شارلاتانیسم در انتهای خط

شارلاتانیسم در انتهای خط

یاشار سهندی

روزنامه حکومتی فرهیختگان (!) با تیتر “میزان دستمزدسال ٩٦ چقدراست؟” به تعیین دستمزد کارگران پرداخته است. مسئله ای که در نگاه اول جلب توجه می کند همین عنوان است که نشان میدهد که تعیین دستمزد کارگران چقدر اهمیت دارد.  اینجا بدون که اینجا مشخصا اشاره به کارگران کنند نشان میدهد که تعیین دستمزد کارگران برای کل جامعه مهم شده است که خواننده بدون لحظه ای مکث ذهنش هیچ جا نمی رود جز اینکه موضوع بر سر کارگران است. همان کسانی که قرارشان بود هیچگاه  به حساب نیایند.

سوای این مسئله آنچه که در روزنامه فرهیختگان به اشاره شده است در نوع خود بسیار افشا گرانه است که نشان میدهد همه بازیها بر سر تعیین سبد هزینه کارگران نمایشی مشمئزه کننده بود تا یک برآورد علمی نیات خوب در اینجا و آنجای حکومت! در یادداشت روزنامه مذکور از قول بابای به نام ولی الله صالحی که این روزنامه از ایشان به عنوان” نماینده کارگران در شورای عالی کار” یاد میکند اشاره میشود که تصمیم برای تعیین دستمزد کارگران از قبل  گرفته شده است. این مزدور حکومت ضمن اشاره به نقش مستقیم امثال خود در روند تعیین دستمزدها خاطر نشان میکند: ” در جلساتی که در هفته‌های گذشته برای تعیین دستمزد آغاز شد، به اعداد و ارقامی نرسیدیم و تنها بر سر مباحث مقدماتی و تهیه سبد معیشتی بحث شد….بنابراین تا جمع‌بندی نهایی نمی‌توان رقمی را برای مزد ٩٦ پیش‌بینی‌کرد.” ایشان اما یادش میرود که بند را به آب ندهد،روزنامه فرهیختگان تاکید میکند:” صالحی توضیح می‌دهد که برای تعیین دستمزد لازم است با توجه به رشد قیمت‌ها، نرخی معقول و مدیریت شده تعیین شود.” و این روزنامه نمی تواند حیرت خود را پنهان سازد وقتی متوجه میشود که تصمیم قبلا گرفته شده است:” البته او این را هم می‌گوید که قطعا با میزان دستمزد تعیین شدهقدرت خرید کارگران اضافه نخواهد شد، بنابراین فکر اساسی این است که روند رشد قیمت‌ها مدیریت و تثبیت شود تا کمک بزرگی به جامعه کارگری شود.” همین سخنان نشان میدهد که چقدر پشتوانه علمی پشت مثلا نمایندگان حکومتی کارگران است، بهر حال  شارلاتانیسم  بخشی از علم بورژوازی است. ” تعیین دستمزد با توجه به رشد قیمت‌ها معقول و مدیریت ” شده یک نمونه گویایی شارلاتان بازی حکومتی هاست. و همه هیاهوی بر سر سبد معیشت کارگران  گوشه ای از مدیریت کردن تعیین دستمزدها از سوی ایشان بوده است که قبلا هم اشاره کردیم که این ترفندی است برای خریدن زمان و به سکوت و انتظار کشاندن کارگران است. و این روزنامه تاکید میکند ١٣ درصد قرار است به دستمزد کارگران افزوده گردد.

