ملکه عزتی- اسید پاشی و ترس از جنبش آزادی زن!
محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین : حادثه اسیدپاشی در اصفهان سناریویی شبیه کشته‌سازی‌های سال 88 است که در آن با علم کردن برخی از حوادث و بزرگنمایی در کشته شدن ندا آقاسلطان سعی کرده‌اند علیه نظام اسلامی تبلیغات منفی به راه اندازند.
به گزارش روزنو،محمدرضا نقدی اظهار کرد: این سناریو به نظر میرسد شبیه کشته‌سازی سال 88 است به طوری که یک کاری انجام شده و برای تشویش اذهان عمومی یک سری رسانه‌ها چه در داخل و چه خارج از کشور در حال بزرگنمایی آن هستند تا بدین وسیله مردم را دچار رعب و وحشت و ترس و واهمه کنند.
وی گفت: عده‌ای تلاش میکنند تا از این طریق به رونق گردشگری در اصفهان ضربه وارد کرده و روند روبه‌جلوی آن را متوقف کنند و بر محبوبیت نظام اسلامی که یک محبوبیت بین‌المللی است در اذهان عمومی خدشه وارد کنند. وی گفت: تمام تلاش رسانه‌های غرب در یک حرکت تروریستی واقعی بر این است تا با شایع‌سازی و بزرگنمایی چنین حوادثی احساس امنیت را از جامعه ما بزدایند و مردم را همیشه در حالت التهاب نگه دارند. رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر روش ایجابی بر ارائه آموزش‌های کاربردی و عملیاتی برای عمل به فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر گفت: این خود آثار پرخیر و برکتی را به همراه داشته و ما را تشویق کرده تا بتوانیم در این برنامه‌ریزی توسعه حقیقی را شاهد باشیم.
سطوربالا تنها بخشی از یاوه سرایی پاسدار نقدی در مورد نهی از منکر توسط اسیدپاشان حرفه ایی داعشی بسیجی و آمران دین و قوانین شریعت در اصفهان است. بیشرمی و جنایتکاری این اراذل بسیجی در مقابل زنان ایران هیچ حد و مرزی نمیشناسد. توجه کنید این پاسدار بیشرم چگونه در مورد این جنایت اظهار نظر میکند، بزرگنمایی، جلوگیری از رشد توریسم و محبوبیت بین المللی جمهوری اسلامی !!! بی اهمیت بودن جان انسانها در حکومت اسلامی شما برکسی پوشیده نیست. رفتارغیر انسانی شما با زنان، کودکان و مردم آن جامعه هر روزه و در همه عرصه ها نشان از بربریت و نگاه سخیفانه شما به حرمت و شخصیت انسان دارد. شما از پونز زدن بر پیشانی زنان شروع کردید و با سنگسار، شلاق، زندان و شکنجه در سیاهچالهای گوهردشت و اوین اعدامهای خیابانی و دسته جمعی تا امروز به عمر ننگینتان ادامه داده اید. دلیل اصلی این رفتارهای جنایتکارانه ساکت کردن و به تمکین کشاندن زنان با توسل به زور و ایجاد رعب ووحشت در میان نسلی از آنان است که تصمیم گرفته اند قوانین عقبمانده اسلامی تان را به سخره بگیرند و آن را به چالش بکشند. در مقابل اما زنان مبارز و معترض و جنبش آزادی زن رادیکالتر، محقانه تر و راسختر در مقابل شما ایستاده است.
پاسدار نقدی درست میگوید اسید پاشی گله های بسیجی به منظور ایجاد رعب و وحشت است، اما این رعب و وحشت اکنون به ضد خود تبدیل شده است. امروز و بعد از اعتراضات وسیع مردمی در تهران و اصفهان این دیگرمردم نیستند که مرعوب شده اند و میترسند. آنکه مرعوب شده و وحشت کرده است حاکمیت جمهوری اسلامی و دم و دستگاه امنیتی سپاه و بسیج است. آنکه مستاصل شده و با اندیشدن تدابیر امنیتی سفت و سخت از جمله حمله به معترضین و بازداشت و زندانی کردن آنها تلاش در خاموش کردن آتش زیر خاکستر دارد جمهوری اسلامی و همکاران بسیجی نقدی هستند، نه مردم معترضی که در ماهیت عاملین و مجریان اسید پاشی ذره ایی تردید ندارند. پاسدار نقدی بیهوده تلاش میکند، گردشگری و جذابیتهای توریستی اصفهان هدف هیچ حمله و توطئه ایی نیست، هدف زهرچشم گرفتن از زنان و مردان معترضی است که مرعوب قوانین اسلامی نشده اند، به بردگی تن نداده اند، خواهان حق زندگی برابر و یکسان و شایسته انسان هستند. آنان به هر بهانه ایی ودر هر شکلی که توانسته اند اعتراضشان را نسبت به این حکومت و سردمدارنش بیان کرده اند.
