هیرش مجید نیا -صدا و سیمای رژیم اسلامی، بازنمایی توحش و زن ستیزی

صدا و سیمای رژیم اسلامی، بازنمایی توحش و زن ستیزی

هیرش مجید نیا 

رسانه های تصویری حکومت اسلامی ایران از بدو قدرت گیری  اش  تاکنون یک سیاست مشخص مرتبط با ابزارهایی روبنایی به اصطلاح فرهنگ و ادبیات منحط سیستم حکومت اسلامی را دنبال کرده اند و به یاری سرمایه های هنگفتی که در اختیار دارند روزانه به عنوان تریبون و دریچه‌ای برای حاکمیت بورژوازی اسلامی، رو به جامعه، افکار ضد زن قرون وسطایی اسلامی را تبلیغ و تولید میکنند. در انبوه تولیدات بی مایه ای که روزانه رو به بیرون صادر میکنند، به صورت ذاتی نگاه و نگرش و برداشت سطحی آنها از واقعیات طبقاتی جامعه، سیاست، اقتصاد، هنر و ادبیات تا سایر حوزه‌ها را نشان می‌دهد. جالب اینکه نمایندگان ابتذال اسلامی رنگ و بوی شبه هنری و مدرن را بزعم خود به اینگونه محصولات فله‌ای سخیف و موریانه خورده خود میدهند که در واقع مخاطب چندانی هم ندارد. روی آوری اکثریت مردم ایران  به کانالهای ماهواره‌ای برای آشنایی و ارتباط بیواسطه و مستقیم با وقایع دنیای پیرامونشان،  علاقه به موسیقی، هنر پیشرو، فرهنگ و زندگی شاد فارغ از اذیت و آزارهای گشتهای ارشاد و گله های نیروهای سرکوبگر حکومتی، دلیلی بر این واقعیت است که مردم تحمل اراجیف مشتی آخوند خشک مغز و ضد انسان را ندارند. نکته مهم اینست که در انبوه تولیدات به ظاهر فرهنگی این رسانه‌ها روزانه به صورت آشکار و وقیحانه، نمودهای مشخصی از تحقیر زن، بی حقوقی کودک، سرزنش جوانان و دشمنی کینه توزانه با کمونیسم و ترقیخواهی به شیوه های مختلف بیان میشود.

چه در شوهای تلویزیونی مهوعی که کاراکتر نان به نرخ روز خوری مانند الهام چرخنده، که یک شبه استحاله هنری پیدا کرده و مجذوب سجایای خامنه‌ای میشود و در سفرهای پر هزینه از برکات جیب مبارک بیت رهبری به مدارس و دانشگاه‌ها سرک می کشد و حضور خود و حکومت اسلامی آبرو باخته اش را توجیه می‌کند و برای دانشجویان دختر اندر باب مزایای حجاب اسلامی چکامه سرایی به ظاهر هنرمندانه کرده و در قرن بیست و یکم با این سطح از ارتباط مردم و جوانان با فرهنگ های باز، مدرن و انسانی، به تبلیغ چادر و چاقچور میپردازد، چه آنجا که عناصر لومپن و بدنامی از قبیل حسن رحیمی پور ازغدی به عنوان شاگردان خلف سروش و مهاجرانی و لاجوردی سمینارهای شبه تئوریک و فلسفی راه می اندازند و رساله های مهوع و دل به هم زن مجلسی، مطهری و خمینی را به روز میکنند و به اصطلاح گفتمان اسلامی را ارائه میدهند.

نظرات و اظهار نظرهای سطحی و نازل این حضرات در حالیست که حکومت اسلامی قریب به چهار دهه است با تمامی ابزارهای سرکوبی که در اختیار داشته جریانات چپ و انقلابی و احزاب سیاسی را سرکوب کرده است، فعالین عرصه های مبارزه اجتماعی را زندانی، شکنجه و اعدام نموده است. تحمیل بیحقوقی به زن  به عنوان نیمی از جمعیت جامعه و نادیده گرفتن حضور زنان، هویت مستقل و سکسوالیته انسانی زن، اساسا با دیدگاه و مکتب فکری اسلام همخوانی ندارد. هرچقدر هم این جماعت و مصلحین ریز و درشت آن شب و روز مهملات و مغلطه های آخوند مآبانه را سر هم کنند نمیتوانند این واقعیت را لاپوشانی کنند که کارگران و زحمتکشان و جنبش های برابری طلبانه نه در چهارچوب بسته و تنگ تحجر اسلامی حکومت ایران میگنجند و نه رژیم اسلامی می‌تواند این جنبش ها را سرکوب کرده و آنها را ساکت نماید.

روند مبارزه طبقاتی، اعتراض و مبارزه مستمر مردم برای نابودی و امحای این بساط ارتجاعی ادامه خواهد داشت. زنان آزاده و برابری طلب ایران همراه با جنبش عظیم اجتماعی کمونیسم برای تغییر پایه ای و بنیادین این قوانین، برای بنا نهادن جامعه انسانی آزاد و برابر در یک دنیای بهتر تلاش خواهند کرد و تکاپوی سیستم اسلامی در حال احتضار و تلاشی برای منحرف کردن و به سازش کشاندن این جنبش های اجتماعی ثمره ای نخواهد داشت.

۲۶ مه ۲۰۱۶