پدرام نواندیش -“روز ملی کورش”، پروژه احمدی نژاد، نقطه تلاقی نیروهای ارتجاع! در رابطه با فراخوان مهدی خزعلی

“روز ملی کورش”، پروژه احمدی نژاد، نقطه تلاقی نیروهای ارتجاع!

در رابطه با فراخوان مهدی خزعلی

 

پدرام نواندیش

چند سال پیش بود که اسفندیار رحیم مشائی از اعضای کابینه دولت احمدی نژاد، از تعیین روزی به نام “کورش” سخن به میان آورد. رحیم مشائی در آذر ماه ۱۳۸۹ گفت که تا آن موقع تعیین روزی به نام کورش در دستور جمهوری اسلامی نبوده است، اما موضوع نام گذاری روزی به نام کورش یا تخت جمشید را بررسی خواهند کرد. به فاصله چند ماه بعد از اظهارات رحیم مشائی، در آبان ۱۳۹۰، همایشی با عنوان  “روز جهانی کوروش” در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار کردند. در تکمیل پروژه، لوح کورش را از موزه انگلستان به عاریه گرفتند و احمدی نژاد به عنوان  سرکرده “اسلامی- ايرانی” گری حکومت خود با لوح حقوق بشری چفيه بر گردن کورش انداخت و راه را برای پهن کردن سفره هفت سين در بارگاه مقبره کورش هخامنشی باز کردند.

به فاصله چند روز مانده به هفتم آبان، مهدی خزعلی به عنوان یکی از چهر های شاخص اصلاح طلب رژیم اسلامی، در یک برنامه تلویزیون موسوم به “در تی وی” با یکی دانستن ذواقرنین که در کتاب قرآن آمده است با کورش هخامنشی، کورش را پیامبر، قبیله قریش را همان قبیله کورش و محمد را نیز از فرزندان کورش دانسته و بنابراین مسلمانان و ایرانیان را به “زیارت حضرت کورش” در این روز خوانده است.  صدای آمریکا نیز چهارشنبه شب پنجم آبان، برنامه افق خود را به فراخوان مهدی خزعلی اختصاص داد.

پروژه نامگذاری هفتم آبان ماه به نام کورش و اکنون فراخوان مهدی خزعلی مبنی بر زیارت بارگاه پادشاه هخامنشی را باید در متن رویدادهای متصل به حکومت اسلامی، کشمکش و جدال جناح های درونی آن و ارتباط آن با نیروهای اپوزیسیون ملی مذهبی و پروغرب، مورد بررسی داد. زمانی که اسفندیار رحیم مشائی در دولت احمدی نژاد سخن از نام گذاری روزی به نام کورش به میان آورد و او را به مقام پیامبری رساندند، پرسش مطرح اين بود که حقیقت ماجرا چیست؟ در پس اقدامات نيروهای راست اعم از پرو غرب و پرو رژيم، باندها و جناحهای آدمکش اسلامی آن، چه حقيقتی وجود دارد؟ تخت جمشید و کورش، قرار است مرکب چه کسانی باشد و کدام اهداف را دنبال می کنند؟ دراین رابطه به چند نکته اشاره خواهد شد.

اول: تاریخا کورش، پاسارگاد و تخت جمشید، سنگر سلطنت طلبان، نیروهای راست و پان ایرانیست و  سیمای فکری آلترناتیو آنها در مقابل اسلام بخش دیگری از بورژوازی که در قدرت سیاسی قرار دارد، بوده است. منظور از راست جامعه، جنبش ها، نیروها و جریاناتی هستند که متعلق به طبقات حاکم جامعه بوده و یا از زاویه دفاع از منافع این طبقات، حضور سیاسی دارند. سرنگونی شاه در پی انقلاب سال ۵۷ و بدنبال آن تبانی دولت های غربی در گوادالوپ برای نجات بورژوازی و به شکست کشاندن انقلاب، با روی کار آوردن ضد انقلاب اسلامی، قدرت سیاسی از آن بخش بورژوازی که تعریف شد، با بخش دیگری از این طبقه، دست به دست شد. بنابراین وطن پرستی، کورش، پاسارگاد، تخت جمشید و دفاع از مام وطن چهار چوب فکری نیروهای راست جامعه است که تاکنون منافع طبقه خود را به جای منافع عمومی جامعه جا زده اند و اشتیاق آنها برای کسب قدرت سیاسی، احیاء همان موقعیت از دست رفته شان است.

