دلار ( شاید هم بیشتر) میگفتند. یکی از کاربدستان حکومت چندی پیش اعلام کرد قبلا این دلارها به ریال تبدیل شده است! جمهوری فاسد اسلامی حتی پولهای بلوکه شده در خارج کشور را پیش خور کرده است واین تنها از حکومتی بر می آید که اساسا بر مبنای غارت ثروت مردم بنیان گذاشته شده است. پولی درکار نیست. سرمایه خارجی اهل “ریسک” هم نیست تا به حکومتی که رهبر فرزانه اش چیزی میگوید و رئیس جمهورش چیز دیگر اعتماد کند. توافق هسته ای و ماجرای های پیرامون آن فقط مسئله ای بود که بوسیله آن بتوانند دو سال تمام مردم را به انتظار نگه دارند تا شاید فرجی حاصل شود. حکومتی که یک طرف آن امثال بابک زنجانی را پرورش میدهد که هر وقت موقع آن شد به راحتی زیر پا له شان میکنند و طرف دیگر آن نهادهای مانند سپاه است که بر همه چیز چنگ انداخته هیچگاه نمی تواند روی متعارف شدن را به خود ببیند.
اما یک سوی ماجرا که در تحلیل های اساتید اقتصاد دیده نمی شود مردمی هستند که از این شرایط به تنگ آمده اند. جلوه های اعتراض شان با کمپین های مانند نخریدن خوردهای صفر کیلومتر خودش را نشان میدهد و نمایندگان توده عظیم کارگران تا پای جان در مقابل یورش وحشیانه سرمایه اسلامی ایستاده اند. اینها از عوامل بسیار مهمی است که وزرای حکومت را به استیصال می کشاند تا مطلبی را که میتوانستند درگوشی به استحضار رئیس شان برسانند، به صورت نامه سرگشاده خدمت شان عرض کنند. میگویند امضای وزیر دفاع بدین دلیل زیر نامه مذکور است که بر جنبه امنیتی آن تاکید کرده باشند اما نمی گویند این حکومت بیشتر از سه دهه است که شرایطش همیشه امنیتی بوده و بخصوص از شورش گرسنگان هراس دارد چون میداند اینها اگر به خیابان بیایند دیگر به خانه باز نمیگردند.
بدلیل فقر بخش وسیعی از مردم ایران به سختی میتوانند مایحتایج روزانه خود را تامین کنند. موج گرانی که این چند ساله اخیر به معنی واقعی کلمه کمر مردم را شکسته”قدرت خرید” از مردم سلب شده است. این همه نتیجه سیاست گذاریهای دولت مردانی از نوع این چهار وزیر نامه نویس بوده اند. کوششهای این وزرا برای سرو سامان دادن به یک اقتصاد متعارف سرمایه داری همیشه ناکام بوده. ایشان اما در یک جنبه بسیار موفق عمل کرده اند و آن اینکه به ضرب یک دیکتاتوری بینهایت خشن اسلامی توانسته اند روز بروز از سطح معیشت مردم بکاهند. تکلیف ما مردم هم روشن است این حکومت اساسا قابل اصلاح در هیچ زمینه ای نیست. نمونه بابک زنجانی که این روزها در مقابل جلادان حکومت قرارش داده اند تا اول خوب رسوایش سازند بعد نابودش کنند نشان میدهد که او یک فرد نیست بلکه یک نمونه از یک حکومت سر تا پا فاسد است که تنها هنری که دارد نابودی زندگی مردم است. وجود این حکومت برای ما مردم عین بحران است که باید هر چه زودتر شرش را ا ز سر خودمان کم کنیم.