مبارزان کمونیست – در باره ضرورت استقلال کردستان عراق

در باره ضرورت استقلال کردستان عراق

با بالا گرفتن جنگ مذهبی و قومی و عشیره ای در عراق، اعلام استقلال کردستان آن و برگزاری رفراندوم در میان مردم برای قطعی کردنش به یک مساله عاجل تبدیل شده است. مدت زیادی است که بحث استقلال کردستان عراق سر تیتر اخبار رسانه های دنیا است. حساسیت ها و مخالفت خوانی های تاریخی دولتهای منطقه نسبت به این مساله کم شده است. تعدادی از دولتها موافقت خود را با آن اعلام کرده اند. مردم کردستان عراق در انتظار اقدام عملی در جهت حل نهائی این معضل دیرینه اند که زندگی چندین نسل گذشته و آینده آنها را در ابهام فرو برده است.

با این وجود تجربه مدت اخیر بار دیگر نشان داد که احزاب حاکم در کردستان عراق، حزب دمکرات کردستان عراق با بهدر دادن فرصت و تردیدهایش و اتحادیه میهنی و جریان تغییر(گوران ) با مخالفت خوانی صریح خود نتنها تسهیل کننده حل این معضل نیستند، در ردیف موانع اعلام استقلال و تشکیل دولت برای حل نهائی مساله ملی در این منطقه اند. بحث استقلال کردستان عراق اولین بار در تیر ماه سال 1373، ژوئن 1995 ، توسط منصورحکمت در مقاله با عنوان در دفاع از خواست استقلال کردستان عراق طرح مقدماتی بحثطرح گردید. پیشروی نظامی اخیر داعش و شرایط مصیبت باری که اکنون بر مردم در عراق تحمیل شده است فاکتورهای جدید سیاسی را به مطلوبیت دلایل قدیمی و پایه دارتر طرح اولیه بحث استقلال کردستان عراق اضافه کرده است. در میان احزاب و سازمانهای چپ، احزاب طیف کمونیسم کارگری، و کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران نظرات مختلفی راجع به این مساله طرح گشته اند. تنها حزب کمونیست کارگری ایران موافق استقلال است و بقیه احزاب مخالف اند یا اینکه مواضع ناروشن و بینابینی دارند. این اختلاف نظرات و گوناگونی مواضع صف بندی سیاسی مهمی را در میان این نیروها بوجود آورده است. این صف بندی سیاسی ما را بر آن داشت که بطور فشرده به ضرورت و مطلوبیت سیاسی استقلال کردستان عراق اشاره کنیم.

اوضاع فعلی عراق نتنها زندگی مردم در آن مملکت را تباه کرده است، تبدیل به تهدیدی جدی برای مدنیت جامعه بشری بویژه در منطقه خاور میانه شده است. این وضعیت محصول نا روشنی آینده سیاسی عراق و طرح ارتجاعی فدارلیسم قومی و مذهبی است که بیش از یکدهه است بر مردم رنجدیده عراق تحمیل کرده اند. آمریکا و متحدین غربیش با از بین بردن شیرازه جامعه عراق و کمک مستقیم به نیروهای مذهبی برای جلوگیری از رشد عدالتخواهی در این منطقه، محیط مناسبی را برای پا گرفتن جریانات مذهبی و قومی و عشیره ای در عراق و هم چنین دخالت کشورهای منطقه در آن فراهم آورده اند. نیروهای داعش سنی مذهب، دولت مذهبی شیعه مالکی در بغداد و حاکمیت احزاب ناسیونالیست بر کردستان عراق محصول این اوضاع اند. بیش از یکدهه است عراق به میدان کشمکش کشورهای منطقه از جمله ترکیه، ایران، عربستان سعودی و قطر تبدیل شده است. تحت این شرایط بجز مردم در عراق هر دارودسته و باند جانی مذهبی و عشیره ای و قومی صحنه گردان این میدانند تا به نفع خود سرنوشت آتی عراق را شکل دهند.

