عباس گویا – “اسلام هراسی” ابزاری برای خفه كردن انتقاد از اسلام سیاسی

“اسلام هراسی” ابزاری برای خفه كردن انتقاد از اسلام سیاسی

عباس گویا

١٧ دسامبر ٢٠١۵

دفتر خامنه ای اسلام هراسی را اینگونه تعریف میكند: «ترس نامعقول، تعصب و تبعیض علیه اسلام و مسلمانان» [١]

این تعریف در اساس یك مغلطه است كه تنها میتواند دستپخت علمه متحجر اسلامی باشد چرا كه   هم یك مذهب و هم پیرو مذهب را شامل میشود در حالیكه ایندو مقولاتی كاملا مجزا هستند. تفاوت فاحشی بین اسلام و مسلمان، مسیحیت و مسیحی، یهودیت و یهود وجود دارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت عقیده هستند در حالیكه مسلمان، مسیحی و یهود افرادند. همه افراد صرفنظر از عقیده شان قابل احترامند اما عقاید لزوما قابل احترام نیستند. نه تنها این، كه آزادی انتقاد و تمسخر و توهین به عقاید ــ صرفنظر از اینكه ما چه عقایدی را خوب و بد تلقی كنیم ــ لازمه برقراری آزادی بیان در جامعه است.

تعریف بالا از اسلام هراسی ادعا میكند كه ترس از اسلام «غیر عقلانی» است و هیچ منفذی هم برای ترس عقلانی از قوانین اسلامی باز نمیگذارد. واضح است كه اسلام هراسی مقوله ای علمی نیست. “اسلام هراسی” حتی مفهومی مذهبی نیست. تمام ادیان عمده از اصطلاحات مذهبی و دگماتیكِ كما بیش مشابهی در  دفاع از خود استفاده میكنند. تمام مذاهب مفاهیمی مانند ترك مذهب یا گرویدن به مذهب دیگری ــ كه ارتداد مینامند ــ و توهین به مقدساست را تثبیت كرده اند. روحانیت هر مذهبی مجازات خاص برای کسی که مرتکب ارتداد و توهین به مقدسات شده باشد تعیین میكند. اما اسلام هراسی در هیچ كجای این مفاهیم مذهبی قرار نمیگیرد. اگر اعتباری مذهبی در اسلام هراسی وجود داشته باشد، این هراس باید برای تك تك مذاهب دیگر نیز وجود داشته باشد، مانند “مسیحیت هراسی”، “بودا هراسی”، “یهودیت هراسی”[٢]. چنین چیزی وجود ندارد.

با توجه به اینکه اسلام هراسی شامل هراس از مسلمانان نیز میشود، اسلام هراس باید یک غیر مسلمان باشد. اجازه دهید این فرض را بررسی كنیم.

مسلمانان اسلام هراس

جمهوری اسلامی ایران مدعی است كه 99.4 درصد از جمعیت ایران مسلمانانند. بعبارت دیگر بیش از نود و نه درصد مردم اسلام را در بدو تولد به ارث برده اند و حق ترک اسلام یا گرویدن به مذهب دیگری را ندارند. در غیر این صورت با مجازات مرگ روبرو میشوند. فرض بگیریم تا اینجا همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود. مشکل این است که این «مسلمانان» در زندگی روزمره خود اسلام، قوانین اسلامی و روحانیت را به سخره گرفته، به آنها توهین میكنند. طبق آمار رسمی جمهوری اسلامی:

  • 63 درصد از زنان حجاب اسلامی را رعایت نمیكنند
  • شیخ یوسف صانعی اعتراف کرد «بعد از 36 سال ما چکار کردیم که در تشییع جنازه یک خواننده اینقدر آدم می رود اما وقتی مهدوی کنی فوت کرد رفتار مردم طور دیگری بود و مردم برای همدیگر جک و لطیفه می فرستادند. » توجه داشته باشیم كه موسیقی خواننده مورد نظر طبق فتوای خامنه ای حرام تلقی می شود.
  • شدت گسترش تمسخر روحانیون، قوانین اسلامی و حتی قرائت قران در شبكه های اجتماعی و سیستم موبایل بقدری زیاد است كه جمهوری اسلامی ستاد مبارزاتی در دنیای مجازی تشكیل داده است و تا كنون صد ها نفر را بخاطر شیوع ادبیات غیر یا ضد اسلامی دستگیر كرده اند
  • 5.5 میلیون آنتن های ماهواره ای غیر قانونی در ایران  فعلاند كه عمده آنها به كانالهای تلویزیونی مخالفین سكولار، آتئیست جمهوری اسلامی متصل یا در هر صورت بمنظور تماشای برنامه های تلویزیونی غیر اسلامی بكار میروند
  • «مسلمانان» ایران بیش از 80 میلیون لیتر مشروبات الکلی که سالانه به ایران قاچاق میشوند، مصرف میكنند
  • رابطه جنسی غیر اسلامی، از جمله همجنس گرایی، ازدواج سفید، و همچنین سكس غیر اسلامی در بستر و …