دوم: نکته دیگر بحران همه جانبه ای است که گریبان رژيم اسلامی را رها نساخته و ميليونها نفر کارگر و توده کارکن، زنان، جوانان به تنگ آمده از رژيم اسلامی مترصد فرصتی برای بزير کشيدن آن هستند. برجام و توافق رژیم با آمریکا و دولت های غربی نیز نتوانسته است موقعیت دولت سرمایه داری اسلامی ایران را به گونه ای تغییر دهد که بورژوازی جهانی راغب به صدور سرمایه های کلان به ایران شود. بخش بزرگی از سرمایه های خارج از کشور، متعلق به طیفی از سرمایه دارانی است که کورش، پاسارگاد و تخت جمشید را به عنوان هویت خود تعریف کرده اند. سالها است که برخی از سران  رژیم اسلامی که برای شرکت در جلسات سازمان ملل به نیویورک سفر می کنند از خاتمی گرفته تا احمدی نژاد و حسن روحانی و هیئت های همراه آنها، با عاشقان کورش و تخت جمشید ملاقات می کنند و حتی جلسات غیر علنی با هم داشته اند. جمهوری اسلامی به لحاظ ماهیت وجودی اش تاکنون نتوانسته به عنوان یک دولت متعارف در مناسبات بین المللی بورژوازی قرار بگیرد. ملاقات با سرمایه داران خارج از کشور، لابی گری های عناصر و پادوهای رژیم در خارج، یک هدف اصلی اش معطوف به جذب سرمایه سرمایه دارانی است که در بعد از انقلاب ۵۷ از ایران خارج شده و در کشورهای آمریکا و اروپا سرمایه گذاری کرده اند. نیروهای راست و پرو غرب، عاشقان سینه چاک کورش و پاسارگاد، آنها که همواره در شعارهایشان می گفتند ما هم هستیم، سالها تمرین کودتا کردند، منتظر فرصت برای حمله نظامی آمریکا به ایران شدند تا بلکه اینگونه به قدرت بازگردانده شوند چرا که راه به قدرت رسیدن خود را اینگونه میدانستند.  توافق آمریکا و دولت های غربی با رژیم اسلامی تحت نام برجام برسر مسائل هسته ای و از میان رفتن احتمال حمله نظامی به ایران و رژیم چنج، آرزوی نیروهای طرفدار احیاء سلطنت و بخش بزرگی از اپوزیسیون پرو غرب را نقش بر آب کرد. با این حال این نیروهایی که از آنها یاد شد صاحب سرمایه های کلانی در خارج کشور هستند و دولت اسلامی خواهان جذب سرمایه های آنها در ایران است. طی چند سال گذشته تاکنون نوکران و پادوهای رژیم در داخل و خارج، قلم به مزدان، میدیای نوکر، همگی آنها اصرار بر فراموش کردن و بخشیدن جنایات و آدم کشیهای صورت گرفته رژیمشان را دارند. بخشی از اصلاح طلبان در دولت روحانی با پول های باد آورده نفت، تلویزیون و رسانه و سایت راه اندازی کرده و مرتبا در تلویزیون های آمریکا و بی بی سی ظاهر شده و منتقد خانوادگی بخش دیگری از حاکمیت می شوند.

