علیرضا بیانی نکاتی در مورد «پیام سال نو»ی منصور اسانلو

 

نکاتی در مورد «پیام سال نو»ی منصور اسانلو
فروردین ۱, ۱۳۹۲: علیرضا بیانی
منصور اسانلو به مناسبت سال نو پیامی داده اند که در انتهای آن، توضیحی به شرح زیر آمده است:
«متاسفأنه چند هفتۀ پیش، هنگامی که برای شرح خروج خود از ایران با یکی از رسانه ها یعنی تلویزیون رها گفت و گو کردم، توضیحات این رسانه پس از گفت و گوی من این تصور را ایجاد کرد که من برای ادامۀ فعالیت به یک گروه یا تشکیلات خاص پیوسته ام. از این رو ضروری می دانم یادآور شوم، مطالبی که پیرامون پیوستن این جانب به تشکیلات وابسته به این تلویزیون و صاحب امتیاز آن به عنوان یک سازمان سیاسی منتشر شد، از نظر شخص من نتیجۀ سوءتفاهم در طی گفت و گو های مربوط به مصاحبه بوده است. همچنین تأکید می کنم که من هیچ گونه وابستگی و پیوستگی به هیچ حزب و تشکیلات سیاسی و رسانه ای ندارم»
در این باره لازم است به چند نکته اشاره شود:
اول؛ دوست گرامی منصور اسانلو؛ آیا شما می دانستید که «تلویزیون رها» متعلق به کدام گرایش است؟ این تلویزیون متعلق به تشکیلات «موج سبز» و به طور مشخص تریبون گرایش بورژوایی اپوزسیون جمهوری اسلامی است. از شما پس از این همه سابقۀ فعالیت انتظار می رود متوجه باشید که کدام رسانه ها، به کدام تمایلات طبقاتی تعلق دارند و با چه انگیزه و اهدافی برای مصاحبه به سراغ شما می آیند. آن ها صرفاً یک نهاد خبری نیستند، این تلویزیون از جمله دشمنان طبقاتی کارگران است و برای تقابل با جنبش کارگری فعالیت می کند. از شما با این همه تجربۀ کارگری انتظار می رود که این موضوع را تشخیص داده و اجازۀ «سوء تفاهم» یا بهتر بگوییم، سوء استفاده، به آن ها ندهید.
دوم؛ در این تلویزیون و در حضور شما، از شما به عنوان فردی که مسئولیت بخش کارگری جنبش سبز را بر عهده خواهد گرفت، یاد شد. از شما این انتظار می رفت که بلافاصله به این موضوع واکنش نشان دهید و به آن ها بگویید: «من هیچ گونه وابستگی و پیوستگی به هیچ حزب و تشکیلات سیاسی و رسانه ای ندارم» و به این ترتیب، جلوی «سوء تفاهم» را بگیرید.
سوم؛ شما در تاریخ 10 اسفند 1391 با این تلویزیون مصاحبه کردید و 19 روز بعد، و آن هم تنها در انتهای یک پیام نوروزی اعلام فرموده اید که به هیچ حزب و تشکیلات سیاسی وابستگی و پیوستگی ندارید. از شما با این مقدار سابقۀ فعالیت انتظار می رفت که در همان مصاحبه و یا دست کم فردای آن روز، طی تکذیبیه ای مستقل، ادعای پیوستن به موج سبز را تکذیب کنید. اکنون پس از گذشت 19روز، یعنی تقریباً سه هفته، و سکوت شما در تمام این مدت، به ما حق دهید که پس از به وجود آمدن بی اعتمادی کامل، و در شرایطی که شما اعتبار سابق خود را از دست داده اید، به این سادگی نپذیریم که می توان با ارائۀ توضیحی کوتاه در حدّ یک پاراگراف، همان چیزی را باور کنیم که شما می خواهید.