چند روز پیش احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی و یکی دیگر ازچهره های جنایتکار رژیم اعلام کرد اسید پاشی های این اواخر تنها موارد اسید پاشی نبوده و درطی 6 ماهه اول سال 380 مورد اسید پاشی گزارش شده است. لابد ایشان هم در پی پاک کردن رد پای آمران به معروف تحت نظارت نقدی هستند. اما برای این نوع رد گم کردنها دیگر کمی دیر شده است. از مجلس و قوه قضایی و بقیه ارگانهای جنایت و سرکوب برای خیل بسیجیان اسید پاش و قمه کش نیروی کمکی توسط تصویب قانون از راه رسیده است.
همزمان و در ادامه یاوه گویی های نقدی ودر جهت توسعه حقیقی طرح جنایتکارانه ( امر به معروف و نهی از منکر) و ایجاد آزار و اذیت و مزاحمت برای شهروندان و زنان و دختران در اماکن عمومی و خصوصی، همکاران حکومتی وی و قانونگذاران جانی تکیه داده برمسند قدرت در مجلس اسلامی برای ساده کردن کار نقدی و نوچه های بسیجیش با گذراندن و تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به این بسیجی و ارگان تحت ریاستش امکان میدهند که این بار با مصوبه قانونی مجلس، شهروندان را سرکوب کنند.
35 سال توهین و بیحرمتی، یاوه سرایی لسانی وتیغ کشیدن بر صورت زنان و بریدن زبان معترضین و شلاق زدن کارگران در ملا عام و اقدامات عملی از این قبیل، علیه هر نوع خواست آزادیخواهانه کافی نبوده و نیست.
35 سال تلاش اوباش اسلامی از زهرا خانم تا خواهران زینب، از ستاد مبارزه با منکرات تا شعبان بی مخ های چاقو کش و اسید پاش، از حجاب اجباری تا انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، خطبه و وعظ امامان جمعه دروصف حجاب وتلاش برای تحمیل فاطمه بعنوان الگوی زنان، نتوانسته اند مانع حضورزنان در عرصه های مبارزاتی و طرح خواسته های آزادیخواهانه آنان بشوند. بعد از 35سال موفق نشده اند جوانان معترض و خواهان شادی و زندگی مدرن وشایسته انسان امروز را سرکوب و ساکت کنند. نفوذ فرهنگ مترقی کابوس روزانه خامنه ایی و عوامل ریز و درشت حکومتی و ارگانهای امنیتی است. امروز با فریاد وا اسلاما و با تصویب قانونی دیگر اضافه بر قوانین ارتجاعی قبلی یک بار دیگر شیپور جنگ علنی بر علیه زنان و جوانان را بصدا درآورده اند. اما این حکومت ضد زن دیگر کفگیرش به ته دیگ خورده هرچه در توبره داشته بیرون ریخته و بکار گرفته است. این قانون هم همانند بقیه قوانین و مصوبات مجلس، قدرت خلق هیچ معجزه ایی را برای حفظ و بقای جمهوری اسلامی نخواهد داشت. این قانون جدید نیز به ضد خود تبدیل خواهد شد و در نهایت همان کاغذ پاره ایی است که بیشتر نشاندهنده ظرفیت جنایتکارانه مجلسیان و مجریان قوانین در جمهوری است. جمهوری اسلامی با استقرار اوباش بسیجی در خیابانها و پراکندن ترس و دلهره و ناامنی وبا اعلان جنگ آشکارا علیه زنان در ایران نشان میدهد که جنبش آزادی زن واعتراضات مداوم زنان یکی از پایه های فروپاشی این حکومت خواهد بود. در خاورمیانه مدتهاست جنبش آزادیخواهی و مبارزه زنان برای احقاق حقوقشان شروع شده، نطفه این جنبش 35 سال پیش در ایران و بلافاصله بعد ازبقدرت رسیدن ارتجاع مذهبی در این کشوربسته شد. این جنبش را شاید بتوان به سکوت موقتی وادار کرد، فعالینش را دستگیروزندانی کرد، رهبران پیشرو و شناخته شده آن را سر به نیست کرد اما نمیتوان برای همیشه آن را خاموش کرد. الگوهای مبارزاتی در خاورمیانه یکی پس از دیگری سربلند میکنند، مقابله با خواست و اراده زنانی که تصمیم گرفته اند قوانین اسلامی وارتجاع مذهبی را در هم بشکنند و تسلیم نشوند دیگر ممکن نیست. این بار زنان در خاورمیانه با اسلحه به میدان مبارزه آمده اند.
