فرشید شکری – با کشتن کارگران پیشرو، نمی توانید اندیشه های آنان، و کمونیسم

با کشتن کارگران پیشرو، نمی توانید اندیشه های آنان، و کمونیسم
را از میان بردارید
فرشید شکری
گیرم که می کشید،
گیرم که می برید،
گیرم که می زنید،
با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
در ادامۀ سیاست سرکوب، دستگیری، شکنجه و کشتن فعالان کارگری و سیاسی، روز یکشنبه، بیست و دوم شهریور ماه 1394 خورشیدی برابر با سیزدهم سپتامبر 2015 میلادی، رژیم بورژوا – اسلامی ایران، شاهرخ زمانی از مبارزین پرشور راه رهایی طبقۀ کارگر و از چهره‌های شناخته شدۀ جنبش کارگری را به قتل رساند، و سپس اعلام گردید که وی سکته مغزی کرده است! خبر درگذشت شاهرخ زمانی بطور گسترده ای پخش شد. مرگ ناگهانی این کارگر پیشرو و کمونیست، عضو کمیتۀ پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، و عضو سندیکای کارگران نقاش همگان را به حزن و اندوه عمیقی فرو برد. قدر به یقین مرگ شاهرخ زمانی ضایعۀ جبران ناپذیری برای جنبش کارگری و کمونیستی ایران است. شاهرخ زمانی این کارگر آگاه و انقلابی، دشمن سرسخت نظام استثمارگر سرمایه داری، و الگوی مقاومت و پایداری درون زندان ها، کسی بود که زندان ، محرومیت، شکنجه، و تهدید، هیچ خللی در عزم راسخ اش در پیکار علیه نظام سرمایه داری، و به چالش کشیدن رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی وارد نکردند.
شاهرخ زمانی در تمامی سال هایی که در زندان های سرمایه داران حاکم بسر برد، مدام روی مبارزۀ همه جانبۀ کارگران علیه ستم و استثمار طبقاتی تأکید میکرد. شاهرخ زمانی دلیر و بی باک بود. او در بند و اسارتِ ظالمین و ستمگران، بدون اندک واهمه ای از دستگاه قتل و کشتار شان، اعتراض و افشاگری میکرد. سخنان و نوشته های این مبارز دلیر و خستگی ناپذیر در دفاع از هم طبقه ای هایش، در دفاع از برابری میان زن و مرد، در دفاع از حقوق کودک، و در دفاع از زندانیان سیاسی ، حاکمین مستبد ایران را خشمگین ساخته بود.
شاهرخ زمانی بارها و بارها آشکارا میگفت، کارگری که در تعیین شرایط کار و وضعیت اش هیچ حقی ندارد، از نهاد و سازمان طبقاتی و مستقل خود محروم شده است، دستمزدش چندین مرتبه زیر خط فقر است و این دستمزد ناچیز هم ماه ها پرداخت نمیشود، هیچ امنیت شغلی ای ندارد و هر زمان کارفرما اراده کند او را اخراج خواهد کرد، و ناامنی محیط کار سلامت و زندگی اش را تهدید میکند، لذا راهی غیر از مبارزه علیه سرمایه داران و دولت اشان ندارد. شاهرخ زمانی خطاب به توده های کارگر و زحمتکش علناً و با صراحت ابراز میداشت، برای پایان دادن به فقر و فلاکت کنونی، برای از میان رفتن ستم و استثمار طبقاتی، و برای ساختن آینده ای مملو از رفاه و آسایش، چاره ای غیر از اتحاد و متشکل شدن بمنظور تغییر وضع موجود، نداریم.
قتل شاهرخ زمانی، و همچنین صدور حکم 9 سال زندان برای محمود صالحی ، دستگیری علی نجاتی و افزایش فشار به رضا شهابی، بازداشت چند تن از معلمین مبارز، دستگیری برخی از فعالان دانشجوئی و … همه و همه نشانگر یورشی آشکار از جانب سرمایه داران و حکومت اشان به طبقۀ کارگر، جنبش کارگری و کمونیستی، و سایر جنبش های اجتماعی، در این دوره است. این تحرکات حکایت از آن دارند که رژیم بورژوا – اسلامی فاز جدیدی از حمله به معترضین و مخالفین را آغاز کرده است.
همانگونه بارها عنوان داشته ایم، کنار آمدن با قدرت های امپریالیستی از سویی، و بگیر و ببند مبارزین، و شدت بخشیدن به سرکوب اعتراضات کارگری و توده ای از سوی دیگر، پروژه ای است که حاکمین پس از توافق هسته ای (بخوانید شکست هسته ای) با کشورهای پنچ + یک، به امید نجات از بحران اقتصادی و حفظ حیات رژیم اشان در دستور گذاشته اند.
تاریخ دارد تکرار میشود؛ خمینی پس از نوشیدن جام زهر یعنی پذیرش قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل در بیست و هفتم تیر ماه 1367 که به خاتمۀ جنگ ارتجاعی ایران و عراق منجر شد، فرمان قتل عام وسیع زندانیان سیاسی را صادر نمود. خامنه ای و دیگر صاحب منصبانِ _ اصولگرا و اصلاح طلب _ رژیم سرمایه داری – اسلامی نیز بدنبال سرکشیدن جام زهر هسته ای، همان رویه را در پیش گرفته اند. این اعمال نشانگر وحشت و هراس همیشگی رژیم از سرنگونی و بزیر کشیده شدن ، توسط توده های کارگر و ستمدیدۀ جامعه است.
