هیرش مجیدنیا-زنجیرهای آشکار سرمایه بر پاهای محمود صالحی

زنجیرهای آشکار سرمایه بر پاهای محمود صالحی

روز ششم آبان حکومت اسلامی ایران در اقدامی غیر انسانی محمود صالحی فعال کارگری را بازداشت و به زندان شهرستان سقز انتقال داد. درواقع نیروهای انتظامی او را ربودند.هراس سیستم هار سرمایه داری اسلامی از فعالین کارگری در چنین اقدامات مذبوحانه ای معنای واقعی می یابد.

وحشت حکومت اسلامی از جنبش کارگری و اعتراضات کارگری و پتانسیل عظیم این جنبش برای تغییر مناسبات سرمایه داری در ایران واقعیتی است که هرروزه در چالش و مبارزه طبقاتی کارگران با حکومت اسلامی وجود دارد.

فقر و سیه روزی و ابعاد وحشتناک آن که حکومت اسلامی و مناسبات سرمایه داری بر زندگی کارگران تحمیل کرده است و سونامی بیکاری روز افزونی که روزانه زندگی هزاران خانواده کارگری را به نابودی می کشاند تصویری واقعی از چند ش آورترین چهره حکومت اسلامی است، حکومتی که پایه های قدرت و موجودیت اش را بر سرکوب و کشتار آزادیخواهان و مردم معترض بنیان نهاده است.

در متن چنین شرایط غیر قابل تحملی که سیستم هار سرمایه داری اسلامی بر زندگی طبقه کارگر و مردم محروم آن جامعه تحمیل کرده است،فرهنگ خودسازمان دهی،اعتراض و مبارزه کارگری برای بقا و زنده ماندن و تغییر دادن در برابر کلیت این مناسبات ،سنتی  جاافتاده،خوشنام و نوید بخش است.، مبارزه ای طبقاتی و زنده و پویا که از بطن آن فرزندان کار و رنج و رهبران کارگری ای چون جمال چراغ ویسی،شاهرخ زمانی،محمد جراحی،رضا شهابی،جعفر عظیم زاده و محمود صالحی و هزاران فعال کارگری را با تجربه عینی مبارزه کارگری پرورش داده است.

در واقع تنها جرم محمود صالحی و هم طبقه ای هایش از منظر حکومت اسلامی،دفاع بر حق آنها از انسانیت و حق زندگی و معیشت شان بعنوان کارگر و سازندگان ثروت این دنیای وارونه می باشد.جرمی که در تاریخچه سراپا جنایت حکومت اسلامی با زندان و اعدام و شکنجه از جانب حکومت پاسخ گرفته است.

محمود صالحی با شرایط جسمی ای که دارد و باوجود بیماری کلیه و نیاز به دیالیز و سکته قلبی ای که در زندان کرده است،ماندنش در زندان زندگی و سلامت اش را به خطر می اندازد.تصاویری که از محمود صالحی بعد از حمله قلبی و انتقالش به بیمارستان در شبکه های اجتماعی پخش شد.انعکاس و روزنه ای از وضعیت طبقه کارگر در ایران است.

دست بندها و غل و زنجیری که بر دست و پای محمود صالحی بسته شده بود نماد آشکار زنجیرهای مرئی و نامرئی ای است که سیستم سرمایه داری بر زندگی و هستی انسانی طبقه کارگر زده است و در سیستم بردگی مزدی زندگی و حق شادی اش را برای انباشت سرمایه و کسب سود به تاراج میبرد.

در واقع بایستی طبقه کارگر ایران و تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جهان به این وضعیت کارگران زندانی و زندانیان سیاسی اعتراض کنند.در واقع تا زمانیکه این حکومت جنایتکار بر سرکار باشد همچنان ما شاهد تکرار این وضعیت میباشیم.نگاهی اجمالی به اوضاع معیشتی طبقه کارگر،فقر و محرومیت و گسترش پدیده هایی چون اعتیاد،تن فروشی،فروش اعضای بدن و هزاران معضل اجتماعی دیگر که دلیل ماندگاری و بازتولید آنها وجود سیستم جهنمی ای بنام حکومت اسلامی ایران است.

با توجه به شرایط عینی مبارزات ، اعتراضات و اعتصابات کارگری در سراسر ایران،و با اقرار حتی محافظه کارترین و بی آزارترین لایه های حکومت اسلامی،وحشت ازخیزش و انقلاب کارگری ،کابوسی است که حکومت اسلامی روزانه با آن روبرو است و بادستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری و سرکوب اعتراضات کارگری به نحوی به این کابوس واکنش نشان میدهد.

اما بایستی طبقه کارگر ایران همدوش با سایر جنبشهای اعتراضی از قبیل جنبش معلمان و پرستاران و دانشجویان متحد و سازمان یافته خود را سازمان دهد و برای سرنگونی این حکومت ضد انسانی و مناسباتش تلاش کند.

آزادی محمود صالحی و لغو تمامی پرونده سازی های امنیتی بر علیه فعالین کارگری وسایر زندانیان سیاسی بایستی به سرلوحه اعتراضات کارگری تبدیل شود.

زنده باد مبارزه طبقاتی کارگران

سرنگون باد حکومت اسلامی ایرا

هیرش مجیدنیا

2017/11/11