از نظر ما با این اطلاعیۀ اخیر شما، هچ چیز تغییر نکرده است. ما مانورهای سیاسی را خوب می شناسیم؛ و در مبارزۀ سیاسی، پیرو قواعد و سنت های انقلابی هستیم. در اپوزیسیون «چپ»، به کرّات گرایش هایی یافت می شوند که همۀ عمر فعالیت خود را در حوزه های حقوق بشری و انسان دوستانه و نظایر این ها گذرانده اند و اصولاً اهل تحلیل و بررسی مارکسیستی نیستند. آن ها تا پیش از پیوستن شما به «موج سبز»، نمی خواستند بپذیرند این مسیری است که شما انتخاب کرده اید؛ بنابراین وقتی در «تلویزیون رها» به روشنی شنیدند که شما مسئول حوزۀ کارگری جریان سیاسی نهاد مذکور خواهید شد، هنوز آن قدر گیج و گنگ بودند که باز هم سراغ اشتباهات اساسنامه ای سندیکای شرکت واحد می گشتند و از سندیکا می خواستند که اطلاعیۀ برکناری شما از سِمت هایتان را پس بگیرد. شدت بی ربطی آن ها به جنبش کارگری آن قدر بود که انتظار نداشتند شما از مواضع جدیدتان به نفع مواضع قبلی عقب نشینی کنید، بلکه منتظر بودند سندیکا اطلاعیۀ خود را پس بگیرد و شما در همۀ مناصب گذشته خود ابقا شوید تا لابد به جای انشعابِ تنها یک فرد به سوی گرایش بورژوایی، کلّ سندیکا به رهبری شما به این گرایش بپیوند! به این ترتیب «سنت مجمع عمومی» هم اجرا می شد و این همان چیزی بود که آن ها می خواستند! برای آن ها رأی مجمع عمومی به نفع بورژوازی اهمیتی نداشت؛ مهم، خودِ مجمع عمومی و «سنت» آن بود.
وقتی همۀ عمر سیاسی گرایش های بی ربط به جنبش کارگری، صرفاً مراقبت از «حقوق حقه و رعایت موازین مدنی و مدرن» باشد، آن گاه پیوستن شما به گرایش بورژوایی بی اهمیت است، در عوض رعایت موازین مدرن و مدنی سندیکا است که دارای اهمیت می شود! خوب دوست گرامی، وقتی رهبران بورژوای «موج سبز»، این همه امید به چنین رفرمیست های جا خوش کرده در احزابِ من درآوردی و از آستین بیرون آمده دارند، چرا از شما نخواهند که به جای تقابل با فعالین جنبش کارگری، با مانوری کوچک، هم رفرمیست ها را در گیجی خود باقی نگاه دارید و هم موجبات نزدیکی طیفی از همین مدافعین را به سوی خود، و از این طریق به همان گرایش بورژوایی، فراهم کنید؟! آن ها حوصله و استعداد فراوانی در مسائل فرعی مانند اساسنامه و نظایر آن دارند و کافی است که شما چنین تکذیبیه ای صادر کنید تا دور تازه ای از جدل فرسایشی میان این طیف را فراهم کنید و در نهایت به جای آن که به آن ها بپیوندید، آن ها را به دنبال خود به جایی متصل کنید که خود متصل شدید.
جمع بندی: از نظر ما این نوشتۀ شما هیچ چیز را نشان نمی دهد. استعداد شما در چرخش به راست و امکان این چرخش در خارج از کشور، و به خصوص مصاحبۀ شما با نمایندگان جبهۀ راست نشان داد که شما فعلاً به این «جبهه» پیوسته اید. پیوستن به این جبهه لزوماً به معنی «پیوستگی و وابستگی حزبی» نیست. شما بدون آن که به حزبی بپیوندید هم می توانید به جای جبهۀ چپ در کمپ راست بورژوایی قرار داشته باشید. به این ترتیب در اطلاعیۀ شما، بدون آن که نقد صریح خود نسبت به جبهۀ بورژوازی طیف «موج سبز» و متحدین آن طرح شود، می تواند تنها یک مانور سیاسی باشد. اگر تصور می کنید شبهه و سوء تفاهمی باعث شده که در انتهای یک پیام تبریک سال نو، ضمناً رفع سوء تفاهم کنید، مطمن باشید که این امر خود سوء تفاهم را افزایش می دهد. برای رفع سوء تفاهم، لازم است نقد صریح خود را به جریانی که سعی کرد شما را به خودش منتسب کند، منتشر کنید و نشان دهید فعالیت آیندۀ شما در جهت تقویت کمونیست ها و جنبش کارگری است یا سبزها و بورژوازی.
علیرضا بیانی
اول فروردین 1392