بی هیچ انگاره ای، قتل یک انسان معترض به وضع موجود خواه با شکنجه و در خفاء، و خواه با اعدام، نه اولين و نه آخرين مورد در ایران تحت حاکمیت رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی است. رهبران رژیم در نهایت بلاهت فکر میکنند که با کشتن کارگران کمونیست، و دیگر چالشگران جنبش های اعتراضی، میتوانند جامعه را مرعوب، و شعله های نفرت و نارضایتی طبقۀ کارگر و مردم تهیدست جامعه را خاموش کنند تا شاید چند صباحی دیگر نظام اشان را از فروپاشی برهانند و کماکان به غارت و چپاول ثروت تولیده شده توسط کارگران بپردازند.
اما آیا این هدف برای همیشه تأمین خواهد شد؟ آیا قادر میگردند افکار رادیکال و انقلابی امثال شاهرخ ها را محو کنند؟ آیا توان این را دارند باور به کمونیسم و ایده ی انهدام وجه تولید سرمایه داری از طریق برآمد و انقلاب کارگری را نابود سازند؟
سران رژیم جنایتکار حاکم باید بدانند، پیکار توده های کارگر، زنان، جوانان و ملل تحت ستم با شرایط ضد انسانی حاضر هیچگاه متوقف نمی شود. راه پر افتخاری را که شاهرخ زمانی و مبارزینی همچون وی در پیش گرفته اند، با توسل به وحشیگری دستگاههای نظامی – امنیتی، و احکام ظالمانۀ دادگاه های فرمایشی مسدود نمی گردد! سردمداران رژیم سرمایه داری- استبدادی ایران باید بدانند، سرانجام ماشین سرکوب دولتی بدست توده های کارگر و زحمتکش جامعه از کار می افتد و بساط حکومت منحوس اشان برچیده خواهد شد. حکومتگران باید بدانند، باور به کمونیسم بعنوان تنها بدیل رهایی بخش در برابر بربریت سرمایه داری، آنچنان در میان بخش هایی از کارگران و زنان و جوانان ایران ریشه دوانده که با سرکوب، زندانی ، و شکنجه کردن، موفق به جلوگیری از گسترش این اعتقاد نخواهند شد.
هیچگاه دولت های بورژوایی ( در کلیۀ جوامع بشری ) نتوانسته اند با سرکوب و کُشت و کشتار اندیشۀ انقلاب کارگری، ایجاد سوسیالیسم، و سپس گذار به جامعۀ کمونیستی را از بین ببرند. با نگاه به تاریخ مبارزات پرولتاریای جهان علیه بورژوازی از قرن نوزدهم میلادی تا به امروز، این حقیقت را در مییابیم.
تاریخ پُر افت و خیز جنبش کارگری ایران در این سی و هفت سال هم، مؤید این واقعیت است که با وجود استبداد و خفقان حاکم، و فعالیت های مضر گرایشات راست درون این جنبش، نه فقط کارگران و زحمتکشان کشور برغم پراکندگی مبارزات اشان و نداشتن تشکلات و نهادهای طبقاتی مستقل، هرگز از مبارزه برای تحقق مطالبات انسانی خود باز نایستاده اند، بلکه در طی همۀ این سالها شاهد رشد چالش های کارگری، قوت گرفتن گرایش سوسیالیستی، و پرورده شدن رهبران و پیشروان رادیکال کارگری همانند شاهرخ زمانی بوده ایم.
در خاتمۀ این نوشتار بایسته است تا تأکید کرد که، تداوم اعتراض به قتل کارگر کمونیست، شاهرخ زمانی، از ضرورت های مبارزات ما کارگران و کمونیست ها در ایندوره است. « استمرار » بخشیدن به کمپین ها و اعتراضات مشترک احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست در مقابل سفارتخانه های رژیم بورژوا- اسلامی در سراسر دنیا، « سازمان دادن » گردهمایی ها و اعتراضات متحدانه در مقابل زندان های رژیم در داخل کشور با خواست آزادی تک تک فعالین کارگری در بند و کلیۀ زندانیان سیاسی، و « انعکاس » وسیع اخبار این اعتراضات از میدیا و شبکه های گوناگون اجتماعی به هدف همراهی افکار عمومی جهان با این پیکارها، راهی است برای در هم شکستن سیاست سرکوب رژیم جنایتکار ایران، و ممانعت از تکرار فجایعی از این قبیل.
نام و یاد کارگر کمونیست شاهرخ زمانی به سان تمامی جانباختگان راه سوسیالیسم فراموش نخواهد شد و سیمای پرمهر و دوست داشتنی او از خاطر ما کارگران و توده های زجر دیدۀ جامعه، نخواهد رفت. درود بی پایان به تمامی رهروان راه رفیق شاهرخ زمانی.
09/24/2015