سیامک دهقانی -بهرام جان رحمانی و مصطفی هجری!

بهرام جان رحمانی و مصطفی هجری!
بهرام جان رحمانی,نویسنده ای پرکار و فعال در عرصۀ اینترنت است که با جمع آوری تعداد زیادی خبر و گزارش از منابع گوناگون و چسباند آنان به یگدیگر و اضافه نمودن چند خط تفسیر و تحلیل در لابلای اخبار گردآوری شده؛ نوشته ای طولانی تحویل خوانندگان علاقمند می دهد تا بدانند دنیا در دست کیست. بهرام جان رحمانی؛ با اینکه عضو کانون نویسندگان ایران در تبعید ایران است؛ اما تاکنون در عرصۀ ادبی به جز انتشار چند جزوه کوتاه ادبی از جمله ترجمۀ تعدادی از شعرهای ناظم حکمت شاعر انقلابی ترکیه؛ اما بیشتر در عرصۀ سیاست قلم می زند و بمانند یک تبعیدی سیاسی مبارز؛ در رابطه با همه چیز نظر می دهد و نظرات و دیدگاههای سیاسی اش را بروشنی و صراحت بیان می نماید! مثلا ایشان در رابطه با سفر آقای مصطفی هجری؛رهبر یکی از شاخه های حزب دمکرات کردستان ایران به ایالات متحدۀ آمریکا؛مطلبی بالابلند نوشته است واز سفر رهبر پیر و مسن سال حزب دمکرات کردستان ایران؛ مصطفی هجری به آمریکا و دیداربا بعضی سیاستمداران درجه چندم و بی خاصیت آمریکایی انتقادکرده است؛یکی از شکایات بهرام گرامی به مصطفی هجری اینست که چرا گفته است برای ایجاد ثبات و امنیت در منطقه؛ باید جمهوری اسلامی عوض شود و از بین برود! بهرام در این مورد می نویسد:”
اما بر خلاف آقای هجری و دیگر دوستان ناسیونالیستی‌اش، جامعه ایران نیازی به کمک و حمایت‌های دولت‌های جهان و منطقه ندارد. باید مردم این کشورها دولت‌هایشان را وادار کنند که در امور داخلی کشورهای دیگر، به ویژه کشورهایی که تحولات سیاسی و انقلابی در آن‌ها در جریان است دخالت نکنند و به گروه‌ها ارتجاعی و تروریستی از موضع طبقاتی سرمایه‌داری خود یاری نرسانند”.(نقل قول از بهرام رحمانی)
به نظر من نگرانی بهرام رحمانی در مورد” کمک و حمایت های دولتهای جهان و منطقه از جامعۀ” ایران؛بیهود و عبث است! زیرا؛ مناسبات سرمایه داری حاکم بر “سرزمین خر و خورشید آریایی”و پاسدار سیاسی آن یعنی جمهوری اسلامی آنچنان وابسته به امپریالیسم جهانی که فعلا قصد از بین بردن و تعویض آن با هیچ گروه و دسته و جریان دیگری را ندارند که ندارند!
پس؛ سفر سیاسی ـ تفریحی آقای مصطفی هجری به سرزمین ینگه دنیا، در عمل هیچ خطر و تهدیدی بر علیه رژیم جنایتکار اسلامی در بر ندارد که ندارد! به نظر من هیچ جای نگرانی برای جملۀ آمریکا به ایران تحت سلطه و اشغال جمهوری اسلامی نیست و خیال طرفداران صلح و آشتی و صفا راحت و آسوده باشد!
منتها؛ شکل و شمایل منطق بهرام جان رحمانی طوری است که آدم با دیدنش گیج ولرزان می شود! چراکه او از یک طرف خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی توسط انقلاب کارگری است که فعلا هیچ نشانه و خبری از آن نیست و از طرف دیگر؛ نگران اینست که مثلا یک سیاستمدار آمریکایی در دیدار با رهبر حزب دمکرات حرف از سرنگونی رژیم بزند و فرمان بمباران مناطق نظامی و صنعتی جمهوری اسلامی را صادر کند! غافل از اینکه جنگهای ارتجاعی و امپریالیستی با اراده و تصمیم این یا آن سیاستمدار جنگ طلب و خشونت پرست شروع نمی شود. جالب اینجاست که در حال حاضر؛بخش زیادی از نیروهای چپ و کمونیست ایرانی که بخاطر فشار رژیم در خارج کشور بسر می برند؛ با اینکه خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی اند؛ اما وقتی برای گرفتن حمایت از کارگران ایران به بعضی اتحادیه های کارگری رفرمیستی غربی مراجعه می کنند از اینکه فلان رئیس و بهمان دبیر اتحادیه؛ با نامه نگاری به “رئیس جمهور محترم آقای احمدی نژاد” سابق و خاتمی علیه الرحمه! خواهان آزادی کارگران دستگیر شده شوند؛ ناراحت نمی شوند؛ ولی اگر یک سیاتمدار آمریکایی در دیدار یا رهبر حزب دمکرات کردستان ایران و یا مسئولین سازمان مجاهدین خلق؛ شعار سرنگونی رزیم بدهند و بر خلاف سیاستهای دولت USA نظر دهند؛ فورا سرو کلۀ عده ای پیدا می شود که چرا فلانی وبهمانی خواهان تغییر رژیم در ایران شده اند و از بعضی مخالفین حکومت اسلامی دم می زنند! حقیقتا؛ فهم این منطق برای من بدبخت فقیر خیلی مشکل است! برای نمونه رفیق کمونیست و سوسیالیست؛ بهرام رحمانی که به چیزی کمتر از سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومت