شهلا دانشفر-کارگران در هفته ای که گذشت

شهلا دانشفر

کارگران در هفته ای که گذشت

اعتصاب کارگران هپکو برای پیگیری خواستهایشان، فراخوان بازنشستگان به تجمع اعتراضی در روز هشتم آبانماه در مقابل دفتر سازمان برنامه و بودجه، سه روز تجمع اعتراضی جوانان بیکار در آبادان علیه بیکاری در مقابل فرمانداری، اعتصاب دو هفته ای کارگران ” لاستیک پارس” علیه اخراج ها، گسترش اعتراضات در فازهای مختلف پارس جنوبی، ادامه کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات و اعتراضات گسترده کارگری در شهرهای مختلف سرتیترهای برجسته  اخبار و مسائل مهم کارگری در هفته گذشته است.

تجمع اعتراضی کارگران هپکومقابل استانداری اراک

روز ٣٠ مهر کارگران هپکو در اراک در اعتراض به سه ماه حقوق و دیگر معوقاتشان و بخاطر بلاتکلیفی شغلی خود مقابل استانداری شهر تجمع کردند. بنا بر خبر ها کارگران این شرکت از سال ٨٦ با این معضلات روبرویند. در طول یکسال اخیر این کارگران، بارها و بارها در اعتراض به این وضعیت برده وار کاری دست به تجمع زده اند و هر بار توانسته اند بخشی از طلب خود را بگیرند و وعده و وعیدهایی به آنها داده شده است، ولی همچنان با مشکلات معیشتی و کاری روبرو هستند. از جمله پس از تجمعات گسترده کارگران هپکو و آذرآب در اواخر شهریور ماه علی ربیعی به این استان سفر کرد و وعده داد که مشکلات کارگران را حل خواهند کرد و دستمزدهای معوقه آنان در همان هفته پرداخت خواهد شد. اما به این وعده ها عمل نشد.

 اعتراضات کارگران هپکو در شهریور ماه به همراه کارگران آذرآب،  نقطه عطف تازه ای در جنبش کارگری بود. اعتراضات متحدانه این کارگران، ایستادن آنها در مقابل سرکوبگری های نیروی انتظامی، فریاد اعتراض آنها علیه اختلاس ها، بیحقوقی ها و سرکوبگری های حکومت و شعارهای رادیکال و اعتراضی آنها انعکاس گسترده ای در شهر اراک و در کل جامعه داشت و با موجی از همبستگی کارگری روبرو شد. بدنبال این اتفاقات مبارزات کارگران هپکو در موقعیت قویتر و متحد تری قرار گرفته است و در چنین موقعیتی است که کارگران هپکو اعتراضات خود را از سر گرفته اند. بر روی بنری که در اعتراض روز ٣٠ مهر کارگران هپکو در دست داشتند، نوشته شده بود: “نه سازش نه تسلیم، نبرد تا پیروزی”.

جوانان علیه بیکاری

طی روزهای ٢٩ و ٣٠ مهر و اول آبانماه گروهی از جوانان بیکار در آبادان در اعتراض به  بیکاری گسترده و تبعیض و نابرابری در برابر ساختمان فرمانداری شهر تجمع کردند. در این حرکت اعتراضی جوانان معترض  خواستار حضور فرماندار و پاسخگویی او شدند.

بیکاری یک درد اجتماعی است و در تقابل با این معضل بزرگ اجتماعی که آمارش میلیونی است و دامنگیر خانواده های بسیاری است، باید جنبشی گسترده و سراسری به راه انداخت. جنبشی که همه بیکاران و خانواده هایشان، همه کارگرانی که از کار بیکار میشوند و خانواده هایشان را در بر بگیرد.

تجمع اعتراضی جوانان بیکار در آبادان، میتواند الگویی برای اعتراض میلیونها جوان بیکار در شهرهای مختلف باشد. میتوان این الگو را در همه شهرها تکثیر کرد و نه فقط جوانان، بلکه خانواده هایشان و کل جامعه را علیه فاجعه عظیم بیکاری به میدان آورد.

با کارزاری سراسری علیه بیکاری و با خواست بیمه بیکاری برای همه  و حق داشتن کار و یک زندگی انسانی، صف میلیونی نیروی خود را علیه بیکاری سازمان دهیم.

دو هفته اعتصاب در شرکت لاستیک پارس

روز ٣ آبان کارگران شرکت لاستیک پارس که سازنده تایرهای خودروهای سواری و سنگین و از زیر مجموعه های بانک صنعت و معدن هستند، وارد دومین هفته اعتصاب خود شدند. کارگران این شرکت در گفت و گو با خبرنگار “نفت ما” دلیل این اعتصاب را دریافت حقوق های نجومی مدیران این شرکت و بیکارسازیهای وسیع اعلام کردند. با کمال تاسف بنا بر خبرها دو تن از کارگران اخراجی این شرکت بعد از گذشت چند روز از بیکارسازیها دچار ایست قلبی شده و جانباخته اند. جانباختن این عزیزان را به خانواده هایشان، به همکارانشان و به همگان تسلیت میگویم. درگذشت این دو کارگر به فضای اعتراض کارگران لاستیک پارس شدت داده است.

