شمس الدین امانتی پروسه بازنشستگی در ایران

پروسه بازنشستگی در ایران
شمس الدین امانتی
در ايران پس از انقلاب مشروطه، در تاريخ يكم‌ارديبهشت‌‌١٢٨٧شمسی در مجلس اول قانونی موسوم به قانون وظايف وضع شد كه برای “عائله كارمندان متوفای دولت، حقوق برقرار شود.”براساس اين قانون پدر، مادر، همسر، اولاد و نوادگانی كه تحت تكفل مستخدم متوفی بودند در مجموع از نصف حقوق ماهانه كارمند استفاده می كردند اما برای حقوق بازنشستگی و از كار افتادگی پيش‌بينی نشده بود.
در سال١٣٠١قانون استخدام كشوری و در سال١٣٠٢قانون استخدام قضات به تصويب رسيد كه در هر دو قانون پرداخت حقوق بازنشستگی منظور شد، پس از آن قوانين ديگری وضع شد كه به موجب آنها حقوق بازنشستگی به عموم كاركنان لشگری و كشوری تعلق می گرفت.
سال١٣٢٨نخستين قانون كار به تصويب رسيد و صندوقی به نام تعاون و بيمه كارگری تشكيل شد كه به كارگران پير و از كار افتاده حقوق پرداخت می كرد. در حقيقت می ‌توان گفت بيست و دوم ‌آذر١٣٠١ روز پيدايش نظام بازنشستگی در ايران است.”(برگرفته از کتاب راهنمای مقررات بازنشستگی)
من دوبار بازنشسته شدم اولین بار در ایران و در غیاب خودم و دومین بار در سن ٦٥سالگی بعد از ١٥ سال کار در کشورسوئد. برای خودم و تعدای از دوستانم این سوال مطرح بوده و هست که بعد از اینکه بازنشسته شدم اوقات فراغتم را چگونه خواهم گذراند؟ جای خالی ٨ ساعت کار و حداقل ٢ ساعت رفت و برگشت در روز را چگونه پر خواهم کرد؟ وضع مالی من چگونه خواهد بود؟ استفاده از خدمات پزشکی، رفاهیات و بیمه اجتماعی من چگونه تأمین خواهد شد؟ و …………. .
پشت سر نهادن دورانی طولانی از کار و وارد شدن به مرحله دیگری از زندگی اجتماعی برای اکثریتی از آنهائی که به دلیل کهولت سن بازنشسته خواهند شد عمومیت دارد، با این تفاوت که حقوق بازنشستگی من ماهانه در روز معینی به حسابم واریز خواهد شد. اما در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی این وجه ناچیز با تأخیر چندین ماهه ای مواجه است.
خبرنگار “ایلنا” نمونه ای از این تأخیر را این چنین گزارش کرده است؛ حسینی نماینده مردم قائم شهر و جویباردر تذکر شفاهی خود در شصت و سومین جلسه علنی مجلس نهم به وزیر صنعت معدن تجارت گفت: “۸۷ هزار بازنشسته مظلوم صنعت فولاد سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده‌اند آیا اگر ما یک ماه حقوق خود را دریافت نکنیم می‌توانیم مشکلات گرانی‌های موجود در کشور را تحمل کنیم.”
قبل از هر چیز بایستی به این نماینده مجلس و یکی از”حامیان”کارگران بازنشسته مظلوم گفت که حساب شما با این ٨٧ هزار نفر کارگر و خانواده آنها و میلیونها کارگر ستمدیده دیگر در ایران کاملآ جدا است. شما اگر حامی کارگران بازنشسته مورد نظرتان می بودید نمی بایستی در مجلس مرتجعان حاکم بر ایران نماینده می شدید. در ضمن فراموش نکنید که شما ماهانه 5/2 ميليون تومان حقوق دریافت میکنید.
وارد شدن به این مرحله از زندگی اجتماعی برا ی کارگران بازنشسته ای که طی سالیان طولانی بخشی ازجوانی و عمر مفید خود را جلو کوره های ذوب فولاد، معدن ذغال سنگ، کوره پزخانه ها و…… . سپری کرده اند و هم اکنون تحت حاکمیت رژیم اسلامی به سر می برند سخت، زجر آور و توأم با مبارزه برای زنده ماندن است.
