پردل زارع -بیکاری گسترده در ایران مقصر کیست!

بیکاری گسترده در ایران مقصر کیست!

بیکاری در ایران روز به روز در حال گشترش وبه یک بحران همه گیرومزمن تبدیل شده است.بحران سرمایه داری جهانی و تاثیر آن در سیستم سرمایه داری ایران  بعنوان یکی از کشورهای پر جمعیت خاورمیانه، و سرشار از سرمایه های هنگفت طبیعی، سالهاست با معضلات و مشکلات  جدی اجتماعی چون فقر،بیکاری، نابرابری وسیع اجتماعی، کودکان کار، اعتیاد و فحشا روبرو بوده و  همواره این معضلات و مشکلات در سالهای اخیر با سیر صعودی همراه بوده است. اما مهمترین معضل در ایران معضل بیکاری به عنوان بستر  وزمینه ایجاد و گشترش خیلی از آسیب های اجتماعی است که فقط مختص به طبقه کارگر وآقشار  کم درآمد جامعه نیست بلکه،مدام در کنار طبقه کارگر موجی از ناراضیتی در میان پرستاران، معلمان، کارمندان و حقوق بگیران قراردادی وسفید  را با خود همراه کرده است. تمامی این انسانهای ناراضی و معترض کسانی هستند که  بیکاری و  شرایط دشوار اقتصادی زندگی و معیشت. آنهاراهمه جانبه تحت فشار قرار داده است.  جمهری اسلامی از آمار واقعی بیکاری در ایران طفره می رود با این حال به گفته مقامات این رژیم در حال حاضر بیش از پنج میلیون نفر بیکار و  زیر خط فقر زندگی میکنند، آماری که با توجه به گسترش هر روزه بیکاری جای باور نیست ، چرا که هر روز با تعطیل شدن کارگاه ها و کارخانه ها کارگران تعداد  بیشتری از کارگران به صفوف بیکاران پیوشته و همواره قربانی اقتصاد شکست خورده رژیم سرمایه داری اسلامی ایران میشوند. لازم به یاد آوری است که اقتصاد رژیم اسلامی ایران در سالهای جنگ ایران و عراق و بعدا به دلیل اختلاف با جامعه جهانی در زمینه مسائل اتمی  با شدید ترین نوع تحریم ها روبرو شد. اما این تحریم ها نیز بیشتر از آنکه جمهوری اسلامی را ضعغف کند ، تاثیر شکننده ای بر زندگی و معیشت طبقه کارگر و اقشار کم درآمد جامعه داشته است. تاثیر ی که درگسترش  اعتراضات و مبارزات کارگری و سایر اقشار جامعه و مزدبگیران قابل مشاهده است .  اقتصاد بحران زده  ایران با روبرو بودن با تورم های سنگین روزانه و وابسته بودن آن به واردات و تک صنعتی بودنش دست به جدالی وحشتناک با زندگی مردم و طبقه کارگر زده است. فروش اعضای بدن، گسترش پدیده اعتیاد، فحشا، کودکان خیابانی و نا امنی  و سرکوب و خفقان جهنمی رژیم اسلامی  گوشه ای از واقعیات جامعه ایران است و همه اینها نشانه  شکست سیاست های اقتصادی بورژوازی وحکومت هار اسلامی ایران است. اقتصادی که سالهاست زمین گیر شده ، بهبود موقعیت اقتصادی ، ایجاد اشتعال و حل بحران بیکاری در جامعه ایران  در  توان جمهوری اسلامی و سرمایه داری ایران نیست . تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی  به دست توانای طبقه کارگراست که نه تنها بیکاری می توان به بقیه معضلات اجتماعی جامعه ایران  پایان داد. رژیم سرمایه داری ایران با سرکوب و دستگیری فعالین کارگری و ممنوع کردن ایجاد تشکل های کارگری دست به سرکوبی سازمان یافته در برابر اعتراض و مبارزه  کارگران و فعالین کارگری ،و فعالین عرصه های مبارزاتی زده  تا جایی که حتی حق دفاع از خواسته ها و مطالبات بر حق و انسانی خود را  ندارند و با هیولای قوانین متحجر اسلامی و سرکوب روبرو می شوند. طبقه کارگر ایران که جزو محرومترین و بی حقوق ترین انسانهای آن جامعه هستند، بطور مداوم و پیگیر در حال مبارزه و چالش با قوانین ومناسبات سرمایه داری هستند. همان طور که شاهد بودیم جعفر عظیم زاده، یکی از رهبران کارگری ” اتحادیه آزاد کارگران ایران ” که در اسفند سال ۱۳۹۳ در یک دادگاه ناعادلانه به بهانه‌ها و اتهاماتی گوناگون  به شش سال حبس محکوم شده بود، یک روز قبل از ۱ می روز جهانی کارگر  در زندان اوین  دست به اعتصاب غذا زد که و تا پای مرگ رفت.ا و توانست بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذای سخت جمهوری سرمایه داری ایران رااز مواضعشان وادار به عقب نشینی  کند. این استقامت جعفر عظیم زاده ثابت کرد که طبقه کارگر در ایران توان مبارزه طبقاتی گسترده تری را در ایران دارد و این می تواند آغازی باشد برای گسترش اعتراضات بر حق کارگری.طبقه کارگر در ایران،می تواند با اتحاد و گسترش اعتراضات خود خواستها و مطالبات خود را به رژیم اسلامی تحمیل نموده و  خواهان آزادی فعالین کارگری و رفع اتهامات امنیتی از پرونده فعالین کارگری دستگیر شده باشد. و خواهان دست یابی به حق وحقوع برابر برای تمام انسانها باشد اما تا زمانی که مسائل و معضلات اجتماعی و طبقاتی بصورت آشکار بر جامعه تحمیل میشود، تنها راه برای به دست آوردن خواستهای کارگری، و رهایی از کابوس فقر وبیکاری، به زیر کشیدن رژیم اسلامی زور و سرمایه، با مبارزه ای متشکل و هدفمند میسر میشود. مبارزه ای که با اتحاد و رهبری  طبقه کارگر و نیروهای چپ و کمونیست قابل تحقق است.

پردل زارع 2016/7/10