 اعتراض به اختلاسها، اعتراض به حقوق های نجومی، اعتراض به زندگی زیر خط فقر، اعتراض به نابرابری، مضمون اعتراضات امروز کارگران و بخش های مختلف جامعه در ایران است. اعتراضاتی که با شعارهایی چون یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، ملک نجومی تو، ما را بی مسکن کرده، حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی، سفره تو رنگینه ، سفره ما فقیره در اعتراضات معلمان، کارگران، بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه خود را هر روزه بیان میکند. همه اینها شعارهای  واحدی هستند که مبارزات بخش های مختلف جامعه را به هم پیوند میدهند. این شعارها را همه جا به پلاتفرم اعتراضاتمان تبدیل کنیم. به عبارت روشنتر اینها همه اعتراضاتی هستند که مستقیما حکومت اسلامی و بساط چپاول و غارت سرمایه داری حاکم را به چالش میکشد. از مبارزات بخش های مختلف جامعه وسیعا حمایت کنیم.

گسترش اعتراضات در فازهای پارس جنوبی

روز ٢٦ مهر کارگران فازهای ٢٢ و ٢٤ پارس جنوبی مستقر در منطقه تمبک شهرستان کنگان در اعتراض به عدم پرداخت ٤ماه حقوق دست از کار کشیدند ومقابل این فازها تجمع کردند. این کارگران در هفته قبلتر آن نیز دست به اعتصاب وتجمع زده بودند. بدنبال این اعتراضات کارفرما در جمع کارگران حاضر شد  و وعده پرداخت طلبهای آنان را داد.

همچنین در سی ام مهر ماه حدود ٤٠٠ نفر از کارگران قسمت تعمیرات فازهای ١٥و١٦ پارس جنوبی در اعتراض به ٢ ماه تاخیر در پرداخت حقوق دست از کار کشیدند. در این اعتراضات کارگران اعتراض خود را به سطح نازل دستمزدهایشان اعلام کردند. هم اکنون جنبشی اجتماعی در اعتراض به حقوق های زیر خط فقر در جریان است. جنبشی که با شعار خط فقر ٤ میلیون ، حقوق ما یک میلیون و با خواست داشتن یک زندگی انسانی خود را در اعتراضات کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و بخش های مختلف جامعه هر روزه دارد خود را بیان میکند.

پارس جنوبی یکی از کانون های داغ اعتراضات کارگری است و هر روز در گوشه ای از این منطقه صنعتی اعتراض و مبارزه است.

کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات

یکی از عرصه های مهم مبارزات کارگران، معلمان، بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه، اعتراض علیه امنیتی کردن مبارزات با خواست مشخص لغو احکام امنیتی صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان و مردم معترض است. این کارزاری است که با بیانیه مشترک اسماعیل عبدی از رهبران اعتراضات معلمان و جعفر عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بر پا شد و صف مبارزه کارگران و معلمان را در کنار هم قرار داد و به اعتراضی اجتماعی تبدیل شد. مضمون این کارزار دفاع از حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و مبارزه برای داشتن یک زندگی انسانی است.

اسماعیل عبدی و محمود بهشتی دو تن از معلمان معترض در قرنطینه بند چهار بسر میبرند. بنا بر اخبار منتشر شده روز دوم آبان مأموران جنایتکار گارد امنیتی زندان اوین به این بند که در حال حاضر محل نگهداری شماری از زندانیان سیاسی است، یورش برده و ضمن شکستن شیشه ها،  با زندانیان سیاسی درگیر شدند.  یک خواست مهم معلمان آزادی فوری و بدون قید و شرط اسماعیل عبدی، محمود بهشتی، محسن عمرانی، و مختار اسدی از معلمان زندانی و رضا شهابی از اعضای هیات مدیره سندیکای واحد و  تمامی زندانیان سیاسی است. این را بارها و بارها در اعتراضات و مبارزاتشان اعلام کرده اند.

رضا شهابی که به اتهام واهی و با دسیسه بیدادگاه های قضایی و امنیتی علیرغم اینکه ٦ سال حبس خود را سپری کرده است، به ٩٦٨ روز حبس بیشتر محکوم شده است. او بعد از بازداشتش در اعتراض به این حکم دست به اعتصاب غذا زد و بدنبال کارزاری گسترده در حمایت و همبستگی با وی، بعد از ٥٠ روز با قول پیگیری پرونده اش از سوی مقامات قضایی بطور مشروط به اعتصاب غذای خود خاتمه داد. اما هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است. از جمله در ١٨ مهر تصمیم گرفته شده بود که او را بدلیل وضعیت بد جسمانی اش به بیمارستان انتقال دهند، اما بنا بر گزارش منتشر شده از سوی خانم ربابه رضایی همسر وی، بدلیل اینکه رضا شهابی به بستن قول و زنجیر بر دست و پای خود تن نداد، این کار صورت نگرفت. و بالاخره آخرین خبر اینکه مقامات قضایی با فشار آوردن بر روی وثیقه گذار جعفر عظیم زاده و تهدید به ضبط وثیقه فشار آورده اند که جعفر عظیم زاده را به زندان بازگرداند. او ٦ سال حکم دارد.

 هم اکنون کارزاری قدرتمند در داخل و در سطح جهانی برای آزادی رضا شهابی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی، محسن عمرانی، مختار اسدی، آتنا دائمی و تمامی زندانیان سیاسی در جریان است. همچنین در اعتراض به فشار برای بازگرداندن جعفر عظیم زاده به زندان اعتراض گسترده ای به راه افتاده است. وسیعا از این کارزار و اعتراض علیه امنیتی کردن مبارزات حمایت کنیم.