مریم افراسیاپور – آمار قتل های ناموسی و ترور زنان در ایران رو به افرایش استمریم افراسیاپور

آمار قتل های ناموسی و ترور زنان در ایران رو به افرایش است، اخبار دلخراش این جنایات بطور تکراری منتشر می شود. واکنش های متفاوتی نسبت به سلاخی کردن زنان و مردان با برچسپ های ناموس پرستی و اخلاقی نشان داده میشود. اسلامی ها و جریانات دست راستی قتل ناموسی را مشروع میدانند. کمونیستهای کارگری علیه قتل ناموسی و کشتار زنان هستند. قتل ناموسی و ترور زنان یک پدیده شنیع و غیر انسانی است. جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی علیه این معضل اجتماعی است. در رابطه با این موضوع سوالاتی مطرح است که از زوایای مختلف نشریه اکتبر به آن می پردازد.
1. پدیده قتل های ناموسی و ترور زنان بیشتر در کدام جغرافیای سیاسی واجتماعی اتفاق می افتد؟ چرا آمار قتل های ناموسی در کشورهای اسلامی بیشتر است؟
قتلهای ناموسی یکی از شیوه های خشونت برعلیه زنان محسوب میشه که بر اساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل سالانه 5000 زن تحت لوای قتل ناموسی کشته میشوند. میشه گفت که قتلهای ناموسی هم سراسری هستند و هم در یک جغرافیای سیاسی، اجتماعی معینی صورت میگیرند. بیشتر قربانیان قتلهای ناموسی را زنانی از جنوب و غرب آسیا و همچنین شمال آفریقا و در کشورهای مسلمان نشین تشکیل میدهند، و همچنین سراسری از این نظر که در سالهای اخیر و با افزایش روند مهاجرت به کشورهای اروپایی در آنجا نیز شاهد کشته شدن زنانی به دست مردان خانواده بوده ایم. که آخرین نمونه کشته شدن هلاله خضری 30 ساله توسط شوهرش در یکی از شهرهای نروژ بود.
2. جامعه کردستان لا اقل در دو دهه اخیر در تقابل با قتل های ناموسی تجربه های عملی از مبارزه جمعی را پشت سرنهاده است. چرا هنوز در کردستان قتل ناموسی بعنوان یک پدیده اجتماعی خود نمایی میکند؟
دلایل متعددی برای بروز و تداوم قتلهای ناموسی وجود دارد که به نظر من مهمترین آن ریشه در باورهایی دارد که فرد و جامعه در آن رشد و نمو پیدا کرده و همچنین مسئله قوانین اسلامی که راه را برای قاتلین هموارتر کرده است. برای نمونه در ایران و بر اساس مادهٔ ۶۳۰ ” قانون مجازات اسلامی” هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد دیگری مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکرَه باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. یا مثلا براساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، «در صورتی که پدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه و تعزیر محکوم خواهد شد». و ماده ۲۱۹ میگوید که اگر اولیای دم آمدند و به قاتلی رضایت دادند، قاتل قصاص نمیشود. به همین دلیل مجازات نشدن مرتکبین قتل ناموسی و یا در نظر گرفتن کمترین مجازات برای آنها عاملی برای تداوم این پدیده ی اجتماعی بوده است. از سوی دیگر تقریبا در اکثر این قتلهای اولیای دم هیچ شکایتی ارائه نمیدهند چراکه در وقوع قتل دست داشته اند و به این ترتیب پرونده ها مختومه اعلام میشوند.
3. منشاء قتل های ناموسی و ترور زنان چیست ؟ به نظر شما عوامل و مسبب تشدید این جنایات در کردستان چ ه جریاناتی هستند؟
این قتلهای معمولا توسط نزدیکان و بستگان زن و به دنبال داشتن رابطه با دیگری، سوءظن به داشتن رابطه و یا عدم تن دادن به رابطه و … روی میدهد و وجه اشتراک همه این نوع قتلها تکیه کردن قاتلین بر واژه هایی چون ناموس و شرف و غیرت است. برای اینکه فردی قربانی جنایتهای ناموسی شود، فقط کافی است گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد دادهاست. در نتیجه میتوان گفت عوامل بهم تنیده ایی چون فرهنگ و سنتهای متحجرانه، ناموس و غیرت واژههایی که بیش از هر چیز در جوامع مردسالار به آن بها داده میشود، تملک حیات زن توسط مرد و ترویج نگاه برتری و سلطه از سوی مرد نسبت به زنان و مهمتر از همه وجود قوانین اسلامی و زن ستیز را منشاء و عامل تداوم این پدیده دانست. کردستان تافته جدا بافته نیست جامعه کردستان تحت سیطره مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که بر جامعه ایران حاکم است. پدیده قتل های ناموسی و خشونت بر زنان را به شکلی میتوان در چهارچوب کلی اوضاع سراسری و منطقه ایگنجاند. بعلاوه عواملی چون محرومیت، بیکاری، فقر ، اعتیاد و وجود ستم ملی دراین منطقه وجود دارد. اینها معضلاتی هستند که تشدید کننده خشونت و بیرحمی در جامعه محسوب می شوند. علاوه بر آن فرهنگ عقب مانده عشیره ای و تفکرات ارتجاعی و ضد زن در سایه این نا بسامانیها بازتولید می شود و خشونت بر زنان را در جامعه کردستان افزایش داده است.

4. بعنوان یک انسان آزادیخواه وبرابری طلب چه راهکارهایی را برای فعالان اجتماعی علیه قتل های ناموسی پیشنهاد میکنید؟
تلاش برای تغییر قوانین زن ستیز و به همان اندازه تلاش بری تغییر دیدگاههای ضد زن و تبعیض آمیز بر مبنای جنسیت در جامعه را موثرترین راهکار برای مقابله با چنین پدیده ایی میدانم.