کمونیست هفتگی- به مناسبت سالگرد قیام ۲۲ بهمن  ۱۳۵۷ (مصاحبه با رحمان حسین زاده)

 

به مناسبت سالگرد قیام ۲۲ بهمن  ۱۳۵۷

(مصاحبه با رحمان حسین زاده)

کمونیست هفتگی: برای نسلی که در قیام سال ٥٧ علیه استبداد نظام سلطنتی حضور نداشت و از نزدیک شاهد آن نبود، ممکن است هنوز این سئوال را در مقابل نسل انقلاب کننده قرار دهد، چرا انقلاب کردید؟ مشکل حکومت و نظام شاهی و تضادش با مردم چه بود؟

رحمان حسین زاده:

انقلاب کردیم، چون خواهان تغییر بودیم و از نظم حاکم مبتنی بر تبعیض و نابرابری و استثمار و استبداد و دیکتاتوری و جامعه ای مبتنی بر ترس و فقر و دروغ و ریا و فساد بیزار بودیم. چون آزادی و برابری و رفاه و سعادت و ترقی و زندگی شایسته و انسانی را میخواستیم. در دهه های آخر قرن بیستم و بعد از آنکه دنیا انقلاب کارگری اکتبر و دهها تحرک بزرگ اجتماعی و آزادیخواهانه را علیه نظامهای استبدادی سرمایه و متکی به استثمار انسان به دست انسان را به خود دیده بود، سودای تکرار و تحقق انقلاب آزادیخواهانه و ضد سرمایه مشابه را در ایران داشته و داریم. انقلاب شد چون مردم ایران خود را شایسته تر از آن میدانستند حاکمیت سیستم سلطنتی را بیش از آن تحمل کنند. براستی حکمروایی یک فرد به عنوان شاه و برگرفته از قرون وسطی کسر شان انسان معاصراست. مردم دیگر شاه و ساواک و زندان و شکنجه و اعدام وترس و تبعیض و فقر و گرانی و بیکاری را تحمل نمیکردند. سیستم سلطنت همه این ناهنجاریها را به جامعه ایران تحمیل کرده بود و این اساس معضل و تضاد نظام شاهی با جامعه و مردم بود. سلطنت پهلوی حکومت سرمایه متکی به کار ارزان و استثمار شدید طبقه کارگر و شهروندان جامعه و لازمه آن حاکمیت استبدادی و سرکوبگری خشن بود که سر منشاء همه مصائبی بود که بالاتر اشاره کردم. در نتیجه ما مردم ایران حق داشتیم، انقلاب کنیم و سیستم استثمارگر و فاسد سلطنتی را سرنگون کنیم و کردیم.

کمونیست هفتگی: به مناسبت ٢٢ بهمن، سالگرد قیام ٥٧ از یکسو جمهوری اسلامی را میبینم که شیپور “انقلاب اسلامی” را به صدا در میاورد و از سوی دیگر گریه و زاری بازماندگان نظام پهلوی، که نفس موجودیت جمهوری اسلامی را محکی بر “اشتباه بودن” قیام علیه نظام شاهنشاهی و آنرا روز سیاه و عزا میدانند؟ شما به این دوپدیده ضد انقلابی علیه تاریخ واقعی انقلاب ٥٧ جوابتان چیست؟

رحمان حسین زاده:

هیچ درجه از نافرجامی و شکست انقلاب ۵۷ مجوزی در دست جمهوری اسلامی، سلطنت طلبان شکست خورده و حتی “نواندیشان” امروزی نیست که اهداف آزادیخواهانه انقلاب ۵۷ را تخطئه کنند. اینها دو روی سکه ضد انقلاب ۵۷ مردم ایران هستند و سرسوزنی در ادعاهایشان حقانیت ندارند. اجازه بدهید، توضیحات بیشتری بدهم.
اولا: جمهوری اسلامی نه محصول انقلاب ۵۷ بلکه محصول شکست آن است. سنت کپک زده اسلامی در مقابل پتانسیل چپ گرایانه و آزادیخواهانه انقلاب ۵۷ توسط قدرتهای امپریالیستی غربی حدادی و به عنوان آلترناتیو در مقابل سلطنت قرار داده شد. نه تنها قدرتهای غربی، به علاوه بلوک شرق و شوروی هم از سر ضد امپریالیستی گری و تعقیب منافع ضد انسانی خود به حمایت از این جریان ضد انقلابی برخواستند. در مطالعه تحولات جهانی دوران جنگ سرد، چنین نابهنگامی تاریخی که همزمان دو قطب شرق و غرب یعنی کل قدرتهای جهانی حتی اگر برای دوره ای هم بوده، همسو پشت یک جریان را بگیرند، نادر بوده است. جریان اسلامی از این موقعیت بیشترین استفاده را برای قدرت گیری و سرکوب ایده آلهای انقلاب و تحکیم موقعیت خود برد. مضافا با تاثیرگرفتن از اوضاع بین المللی، سنتهای سیاسی موثر آن دوره در ایران، ناسیونالیسم لیبرال جبهه ملی و ناسیونال رفرمیسم حزب توده و چپ شرق زده ضد امپریالیستی هم از جمهوری اسلامی و خمینی حمایت کردند. با وجود همه این حمایتهای بین المللی و داخلی، نهایتا ضد انقلاب به قدرت رسیده اسلامی با کشتار وسیع با انقلاب ۵۷ تعیین تکلیف کرد. فردای قیام ۵۷ تا سی  خرداد ۶۰ آن فاصله زمانی است که جمهوری اسلامی گام به گام کارگران، زنان و جوانان و مردم حق طلب و پرتوقع را اتفاقا در عرصه های مبارزاتیشان عقب راند. در نتیجه ادعاهای جمهوری اسلامی و خود را به عنوان محصول انقلاب ۵۷ مردم ایران جازدن یک شیادی سیاسی و امروز بیش از هر زمانی رنگ باخته است. نفس اینکه در تمامی عمر این رژیم سرکوب ایده های انقلاب ۵۷ یعنی آزادی و برابری و رفاه و سعادت همواره روی میز سران جمهوری اسلامی بوده و هنوز مبنای کابوس آنها از آینده تحولات سیاسی ایران است، شاهد این واقعیت است.

دوما: سلطنت طلبان شکست خورده، به عبث میکوشند با علم کردن حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی، رنج و محنتهای تحمیلی نظام سلطنتی و شاهی مورد علاقه شان بر گذشته جامعه ایران را پرده پوشی کنند، و از این مسیر به عبث ضدیت با انقلاب و انقلابیگری را توجیه میکنند. جامعه ای که یکبار برای همیشه به ننگ حاکمیت شاهی و سلطنتی پایان داده، از آن هوشیارتر و آگاهتراست، تفاوتهای روندهای تحولات سیاسی را تشخیص ندهد. آخوند و مذهب و اسلام خود بخشا محصول آن نظام پوسیده سلطنتی بود که برای بقای خود دست به دامان آنها میشد. خودآگاهی جامعه ایران و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی وسیع در آن جامعه اجازه احیای مجدد به سیستم سلطنتی حتی سرو دم بریده به آنها نخواهد داد. شیون آنها در مناسبت انقلاب ۵۷ کمتر به خاطر گذشته از دست رفته شان است، بیشتر به خاطر بی آیندگی سیستم سیاسی موردنظرشان است. جامعه ایران دیگر بار روی حاکمیت شاهی و سلطنتی را به خود نخواهد دید. تلاشهای آنها در این راستا آب در هاون کوبیدن است.

* این مصاحبه چهارسال قبل با نشریه کمونیست هفتگی صورت گرفته است.

***