نمونه دیگری اشاره کنیم که ثابت کرده باشیم که شارلاتان بازی مختص یک یا دو نفر از کاربدستان حکومت نیست. همه باندهای حکومت یکی از معرفه هایشان شارلاتانیسم است. عباس عبدی بار دیگر دست به قلم شده و در انتقاد به شورای نگهبان از ظلم رفته به کارگران میگوید! در کشمکش های حکومتیان بر سر تعیین ٢٤ میلیونی دستمزد مدیران که شورای نگهبان آنرا به ١٢ میلیون برگرداند و لاریجانی منتقدان باند اصولاگر را در همین رابطه “جا نما آب کش” خواند که چرا خود بیشتر از اینها نگرفته باشند کمتر نگرفته اند و ایضا بسیاری دیگر از کثافت کاریهای دیگر. عباس عبدی یقه شورای نگهبان را اینگونه گرفته است:” … به نظر می‌رسد كه منطق شورای نگهبان محل تامل است … سوال دیگری را از شورای نگهبان دارم به ویژه آنكه دبیر محترم آن به‌شدت با تجمل‌گرایی و حقوق‌های به اصطلاح نجومی مخالف و خواهان كمك به محرومان و طبقات فقیر و تنگدست هستند. … پس چرا حداقل دستمزد مشمول این قاعده نمی‌شود؟ حداقل دستمزد در سال ١٣٩٥ برابر ٨١٢ هزار تومان تعیین شده بود، چرا آقایان شورای نگهبان لحظه‌ای به این پرسش پاسخ ندادند كه چگونه می‌توان با این حداقل حقوق زندگی كرد؟ … چرا شورای محترم نگهبان در دوران آقای احمدی‌نژاد اعلام نكرد كه افزایش حداقل حقوق كارگران نباید از نرخ تورم كمتر باشد تا كارگران بیش از اینكه هست دچار لطمه و نابسامانی نشوند.  … ولی هیچ‌كس به این ظلم آشكار اعتراضی نكرد. جالب اینكه در دولت موجود این روند تا حدودی بهبود یافت و حداقل حقوق در این سال‌ها ٧/٦٦ درصد افزایش یافت در حالی كه نرخ تورم در این فاصله فقط ٣٨ درصد افزایش یافته بود…” . خوب توجه کردید به مقیاس تورم و اافزایش دستمزد جناب عبدی و ظلمی که به کارگران شده است! عبدی که از دانشجوی خط امامی به روزنامه نگاری رسیده است به دولت روحانی توصیه میکند:” درست است كه در این دولت رشد حقوق بیشتر از رشد تورم بوده و این به نفع مزدبگیران است(!!) ولی این یك سوی ماجراست، زیرا این ارقام حداقل حقوق، هیچ تناسبی با حداقل نیازهای كارگران ندارد….در روزهای آینده درباره میزان افزایش حداقل حقوق تصمیم گرفته خواهد شد.( تصمیم گرفته شده است!) این فرصت مناسبی است كه دولت گام قابل‌توجهی در این زمینه بردارد. دستاوردهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی آن بسیار بیشتر از نتایج منفی آن خواهد بود. رشدی ٦ تا ٧ درصدی بیش از رقم تورم خبر خوبی برای كارگران و حقوق‌بگیران خواهد بود.” چه سخاوتی!

خب ایشان خوشبختانه به دستاورد علمی قضیه کار ندارند نگران” دستاوردهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی” آن هستند. که به حق هم باید باشند. علیرغم اینکه همه این سالها تا توانسته اند در حق ظلم آشکار کرده اند علیرغم همه بگیر و ببندها و کشتارها صدای که اکنون بلند است صدای کارگران است. ایشان هر چقدر هم شارلاتان باشند میدانند که با این یکی نمیشود شوخی کرد به سان بقیه قضایا مدیریت شده تعیین دستمزد کارگران را پشت گوش انداخت. اکنون خطر شورش گرسنگان را پشت گوش خود احساس میکنند. امسال هم ظلم آشکار حکومت در حق کارگران ادامه خواهد داشت و این هیچ نتیجه ای ندارد جز عمیق تر کردن نفرت توده مردمی که خالق ثروت جامعه هستند. اعتراض کارگران فریادی به حق است که صدای اعتراض ٩٩ درصد جامعه است برای همین از محیط کارخانه به بیرون کشیده شده است و همین به شدت بر نگرانی حکومت افزوده است. شارلاتانیسم مدیریت شده به پایان خط خود رسیده است. کسی را گول نمی زند. جانب کارگران گرفتن از سوی کسی مانند جنتی مشکلی از حکومت حل نخواهد کرد جز اینکه ریاکاری و نفرت انگیز بودن حکومت را یک بار دیگر ثابت کرده باشد.