پویا محمدی-برای آزادی محمود صالحی اتخاذ اشکال مؤثرتر مبارزاتی لازم و ضروری است

برای آزادی محمود صالحی اتخاذ اشکال مؤثرتر مبارزاتی لازم و ضروری است

قریب به دو هفته است که “محمود صالحی” از رهبران برجسته و سرشناس طبقه کارگر، مجدداً دربند و زندان رژیم اسلامی سرمایه در ایران گرفتار آمده است. مأموران رژیم، “محمود صالحی” را پس از انجام دیالیز روزمره و در حین خروج از بیمارستان سقز در حضور همسر و همرزم خود “نجیبه صالحزاده”، دستگیر و روانه زندان این شهر نموده اند. این مبارز راه رهایی کارگران، سالهای بسیاری را در زندانهای رژیم اسلامی گذرانده و جسم و جانش متحمل لطمات و آسیب های فراوانی شده است، علاوه بر اینکه از نارسایی های قلبی رنج می برد، نیز مجبور است برای زنده ماندن هفته ای دوبار تحت دیالیز قرار گیرد چرا که کلیه هایش را هم در زندان از دست داده است.

در مدت این دو هفته مقامات و شکنجه گران رژیم آگاهانه در پی فراهم نمودن شرایط مرگ “محمود صالحی” در زندان بوده اند. بدون کمترین توجه به بیماری هایی که او از آنها رنج می برد، به طور عمد وی را در وضعیتی به غایت ضدانسانی قرار داده که متعاقب آن شرایط جسمی اش روبه وخامت نهاده و دچار حمله قلبی نیز شده است. قساوت و بی شرمی حاکمان سرمایه در ایران را می توان در بند و زنجیرهایی که به دست و پای این انسان مبارز در روی تخت بیماری بسته اند، مشاهده نمود.

“محمود صالحی” سالهای عمر خود را در راه آگاهگری و احقاق حقوق هم طبقه ای های خود گذرانده است، جان و هستی خویش را وقف خدمت به انسانیت، و زندگی ای شایسته برای انسانها نموده است و اینک یکبار دیگر اینچنین در چنگال دشمنان رهایی طبقه کارگر و ناقضان حقوق انسان گرفتار آمده است. قبل از محمود، “رضا شهابی” یکی دیگر از فعالین و مبارزان طبقه کارگر مجدداً به بند کشانده شده و وی را نیز در شرایط بسیار دردناکی قرار داده اند.

طی دوسال اخیر دژخیمان رژیم اسلامی، با حربه زندان و تحمیل شرایط سخت و ضد انسانی، جان سه تن از رهبران و مبارزان ثابت قدم رهایی طبقه کارگر، “محمد جراحی”، “شاهرخ زمانی” و “کوروش بخشنده” را هم گرفته اند. اساساً کارنامه حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران، مملو از جرم و جنایت علیه جنبش مبارزاتی طبقه کارگر و سایر اقشار و توده های مردم تحت ستم است.

در این میان، فعالین و رهبران کارگری دربند همواره به اشکال گوناگون و در سطوح مختلف مورد حمایت هم طبقه ای های خود قرار داشته اند. به حق که این عزیزان شایسته هزاران درود و بیشترین حمایت ها برای رهایی اند. طی مدتی که از دستگیری مجدد “محمود صالحی” و “رضا شهابی” می گذرد حمایت های فراوانی چه در داخل کشور و چه در خارج از آن در جهت محکومیت این اقدام ضد کارگری رژیم و برای آزادی ایشان صورت گرفته است. در خارج کشور بیشترِ حمایت ها در قالب برپایی آکسیون های اعتراضی مختلف و اطلاع رسانی به افکار و مراجع بین المللی در این باره، بوده است. در داخل کشور نیز حمایت ها عموماً به شکل صدور اطلاعیه و بیانیه از سوی تشکل های کارگری و جمع ها و محافل مبارزاتی مختلف خود را نشان داده است. بدون شک تمامی این اقدامات برای آزادی این عزیزان به سهم خود مؤثر و کارساز است اما آنچه که در این راستا از ضرورت و مبرمیت خاصی برخوردار است، عطف توجه و تلاش عملی برای ارتقای سطح این مبارزات و پشتیبانی ها، با اتخاذ اقدامات و شیوه های مؤثرتر و کاراتر در جهت آزادی اسرای دربندمان است. اکنون و به طور مشخص جان یکی از رهبران نستوه طبقه کارگر در خطر است و رژیم اسلامی هم کماکان حد و مرزی برای قساوت و بی شرمی در قبال وی نمی شناسد.