این کارگران نه تنها در دوران بازنشستگی حقوق بخور و نمیر آنها با تأخیری چندین ماهه ای همراه است بلکه به هنگامی که در این کارخانه ها و شرکت های دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند سرمایه داران و صاحبکاران آنها چندین ماه حقوق کارگران را پرداخت نخواهندکرد. بنا به گزارش خبرگزاری”ایلنا”و به اذعان معاون اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رژیم در هرمزگان،”٧١ شرکت در منطقه صنعتی غرب بندرعباس بین یک تا پنج ماه حقوق کارگران خود را پرداخت نکرده اند.”
پیشرفت علم پزشکی، بهداشت و درمان در کشور های پیشرفته آمار مرگ و میر در میان سالمندان را کاهش داده است. چند روز پیش یکی از مسئولین خانه سالمندان در مصاحبه با گوینده یکی از کانال های تلویزیون سوئد گفت:”علی رغم سن زیاد این سالمندان اما مدت هاست کسی نمرده و در ادامه نتیجه گرفت که شمار بازنشستگان و سالمندان در جهان افزایش یافته و به همین نسبت نقش و جایگاه اجتماعی بازنشستگان در جامعه نیز به درجاتی افزایش یافته است.”
در ایران جمعيت زیادی در شرايط بازنشستگی به سرمی ‌برند. علی رغم اینکه شمار آنها رو به افزایش است اما در جهت رفع مشکلات و بهبود زندگی آنان نه تنها هیچ اقدام اساسی صورت نگرفته بلکه متأسفانه نقش و جایگاه آنها در جامعه تحت حاکمیت رژیم اسلامی کمتر مورد حمایت قرار گرفته و می گیرد. مضافآ بحران اقتصادی کنونی در جهان و تأثیرات مخرب آن بر سطح زندگی بازنشستگان در ایران، فرصت هر گونه لذت بردن از زندگی در این دوران را به پائین ترین نرم از استانداردهای جهانی کاهش دادە است.
این روند تأثیر مستقیمی بر جسم و روح آنها دارد. به گونه ای که تأثیرات منفی این پروسه بر زندگی زناشوئی و روحیه فرزندان آنها که به دلیل بیکاری و فقر هنوز با والدین خود زندگی میکنند، غیرقابل انکار است.
اگر به درد دل این قشر از جامعه گوش کنیم اکثریتی از آنها در زمینه اقتصاد درد مشترکی دارند. اغلب فرزندان آنها به دلیل بیکاری در مقاطع مختلف از زندگی به شدت به والدین خود وابسته هستند، به نحوی که دوران مدرسه را تا آخرین سالهای دبیرستان نزد والدین خود خواهند بود. اگر در دانشگاه قبول شوند پرداخت شهریه، خرج خوراک، پول تو جیبی، هزینه لباس و در مواردی که فرزندان آنها در شهر های دیگری غیر از شهر محل سکونت خود به دانشگاه راه یابند، کرایه خانه و شهریه کمرشکن دانشگاه و بقیه هزینه های آنها را والدینشان تقبل خواهند کرد. معمولآ والدین آنها در این شرایط با توجه به سن فرزندان خود در دوران دانشجوئی، یا بازنشسته شدەاند و یا در شرف بازنشستگی هستند.
فکرش را بکنید که اگر در خانواده ای دو نفر آنها دانشجو باشند والدین بازنشسته آنها با حقوق ماهانه ای حدود ٥٠٠ هزار تومان روزگار آنها چگونه سپری خواهد شد؟ متأسفانه بازنشستگی در ایران شروع مجددکاراست البته اگر کاری پیدا شود. این در حالی است که میزان تورم مرتب افزایش می یابد و حقوق آنها تفاوت چندانی نمی کند؟ با توجه به بحران سرمایه داری جهانی و بازتاب این بحران در ایران، افراد در دوران بازنشستگی به پول بیشتری نیاز دارند.
تأثیر منفی رشد سرسام آور بیکاری در بین جوانان ایرانی که فرزندان بازنشستگان از این امر مثتثنی نیستند یکی از عوامل اصلی عدم استقلال اقتصادی است که متأسفانه بازتاب این بحران در ایران و تأثیر منفی آن بر این خانواده ها به گونه ای است که به هنگام ازدواج و بعد از آن ناچارآ نزد والدین خود زندگی میکنند. علی رغم محبت و فداکاری والدین نسبت به فرزندان و نوه های خود زندگی کردن برای آنها در این جمع تحقیر آمیز و شکننده است.