موضوعات بالا تماما و با هر تفسیر اسلامی از آنها، در رده اسلام هراسی قرار میگیرند. بنابراین با اتكا به آمار و ارقام و اعترافات جمهوری اسلامی، میلیون ها نفر ساکنان مسلمان ایران اسلام هراسند. تا آنجا كه به قوانین اسلامی برمیگردد، این اسلام هراسان یك ترس عقلانی از اسلام دارند.

وجود “مسلمانان اسلام هراس” پوچی اسلام هراسی را ثابت می کند. همچنین این واقعیت بار دیگر بر ما برملا میشود كه جامعه به “ما مسلمانان” در مقابل “آنهای غیر مسلمان” تقسیم نمیشود. اسلام هراسی نه تنها نوع خاصی از نژادپرستی نیست، كه مخترعان اسلامی این عبارت خود مجری وحشیانه ترین سیاستهای تبعیض آمیز قرون وسطائی علیه زنان جامعه و علیه ساكنان مسلمان افغان در ایرانند.

اسلام هراسی ابزاری برای خفه كردن انتقاد از جنبش وحشی اسلام سیاسی و حاکمان کشورهای اسلامی است. هنگامی که یك عبارت بصورت دلبخواه قاضی تشخیص حقیقت میشود، حاکمان می توانند به هر عبارت خود ساخته دیگری نیز متوسل شوند تا به كمك آن توده مردم را سركوب كنند. جمهوری اسلامی ایران نمونه عالی آن است. جمهوری اسلامی در 36 سال گذشته مخالف چپ را “محارب با خدا” خواند و مجازات او را مرگ توام با شکنجه تعیین كرد. آخوندها هر روز توده مردم را با تهدید به مرگ آنها در صورت ترك اسلام یا توهین به مقدسات مرعوب میكنند. حاكمان در ایران با استفاده از عبارت “محاربت با خدا” هر گونه مخالفتی با حكومتشان را سرکوب میكنند. آنها اسلام هراسی را مشخصا برای خفه كردن اعتراض در خارج از كشور بكار میبرند. دفتر خامنه ای میگوید: «مهم ترین دلیل برای گسترش اسلام هراسی ــ در هماهنگی با پروژه ایران هراسی ــ خود انقلاب اسلامی است.» به عبارت دیگر اسلام هراسی یک واژه سیاسی است كه بمنظور ساكت كردن منتقدین جمهوری اسلامی در خارج از ایران بكار گرفته میشود. این استفاده واقعی و عملی “اسلام هراسی” است.

زیر نویس:

[١] در اینجا قصد ریشه یابی عبارت اسلام هراسی را ندارم. گفته میشود این عبارت در ادبیات انگلیسی برای اولین بار در سال ١٩٢٣ مورد استفاده قرار گرفته است، یعنی حول و حوش فروپاشی كامل امپراطوری عثمانی. آنچه مسلم است اینكه كاربرد و اشاعه وسیع و جاری عبارت “اسلام هراسی” توسط جنبش وحشی اسلام سیاسی و مشخصا جمهوری اسلامی ایران دامن زده شد.

[٢] البته آنتی سمیتیزم یا ضد سامی گرائی كه اغلب مترادف با یهود ستیزی بكار برده میشود وجود دارد. اما اولا ضد سامی گرائی بنا بتعریف یك نوع نژاد پرستی علیه “قوم سامی” است، قومی كه به ساكنان غرب خاورمیانه و شاخ آفریقا ــ و در روایتهای دیگر به جغرافیائی مشابه ــ اطلاق میشد. و ثانیا آنتی سمیتیزم نیز از طرف دولت اسرائیل دقیقا مانند “اسلام هراسی” برای خفه كردن هر انتقادی به دولت مذهبی و نژادپرست اسرائیل استفاده میشود.