همانطور که اشاره رفت طی این مدت از جمله شاهد صدور اطلاعیه های حمایتی مختلفی در داخل کشور بوده ایم که نشانگر احساس مسؤلیت ها و همسرنوشتی ها در قبال وضعیت سلامت و آزادی رهبران و فعالین کارگری دربند است اما آنچه به نظر می رسد این است که با توجه به شرایط موجود ضروری است که بعد از صدور این اطلاعیه ها و اتخاذ مواضع، گامهای بعدی نیز برای آزادی رفیق و همرزم خویش برداشته شود.

اساساً فعالین و کارگران مبارز می توانند فاز مؤثرتری از ابراز وجود برای مبارزات کارگری و در این میان دفاع و پشتیبانی مستمر از رهبران دستگیر شده خود را در جامعه تثبیت نمایند. هر چند که نباید موانع و مشکلات و نیز سرکوبگری و خشونت های رژیم را در این بین نادیده گرفت اما از آنجاییکه هر یک از ابراز وجودهای جاری کارگری هم با آگاهی های لازم و غلبه بر بخش هایی از موانع موجود و نیز با قیمت مبارزه و جانفشانی در مقابل اختناق و سرکوبگری های حاکم به دست آمده است؛ لذا در شرایط حاضر نیز می توان ابراز وجودهای مؤثرتر طبقاتی را آزمود و آنرا به رژیم تحمیل کرد. در شرایطی که کارگران روزانه در نقاط مختلف ایران برای احقاق حقوق پایمال شده خود در مقابل کارفرمایان و دولت، اقدام به تجمع و اعتراض می نمایند؛ چرا نباید همین نیرو و روحیه تجمع و اعتراض را هم در محل برای حمایت از آزادی رهبران و فعالین جنبش کارگری سازمان داد؟ یا اینکه در شرایطی که طی چند ماه اخیر جامعه کردستان شاهد برپایی اعتراضات و تجمعات وسیع و پرشور مردمی بوده است، مبارزاتی که در آن فعالین چپ و سوسیالیست نقش برجسته ای برعهده داشته اند؛ آیا اینک نمی توان مثلاً در شهر سقز توده هایی از کارگران و مردم شهر را که به یقین “محمود صالحی” را هم به خوبی می شناسند برای حمایت از آزادی او بسیج کرد و در مقابل زندان شهر به اعتراض فراخواند؟ خانواده و بستگان محمود را در این شرایط نباید تنها گذاشت. آیا نمی توان طنین شعار “محمود صالحی آزاد باید گردد” را در تمام شهر و نواحی سقز به اشکال مختلف طنین انداز نمود؟! اگر چنین حرکتی شکل بگیرد به یقین که در مدت زمان کوتاهی طنین این شعار شهرهای دیگر کردستان را هم دربرخواهد گرفت! آنگاه عقب نشینی و زبونی هرچه بیشتر دشمن را هم می توان نظاره گر بود.

بدون شک می توان گفت که اعتراض و مبارزه برای آزادی “محمود صالحی” با توجه به وضعیت جسمی حادی که او در آن به سر می برد، از مقبولیت اجتماعی ویژه ای برخوردار است و این به سهم خود زمینه را برای یک همبستگی مبارزاتی در سطح جامعه در حمایت از او، فراهم کرده است. این در حالیست که تجارب اعتصابات عمومی پیروزمند در شهرهای کردستان در گذشته و اعتراضات سازمانیافته توده ای در سالهای اخیر در این جامعه، نشان می دهد که ملزومات سازمانی برای به راه انداختن همچون حرکتی برای آزادی “محمود صالحی” و دیگر کارگران و فعالین سیاسی در بند وجود دارد.