کارگری با محوریت لغو کار مزدی راضی و قانع نیست؛ بعد از بیان زندگی نامۀ جان مکین خرفت و حقه باز و عوامفریب؛ که از گوگل (بخش ویکپدیا) کپی برداری شده؛ برای نشان دادن شدت بی رحمی و سنگدلی سناتور مکین لعنتی؛ وی را اینگونه افشاء و رسوا می کند :” سناتور جان مکین که در جنگ ویتنام نیز حضور داشت گفته بود بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران را بمباران خواهد کرد در جدیدترین اظهار نظر خود گفته است که قطع حمایت از حماس حزب‌الله و بشار اسد شروط آمریکا برای برقراری رابطه با ایران است. جان مک‌کین در گفتگو با شبکه سی.بی.اس گفت که اگر از معترضان ایرانی حمایت شده بود، می‌توانست باعث ایجاد تغییراتی در دولت ایران بشود. مک‌کین تاکید کرد که این فرصت از دست رفته است.مک‌کین معتقد است که کوتاهی دولت اوباما به خاطر نگرانی از به هم خوردن تلاش برای برقراری رابطه با ایران بوده است.این سناتور جمهوری‌خواه افزود: «ما می‌توانستیم از آن‌ها‌(معترضان به نتیجه انتخابات) حمایت کنیم و آن‌ها در آن زمان می‌توانستند حکومت‌شان را ساقط کنند.» مک کین، تاکید دارد که «آمریکا باید برای مقابله با جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران و ممانعت از دست‌یابی این کشور به سلاح هسته‌ای به مخالفان مسلح حکومت سوریه سلاح بفرستد.”(نقل قول از ب.ر)
به نظر من, نگرانی رفیق بهرام رحمانی از سخنان شعارگونه و سرکاری مک کین؛ هیچ پایه مادی و ریشۀ واقعی در سیاستها و منافع دولت امپریالیستی و اشغالگر آمریکا ندارد. زیرا در حال حاضر مثلث ایران؛ آمریکا و اسراییل کل منطقه را به خاک و خون کشانده اند تا جاییکه به گزارش سایت تابناک (یکی ازارگانهای سپاه و وزارت اطلاعات) ارتش آمریکا با دادن عکس های ماهواری مخالفین دولت فاشیستی و آدمکش سوریه؛ به حزب الله بدنام لبنان یاری می رساند و از سوی دیگر؛ در حال تبدیل جمهوری اسلامی به ژاندرم منطقه است. مگر اینکه بعد از 37 سال؛ باز عده ای پیدا شوند و بخواهند زوزه ها و عرعرهای سردمداران هار و بی شرف جمهوری اسلامی بر علیه “استکبار جهانی”( بقول خمینی ملعون و گوربه گور شده) را جدی بگیرند و مردم را از حملۀ فرضی ارتش آمریکا و همراهی حزب فکسنی و کهنسال دمکرات کردستان ایران با آنرا بترساند و “وحشت زده کند”!!!
پس؛ نباید سفر و دیدار آقای مصطفی حجری با چند سیاستمدار و سناتور آمریکا را بیش از حد گنده کرد وبینندگان تنها و خانه نشین اینترنتی را از عواقب آن ترساند! این از این!!!
از طرف دیگر! بهرام رحمانی در مقاله اش؛ بطور تلویحی و ضمنی از پ کا کا دفاع کرده یا حداقل به توجیه عملکرد ضدبشری و رژیم پسندانۀ آن پرداخته است. برای اینکه با ربط دادن عبور پیشمرگان حزب دمکرات کردستان از مناطق تحت کنترل پ کا کا؛ با سفر مصطفی حجری به آمریکا و سپس گرفتن این نتیجۀ عجیب از آن که گویا حزب دمکرات عمدا دست به این کار زده است تا خود را مطرح کند و پ کا کا را تحریک نماید؛ عملا در حال دفاع از سیاست های انحصارطلبانه و زورگویانه PKK است! در حال حاضر؛ پ کا کا به یکی از متحدان و همدستان آمریکا و جمهوری اسلامی در منطقه تبدیل شده است و برای خوشرقصی و نشان دادن “حسن نیت” خود در برابر پاسداران اسلام ناب محمدی و سربازان بدنام امام زمان؛ آنهم به بهانۀ اینکه “مالک و صاحب” تمامی کردستانات” است؛حتی از ورود پیشمرگان کرد ایرانی برای فعالیتهای سیاسی و نظامی جلوگیری به کشور اشغال شده شان جلوگیری می کند. همه می دانند که حزب دمکرات کردستان ایران از مبارزۀ مسلحانه برای امتیازگری و مذاکره با این یا آن جناح رژیم ؛استفاده می کند؛اما با این حال این حق دمکراتیک و سیاسی این جریان است که برای حقوق پایمال شدۀ خود به جمهوری اسلامی از هر طریق که می خواهد ضربه بزند! ولی بهرام رحمانی؛ ضمن بیان سابقۀ حزب دمکرات با جمهوری اسلامی که حتی منجر به ترور رهبر آن در سفارت رژیم در اتریش شد, در حال حاضر به مدافع پ کا کا مبدل شده است؛ ولی حاضر نیست به صراحت آنرا بیان کند! آخر کسی که مخالف گپ و گفتگوی رهبر حزب دمکرات با آمریکاست؛ بایستی همزمان مخالف گفتگوی رهبری پ کا کا و شاخۀ ایرانی آن یعنی پژاک نیز با بعضی “مقامات” کاخ سفید باشد! آیا اینطور نیست؟
سیامک دهقانی