مهدی کوهستانی-آشفتگی حامیان رئیسی از نقد به انتصابات یک جنایتکار در چیست؟

آشفتگی حامیان رئیسی از نقد به انتصابات یک جنایتکار در چیست؟

همزمان با تایید رئیسی به عنوان رئیس جمهور٬ حامیان رئیسی در خارج کشور به تکاپو افتاده اند.  مدت‌ها بود که هر کسی سوال می کرد که چرا جوابی به یک رویه‌ی از طرف یک روشنفکرماب و کارگرپرستی که خود را کمیته مرکزی یک جریان می داند نمی دهم. من جواب می دادم که ما بسیار خوشحال می شویم که نقدی اصولی به یک نوشته امان بشود و حتما در حد توان به آن جواب خواهیم داد و قبلا هم این کار را انجام داده ایم و نیازی به تکرار نیست.  ولی این افرادی که شما آنها را روشنفکر می نامید اگر بخواهیم بصورت طبقاتی و تشکیلاتی جواب بدهیم درست نیست و انتقادمان را بصورت خصوصی به کسانی که احترامی برایشان داریم می فرستیم ولی ابن فرد از شرایط موجود استفاده کرده که خود را مطرح کند و یک جریان خوشنام سیاسی را با تخریب به پرتگاه برده است و با گروگانگیری انتخابات آن جریان سیاسی خود را رهبر نشان می دهد و در حدی نیست که به او پرداخته شود و می خواهد ما جواب اش را بدهیم تا مطرح شود. فعلاً در حد مجاز به چند نکته بپردازم در رابطه با حمایت او از قوه قضاییه.

چند روز پیش مقاله ای را با عنوان کارگران و انتصاب ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نوشتم و بحث اصلی مقاله آن بود که بیرون آمدن رئیسی از جعبه جادوئی حتمی است و نامزد های دیگر تنها زینت المجالس هسند . در آن مقاله که قبل از اعلام نتایج بررسی های شورای نگهبان پخش شده بود جناح های مختلف حکومتی را مورد ارزیابی قرار داده بودم و با تحلیل خواستگاه هر کدام استدلالاتی روشن کرده بودم که باز گشت به دوران لاجوردی با محوریت رئیسی حتمی می نماید. این مقاله گویا هوادارن خارج نشین این  اقایان را بد جوری عصبانی کرده تا جائی که شخصی به نام  عباس منصوران (رضا منصوری صاحب سابق انتشارات سویسید بگیر آلفابت ماکزیما٬ شاگرد و یار امیر فطانت) در حمایت از رئیسی وارد استدلالات من به قلم فرسائی پرداخته و با بهم بافتن رطب و یابس تمام تلاشش را بکار برده است که نوشته مرا بی اعتبار کند . این شخص که قبلا وفاداری خود را به نهادهای امنیتی با  تلاش برای ایجاد تفرقه در نهادهای مبارز خارج کشور بارها نشان داده است اکنون میخواهد با طرح مسائل از رده خارج شده به تخریب نوشته من بپردازد. ایشان بدون آنکه به اصل استدلالات بپردازد به مسئله کهنه و از رده خارج شده سو لیداریته سنتر که هیچگونه ارتباطی با من ندارد می پردازد و من جواب او و رئیس اش غلامرضا جواچی را قبلا دادم. تا کنون نیز مدعیان حتی از آوردن یک مدرک در ارتباط من با هر نهادی عاجز بوده اند. بارها گفته ام که این اتهام  نیز از جانب  وابستگان به نیروهای امنیتی مطرح شده است تا آنکه فعالان داخلی را تحت فشار قرار دهند و در بازجویی ها انان را وابسته به امریکا جلوه دهند و عباس منصوران که انسانی بی هویت وهمواره برای مبارزان شک بر انگیز بوده است برای اثبات مزدوری خود  در خدمت نهاد های امنیتی بار دیگر بدون هیچ ار تباطی به مقاله نوشته شده توسط این جانب این مسئله را مطرح میکند. بهتر است به این مزدور نیرو های امنیتی بگویم که حنایت دیگر رنگی ندارد و اصلا نوشته هایت ارزش پا سخگوئی ندارد.  برو از اربابت رئیسی مزد کارهایت را بگیر که به نظر می آید از یکه تاز شدن ایشان خیلی خوشحال شده ای و انرژی تازه ای گرفته ای.

مهدی کوهستانی

خرداد ۱۴۰۰