سوم: در جدال جناح های درون حکومت اسلامی خصوصا با توجه به این مسئله که رژیم درصدد برگزاری مضحکه دیگری برای گزینش ریاست قوه مجریه در اردیبهشت سال ۹۶ است و از هم اکنون جدال های درون حکومتی تا سرحد افشاگری اختلاس های چند هزار میلیارد تومانی بیشتر از پیش سرباز کرده است. جناح پرو غرب رژیم در مقابل جناح خامنه ای و طرفداران روسیه، خود را پشت میدیای غرب، سایت های آنها و نیروهای پرو غرب سنگر گرفته اند. افشاگری علیه باند خامنه ای و سپاه پاسداران و نیروهای اصول گرا و طرفدار روسیه که در برنامه های تلویزیون های آمریکا و بی بی سی شدت گرفته، بیانی از این جدالی است که انتظار می رود بر دامنه آن هر چه افزون تر شود. اگر در دولت احمدی نژاد نام گذاری روزی به نام کورش کلید خورد و  احمدی نژاد با  هدف به نقطه اشتراک رسیدن با سرمایه داران خارج از کشور، خود چفیه را بر گردن کورش انداخت، این روزها بخشی از حاکمیت تحت نام اصلاح طلبان پروژه حکومتی “روز ملی کورش” را دنبال کرده و فراخوان تجمع در مقابل مقبره کورش را از صدای آمریکا توسط مهدی خزعلی اعلام می شود. اینگونه سناریوی مسخره دیگری از سوی بخشی از حاکمیت دنبال میشود تا پس از شکست های رژیم اسلامی و اسلام سیاسی در ایران که هر روز بیشتر از پیش مورد نفرت عمیق مردم قرار گرفته است، چهره رتوش شده ای از اسلام و جمهوری اسلامی را به نمایش بگذارند. ارزال حکومتی که فرزند چند آیت الله کپک زده همانند فرزند خزعلی و فرزندان رفسنجانی جنایت کار هستند، بازیگران پیدای این سناریویی هستند که صدای آمریکا نیز آنها را در بوق کرده است.

چهارم: چرايی کنار هم قرار گرفتن اين نيروها وجوه اشتراکی است که آنان را کنار هم قرار می دهد. نقطه  تلاقی آنها در ميعادگاه کورش، دفاع تمام قدشان از طبقه بورژوا و وضع موجود در مقابل موج عظيمی است که بسياری از اين اراذل از آن به عنوان “فتنه” پابرهنگان ياد می کنند. کنار هم قرار گرفتن اين نيروها در واقع، تلاشی مشترک از سوی آنان برای نجات طبقه حاکم و ماشين سرکوب بورژوازی در برابر سير تحولات تعميق يابنده اجتماعی است. همانگونه که رژيم اسلامی به بن بست اقتصادی و سياسی اجتماعی رسيده است و مردم منتظر فرصتی برای به زیر کشیدن آن هستند، نيروهای راست نيز فاقد آلترناتيو روشن و ملموس در برابر توده های ميليونی مردم می باشند. در ارزيابی از نيروهای راست و نشان دادن وجوه متفاوت آلترناتيو اين نيروها بايستی به چگونگی پاسخ آنان به شاخص های مورد قبول مردم در جامعه مراجعه کرد. شاخص های مشخص و ملموسی همچون آزادی، برابری، رفاه انسان، به عنوان شاخص های معينی در مقابل اين نيروها قرار دارد. چگونگی پاسخ به اين مطالبات، مربوط يا نامربوط بودن آنان به ميليونها انسان را در مقابل جامعه قرار خواهد داد.

تمام نیروهای راست اعم از ملی مذهبی، پرو غرب و پرو رژیم، آنها که نگاه بر دوران گذشته دارند و برای احیاء آن تلاش می کنند، در صف ارتجاع هستند. این تلاش اصلاح طلبانی چون خزعلی درعین حال بیان شکست کامل پروژه اصلاح طلبی اسلامی و بخط شدن نیروهای آن پشت جریان راست پروغربی است. تروریسم اسلامی، چه آنها که در ایران زندگی مردم را به گروگان گرفته اند و چه اسلاف داعشی آنها که در شهرهای سوریه و عراق و افغانستان جنایت و آدم کشی را از حد گذرانده اند، تفکرشان بر محوریت بازگشت به دوران گذشته ای است که حتی در زمان خود بر ضدیت با انسان و مبتنی بر جهل و خرافات بوده است. خوشبختی و سعادت انسان مقوله ای نیست که در گذشته به دنبال آن بگردیم. خوشبختی و سعادت انسان در آینده است که باید آن را بوجود بیاوریم. صف ارتجاع و نیروهای آن مانع بشریت آزادیخواه و برابری طلب برای ساختن یک دنیای آزاد، برابر و مرفه و انسانی هستند که باید آنها را از پیش رو برداشت. رژیم اسلامی سرمایه داران یکی از آن سنگر های ارتجاعی است که باید برای پیشروی به سوی آینده، آن را به زیر کشید!

۲۷ اکتبر ۲۰۱۶