نام و آوازه کوبانی و مبارزات قهرمانانه زنان و مردان این شهر کوچک در همه جای جهان پیچیده است. زنانی که با بدست گرفتن اسلحه و انتخاب مبارزه مسلحانه علیه سیاهترین و وحشی ترین نیروهای اسلامی، تصمیم گرفته اند اجازه ندهند مذهب و قوانین مذهبی، حاکم بر سرنوشت و زندگی شان باشد. آنها برای آینده ایی بهتر و زندگی فارغ از بردگی میجنگند. همین چند هفته پیش بود که زنان و مردان مبارز در شهرهای تهران، سنندج، تبریز، مهاباد و …در راهپیمایی های چند هزار نفره به خیابان آمدند و در دفاع از مبارزه و مقاومت توده ایی کوبانی شعار زنده باد کوبانی. مرگ بر داعش و مرگ بر ارتجاع را سر دادند. یک وجه مشخصه مبارزه و مقاومت مردم در کوبانی حضور بارز زنان در صف جنگ مسلحانه توده ایی در این شهر است. دنیا چهره کوبانی را با فرماندهان ومبارزین مسلح زن و حضور برجسته آنان در جنگ علیه داعش و قبل از آن نیز نقش و دخالت فعال آنان درسرنوشت خود ودر اداره جامعه و کانتون کوبانی به خاطر سپرده است. تداوم این مبارزات و نقش و مهر زنان بر ماهیت این مبارزه و تاثیرآنان در این پروسه مبارزاتی آنچنان برجسته است که برای اولین بار در خاورمیانه قوانین کانتون جزیره با بندهای متعدد در مورد حقوق زنان به تصویب میرسد و بلافاصله قابل اجرا میشود. جمهوری اسلامی نیز در مقابل قانون حمایت از آمران به معروف و دادن دیپلم زودرس به دختران را تصویب میکند که جزتلاش برای مقابله با آزادی زن و جلوگیری از اعمال اراده آنان و تداوم مبارزه برای رهایی هدف دیگری ندارد. در اول ماه نوامبر مردم در سنندج و در دفاع از کوبانی شعار؛کوبانی تو سنندج قهرمانی؛ را همصدا تکرار میکردند. این شعارواقعی است و یادآور مبارزات توده ایی و مقاومت قهرمانانه مردم سنندج و مقابله آنان در برابر نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی است. مردمی که نخواستند سرنوشتشان را بدست داعشیان جمهوری اسلامی بسپارند و از آزادی و حقوق انسانیشان به دفاع مسلحانه برخواستند. همانوقت زنان سنندج با شرکت و دخالت جدی در این مبارزات نشان دادند به چیزی کمتر از آزادی و برابری رضایت نخواهند داد. همانوقت اعلام کردند دست مذهب اززندگی زنان کوتاه. قوانین ارتجاعی و پوسیده مذهبی و حاکمیت سرمایه را نمیپذیریم و در مقابل آنها با همبستگی، اتحاد و پایداری می ایستیم. جمهوری اسلامی تاریخ این مبارزات را خوب بخاطر دارد و ضربات کاری را که از آن خورده هنوز در کارنامه سیاه خود دارد و قطعا از سربرآوردنی دوباره و درآن سطح و مقیاس هراس دارد.
اما اگردر گوشه کوچکی از خاورمیانه این جنبش و فعالین آن توانسته اند عملا خالق تغییرو تحول انقلابی در زندگی و حیات خود باشند دلیلی وجود ندارد در کشوری که قدمت و تداوم این مبارزه به بیش از 35 سال میرسد نتوان این تلاش را با سرنگونی این حکومت به سرانجام رساند. دلیلی ندارد زنان و مردان مبارز، پیشرو و کمونیست در سنندج و تهران و اصفهان دست در دست هم، یکبار دیگرهمصدا علیه کلیت این نظام به عرصه مبارزه رودررو پا نگذارند. دفاع از کوبانی و اعتراض مردمی به اسید پاشی و انگشت اتهام را بطرف حاکمیت گرفتن شروع این تلاش است، اما کافی نیست. باید در عمل و بطور واقعی درهمه عرصه ها به این جانیان نشان داد ترسشان از جنبش ازادی زن و مبارزه برای رهایی ازقوانین کثیف اسلام و به گور سپردن جمهوری اسلامی برای همیشه، واقعی است. مبارزات کارگران، جوانان و مردم به تنگ آمده، تعرض زنان، عدم تمکین و مقاومت آنها حاوی پیامی است که 35 سال است خواب را از سر جمهوری اسلامی پرانده است. بمیدان آمدن زنان در ابعاد وسیع اجتماعی، در سنندج در تهران در تبریز و اصفهان و… هماهنگ و همصدا زنگ خطر را برای جمهوری اسلامی بصدا در خواهد آورد، نباید این موقعیت را از دست داد باید دست بکار شد. دیروز در اصفهان اسید پاشیدند، هیچ ضمانتی برای مصون ماندن زنان سنندج و سقز و مهاباد وجود ندارد.
همبستگی ما قدم اول این التیماتوم و اعلام جنگ رودررو با جمهوری اسلامی و عاملین اسید پاشی در هر جای ایران است. جمهوری اسلامی شمشیر را از رو بسته و این نیازمند جوابگویی روشن و بی ابهام از طرف ماست.
تمام واهمه و وحشت مجلس، نقدی،حوزه علمیه قم، نیروی انتظامی و سپاه و گله های بسیجی و نهاد ریاست جمهوری و بقیه این خیل جنایتکار در این نکته نهفته است.
ملکه عزتی آبانماه 1393- نوامبر 2014