با این وصف، این فعالین و کارگران مبارز در محل هستند که می توانند به شیوه ای بهتر به محاسبات و نقشه عمل های لازم در این باره بپردازند. اما آنچکه بدیهی است و به درستی قابل انتظار، سلسله اقدامات مؤثرتر مبارزاتی است که می توان درچنین شرایطی در دستور قرار داد و یک بار دیگر جامعه را در مسیر تکاپوی عدالت طلبانه خود یاری رساند. ظرفیت ها موجودند، در این میان پیشروان می باید هر چه زودتر به سازماندهی های لازم بپردازند. چنانچه اقداماتی از این دست در داخل کشور صورت پذیرد بدون شک تأثیر مستقیمی بر فضا و تحرکات حمایتی در خارج کشور نهاده، آنرا ارتقاء داده و وارد فاز نوینی خواهد کرد.

به چند نمونه از این اقدامات می توان اشاره کرد:

_ اعلام موجودیت رسمی کمپین برای آزادی محمود صالحی در شهر سقز و دیگر نقاط کردستان

_ تهیه طورمارهای حمایتی و جمع آوری امضاء از شهروندان

_ اطلاع رسانی وسیع در شهر و روستاهای کردستان با بهره گیری از شبکه های اجتماعی موجود

_ انتشار و نصب تصاویر محمود صالحی به طور وسیع در نقاط مختلف

_ شعارنویسی های مختلف در حمایت از آزادی محمود صالحی

_ انتشار وسیع بروشور و تراکت های حمایتی از آزادی محمود صالحی

_ فراخوان از جمله به معلمان، دانشجویان و محصلین برای حمایت از آزادی محمود صالحی

_ فراخوان به پزشکان، پرستاران و بهیاران به حمایت از آزادی محمود صالحی

_ بحث و گفتگوهای علنی و اطلاع رسانی مستمر از وضعیت سلامتی محمود صالحی به جامعه

_فراخوان تجمع برای آزادی محمود صالحی در مقابل “دادگستری” شهر سقز یا نقاط دیگر

_فراخوان به اعتصابات گوناگون برای آزادی محمود صالحی (مثلاً نانوایان شهر سقز به حمایت از همکار دربند خود)

_ فراخوان به برپایی حرکاتی از جمله خاموش کردن چراغ منازل و یا بوق زدن و روشن کردن چراغ اتوموبیل ها در ساعاتی مشخصی از شبانه روز برای حمایت از آزادی محمود صالحی

_ توسعه کمیته های حمایتی از آزادی محمود صالحی و هم کاری های لازم با کمیته های حمایتی از آزادی رضا شهابی

_ حمایت دیگر تشکلهای کارگری و جمع های مبارزاتی در دیگر شهرهای ایران

….

به دور از حقیقت نیست که اگر گفته شود همان نیرویی که اول ماه مه ها روز جهانی کارگرها را سازمان می دهد و شهر و روستاهای مختلف کردستان را سرخ فام می کند، یا همان نیرویی که از جمله اعتصابات عمومی پیروزمند را در این جامعه به نمایش گذاشت؛ اینک به یقین که می تواند اقدامات فوق و فراتر از آنرا هم در همین جامعه به ثبوت برساند.

اساساً در یک چنین مراحل و شرایطی است که توده های مردم کارگر و زحمتکش در سراسر کردستان و ایران می توانند رهبران، شخصیت ها و چهره های مبارز و خوش نام خود را که اینک در بند زندان گرفتارند، بیشتر بشناسند، نامشان را بر زبان ها جاری نمایند و به حمایت از آنها برخیزند. در دل چنین اوضاعی است که به طور مؤثرتری می توان اقدامات لازم را نیز برای آزادی دیگر فعالین دربند از جمله “رضا شهابی” در دستور گذاشت. بدون شک می توان گفت که باز در دل چنین اوضاعی است که پایه های یک جنبش نیرومند برای آزادی زندانیان سیاسی شکل گرفته و به دیگر نقاط ایران نیز سرایت می کند. کارگران و مردم مبارز و حق طلب، حرکت اجتماعی چپ در کردستان و حمایت های سراسری قادر است این چنین جامعه را به تحرک و تقلا برای دفاع از حقوق و حرمت و کرامت انسانها وا دارد.

به امید آزادی تمامی اسیران دربند رژیم اسلامی سرمایه در ایران

پویا محمدی

۱۸ آبان ۹۶