موارد فوق بخشی ازتصویر واقعی دراین مرحله از زندگی اجتماعی است که در انتظار اکثریت کسانی است که به سالهای آخر اشتغال به کار خود نزدیک میشوند. ترس از این آینده سخت و دشوار که قبل از دوران بازنشستگی شروع میشو د غیر قابل تحمل شده است.
این وضعیت فلاکتبار برای کسانی که سالهای متمادی از عمر و جوانی خود را به کار یکنواخت خدماتی اشتغال داشته اند علی رغم وضع بد اقتصادی خود علاقه بیشتری به وارد شدن به این مرحله از زندگی اجتماعی را دارند بگونه ای که بعد از بازنشسته شدن چندان رغبتی به کار از نوع کاری که قبلآ به آن اشتغال داشته اند، ندارند. من به دلیل اینکه سال های متمادی به کار های سخت خدماتی مشغول بودم برای رسیدن به این مرحله تازه از زندگی اجتماعی روزشماری میکردم.
این در حالی است که آن تعداد از بازنشستگانی که رسته های شغلی آنها در گذشته علمی، فنی و مهندسی بوده در رابطه با اشتغال مجدد به نسبت کسانی که رسته های شغلی آنها خدماتی است بعد از بازنشستگی اغلب به کار قبلی خود در ادارات و شرکت های خصوصی مشغول به کار میشوند و به همین دلیل از نظر مالی و روحی کمتر دچار مشکل می شوند. اما همگی آنها در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی علاوه بر جو خفقان و عدم امنیت سیاسی – اجتماعی از کمبود امکانات داروئی، رفاهیات و عدم اجرای بیمه اجتماعی و درمانی رنج می برند. با این تفاوت که بازنشسته شدگانی که رسته شغلی آنها خدماتی بوده و حقوق کمتری دریافت میکنند قدرت خرید دارو، هزینه درمان و امکانات معمولی زندگی روزانه خود را ندارند.
اینکه افراد در دوران بازنشستگی در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری به پول بیشتری نیاز ندارند نه تنها درست نیست بلکه بسیاری از آنها با در نظر گرفتن شرایطی که به مواردی از آن اشاره کردیم بیش از دوران اشتغال به پول نیاز دارند. بنا بر این بازنشستگان در این مرحله از زندگی اجتماعی لذت چندانی نخواهند برد.
بازنشستگان در راه دست یابی به تشکل مستقل جهت برآورده کردن نیاز های اقتصادی – اجتماعی خود به پشتیبانی و حمایت کارگران جوانتر و اقشار ناراضی به تمامیت رژیم اسلامی نیاز دارند.
بازنشستگان را در این پروسه از مبارزه یاری رسانید تا شما هم به سرنوشت آنها دچار نشوید. همگی ما شاهدیم که بخشی از اوقات روزانه بازنشستگان در تجمع های اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه، بیمه اجتماعی و … . درجلو مجلس رژیم اسلامی بدون نتیجه به هدر می رود.
برای رهائی از این تحقیر و ارج نهادن به چند دهه از کار مشقت بار کارگران در کار خانه های، مراکز تولیدی، کوره پزخانه ها، معادن و ……. راهی جز مبارزه مشترک و سازمانیافته برای کسب این مطالبات و در نهایت سرنگونی رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی باقی نمانده است.
کارگران عزیز شرکت نفت؛ کارگران سایر بخش های دیگر نیاز مبرمی به کمک شما دارند.
کارگران شرکت نفت با اقدامی انقلابی در جریان قیام سال ٥٧ شیر های نفت را بستند و همراه با توده وسیعی از معترضین رژیم پهلوی را سرنگون کردند. آنها بازنشسته شدند و اجرای بعدی این تجربه گرانبها را به شما سپردند. طبقه کارگر و توده مردم زحمتکش و به ستوه آمده، زنان و جوانان در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به مبارزه متشکل و رهبری پیشروان مبارز و انقلابی شما جهت سرنگونی رژیم اسلامی در ایران امید بسته اند.
به هرشکلی که برایتان ممکن است به پروسه سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و برقراری سیستمی عاری از هر گونه ستم، استثمار و نابرابری اقدام کنید.
چهار شنبه ٩ اسفند ١٣٩١