در دل این سناریوی سیاه مراجعه به آرا عمومی مردم ، به حساب آوردن رای و نظر مردم برای تعیین سرنوشت خود در کردستان اقدامی است مثبت و دموکراتیک و قابل دفاع. سالهای سال است که احزاب ناسیونالیست کُرد و دولتهای منطقه و غرب در وصف سیستم فدرالی و تقسیم بندی مردم بر اساس قوم و مذهب ذهن مردم را بمب باران میکنند. استقلال کردستان معنایی جز شکست عملی این طرح ارتجاعی تحمیل شده بر مردم در عراق ندارد. اگر کردستان مستقل شود راه حاکمیت و توهم پراکنی بی انتهای احزاب ناسیونالیست بر مردم و بخور و بچاپ فعلی آنها و مسئولیت ناپذیریشان گرفته میشود. مردم در کردستان عراق امکان می یابند بر پایه حکومتی بورژوایی و در هر حال نرمال زندگی خود و آینده بچه هایشان را سازمان دهند. تاوان ناروشنی حقوقی و سیاسی فعلی جامعه کردستان عراق را کارگران و مردم این منطقه پس می دهند و باید به این وضع خاتمه داد. هر چند سال های زیادی است در کردستان عراق خبری از ستم ملی نیست، اما مساله ملی کماکان به قوت خود باقی است. سر نوشت این جامعه هنوز نا روشن است. این ناروشنی مردم را در هراس دائمی و در انتظار حوادث مبهم ناگوار در آینده نگاهداشته است. مردم متوجه اند که در طول یکدهه گذشته هیچگاه دولت مرکزی از فشار و تهدید مردم در کردستان و احزاب حاکم بر آن دست بر نداشته است. حتی در همین روزها که دولت مالکی در گیر جنگ با نیروهای داعش است از تهدید احزاب در کردستان و مردم در آن منطقه لحظه ای غافل نبوده است. حل مساله ملی از طریق رفراندوم می تواند به این وضع خاتمه دهد و زمینه های کینه و نفرت پراکنی قومی و مذهبی را در میان مردم کرد زبان و عرب زبان پایان دهد. رابطه ها را هم سطح کند و جای ملت درجه دوم در رابطه با دولت عراق را به سطح روابط دو دولت بالا بکشد.

بالاخره استقلال کردستان راه دخالت ترکیه از طریق حرب دمکرات کردستان عراق و دخالت ایران از طریق اتحادیه میهنی و جریان گورانو از طرف دیگر جلو فشار ایران را از کانال دولت شیعه مالکی بر این منطقه خواهد بست. به این معنی استقلال کردستان ضربه سیاسی مستقیمی است به حکومت جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی بعنوان یکی از مسببان این اوضاع در عراق و سوریه و کل منطقه. عربستان سعودی و بسیاری از کشورهای عربی عراق را کشور عربی میدانند و دولت شیعه مالکی وابسته به ایران را دولتی ناخواسته و غیر خودی به حساب می آورند. این دولتها جریان سنی مذهب داعش را در مقابل شیعه های وابسته به ایران براه انداخته اند. این جنگ مذهبی فعلا سوریه و عراق را در بر گرفته و احتمال گسترش آن در منطقه هست. ادامه این وضعیت در عراق دیر یا زود کردستان را در بر خواهد گرفت. راه دور کردن مردم این منطقه از این جنگ مذهبی استقلال کردستان و تشکیل دولت غیر مذهبی در آن است.

در همین مدت ترس از کشیدن جنگ داعش و سرایت آن به کردستان و تهدیدهای دولت مالکی نارضایتی و اعتراضات مردم در کردستان را عقب زده و آنها را به زیر سایه احزاب ناسیونالیست و توهم پراکنی های آنها هل داده و موقعیت این احزاب تقویت شده است. باید راهی را انتخاب کرد که مردم در کردستان عراق را از این دایره بسته میان دولت مرکزی و احزاب ناسیونالیست و تبدیل شدن آنها به سیاهی لشکر نیروهای ناسیونالیست نجات پیدا کنند.

بحث این میشود اگر کردستان مستقل شود احتمال اینکه جنگ به این منطقه کشیده شود هست. حالا هم این احتمال هست و اتفاقا در صورت استقلال این احتمال بسیار کمتر میشود. اگر هم به کردستان مستقل حمله شود ماجرا در سطح بین المللی مانند جنگ دو کشور با هم و یا حمله تروریستهای اسلامی به کشور دیگر تلقی می گردد.

مبارزان کمونیست

24 تیر 1392، 15 ژوئیه 1914