سياوش دانشور-در اول مه؛ علیه سرمایه داری، برای راه حل کارگری!

در اول مه؛

علیه سرمایه داری، برای راه حل کارگری!

سياوش دانشور

کسانی که کارگران را به “انتخاب” بین رئیسی و روحانی و اوباشی از این دست فرامیخوانند، دشمنان آگاه طبقه کارگر، شُرکای سرمایه داران استثمارگر، مُدافعان نظمِ بردگی و فقر و اختناق اند. به تریبونهای بورژوازی از بی بی سی و دیگران نگاه کنید، به سخنان مُفسران بیمایه و مغرض و ضد کمونیست دقت کنید! سرمایه داری دنیا را به منجلاب جنگ و ترور و تهدید نابودی کشانده است اما سخنگویان و مفسران بورژوا نه فقط علیه این اوضاع چیزی نمی گویند بلکه شمشیرشان را علیه انقلاب و تزهای آوریل و لنین از نیام بیرون کشیده اند! طرف میخواهد به روحانی رای بدهد و مردم را به شرکت در انتخابات کذائی و قلابی اسلامی مُجاب کند، دارد علیه انقلاب و لنین سخن پراکنی میکند! طرف تا دیروز در رکاب خمینی لمپنِ قمه بدست و پونز زن برسرِ زنان بوده است، امروز دارد مردم را تهدید میکند؛ “اگر رای ندهید ایران سوریه میشود”! انگار مردم در سوریه چون در انتخابات شرکت نکردند دچار کابوس امروز شدند! طرف تا دیروز توده ای و اکثریتی و استالینیست بوده است؛ امروز بیزنس دارد، به ایران رفت و آمد دارد، پیر شده است و به بورژوازی رضایت داده است، اما دارد تئوری “شکست چپ” را فرموله میکند! یک ذره اخلاق، یک ذره سلامت سیاسی، یک ذره تعهد به حقیقت، در سخن امثال این دیروز مزدوران و سرکوبگران و امروز تحلیلگر رسانه های بی بی سی و رادیو فردا و غیره نمی بینید. اگر یک ذره وجدان کاری و تعهد به اصول عام و پیش و پا افتاده ژورنالیستی وجود داشت، اگر این رسانه ها سیاست شان مبتنی بر ترجیح سیاست خارجی دولتهای متبوعشان نبود، اینان اجازه نمیداند که هر دیروز پاسدار و شکنجه گر و عنصر حکومتی، امروز در این رسانه ها علیه مردم کارگر و زحمتکش اسیر جمهوری اسلامی دروغ و مُهمل ببافد!

اینها صبح تا شب از “تمرین دمکراسی”، “تحمل همدیگر و تُلرانس” سُخن میگویند اما دریغ از حضور یک کمونیست، یک انقلابی، یک سرنگونی طلب، یک کارگر پیشرو، یک مخالف دو آتشه رژیم اسلامی در این رسانه ها که پاسخ این هجویات را بدهد! عینِ خامنه ای و آخوندهای نماز جمعه یکطرفه می بافند و تهمت میزنند و علیه انقلابیون و سوسیالیست ها چرند می گویند و ژست تریبونهای دمکراسی را میگیرند! خجالت هم نمی کشند! این رسانه ها از مالیات کارگران ارتزاق میکنند و علیه کارگران در همه جای دنیا سخن میگویند. این رسانه ها امروز بمثابه چرخ اصلی دستگاه سرکوب و تحمیق بورژوازی علیه آزادیخواهی کارگری و سوسیالیستی عمل میکنند. این رسانه ها در کنار آخوند و کشیش و خاخام و ارتش و پاسدار و شکنجه گر و کمیته چی، ابزار تخدیر ایدئولوژیک و بسیج دست راستی برای ارتجاع سرمایه داری و علیه آرمان کارگری و سوسیالیسم و انقلاب کارگری اند.

زمین سیاست همیشه علیه کارگر و کمونیسم بوده است. اگر یکبار در تاریخ کارگران مثلا در کمون پاریس، در انقلاب اکتبر روسیه، در گوشه ای از جهان توانسته اند اراده انقلابی خود را دیکته کنند، صد سال این مدافعان ارتجاع و سرمایه داری علیه آنها سُخن گفته اند. کارگران و مردم زحمتکش باید هشیار باشند. کارگران نباید یک ذره به سخنان این مزدوران و شکست طلبان چپی که حمله به انقلاب و انقلابیگری و لنین و حزب لنینی را هویت خود کرده اند، وقع بگذارند. در پسِ همه این عوعوهای بورژوازی و سخنگویانش وحشت از تکرار تاریخ نهفته است. وحشت از تشدید بحران سرمایه داری و ضروری شدن تغییر انقلابی نهفته است. وحشت از چفت شدن این پتانسیل اجتماعی با احزاب انقلابی و کمونیست و کارگری و لنینی نهفته است. نوبت سیاسی ما هم فرا میرسد.

در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که این مرتجعین سیاسی در دفاع از آن سینه چاک میدهند، فقر و فلاکت بیداد میکند، ارتش بیکاری به حد انفجار رسیده است، طب و درمان لوکس شده است، آموزش برای بسیاری قابل دسترس نیست، با گرانی سرسام آور و تورم افسارگسیخته، هر روز قدرت خرید کارگران کاهش می یابد، حقوقها چند برابر زیر خط فقر است، جنایت و اعدام و سرکوب فعالین کارگری و اجتماعات و اعتصابات کارگری توسط رژيم اسلامى بیوقفه ادامه دارد. امروز همه از اقتصاد و “انقلاب اقتصادی” سُخن میگویند. حتی اگر جمهوری اسلامی تماما از تحریم اقتصادی نجات یابد و سرمایه ها به ایران سرازیر شوند، سازماندهی یک اختناق عریان برای تضمین استثمار شدید کار ارزان، ویژگی اساسی حاکمیت سرمایه داری در ایران است. سوال محوری طبقه کارگر تلاش برای رهائی از سلطه سیاه جمهوری اسلامی بعنوان نگهبان ورشکسته نظم سرمایه در ایران است.

طبقه کارگر همواره از دریچه منافع بلافصل و مشروع و عام خود با طبقه حاکم و حکومت شان روبرو میشود. افزایش دستمزدها و دیگر خواستهای برحقِ کارگران این دریچه است. اما هم کارگران و هم سرمایه داران و حکومت اسلامی شان میدانند که این تقابل برسر چیست. طبقه کارگر براى اينکه در محور سياست سراسرى قرار گيرد و به اميد مردم براى آزادى جامعه تبديل شود، بايد عليه فقر و فلاکت عمومى برخيزد. کارگران کمونيست و سوسياليست براى اتحاد فورى کارگران حول هر ذره بهبود وضعيت معيشتى تلاش ميکنند، در عین حال همواره به طبقه کارگر اين حقيقت را ميگويند که اين اوضاع با وجود سرمايه دارى و جمهورى اسلامى بدتر ميشود و هر دستاورد قدیم و جدید قابل بازپس گیری است. این تجربه ملموس میلیونها خانواده کارگری است. کارگران باید راه حل اجتماعی خود را در مقابل جامعه بگذارند و بعنوان فاکتور تعیین کننده سیاست در ایران بمیدان بیاند.

و بالاخره باید در مقابل سیاستهای ضد کارگری ارگانهای پلیسی “کارگری” رژیم و همینطور تمایلات قانونگرایانه، محافظه کارانه و مماشات جو در میان کارگران باید تاکید کرد؛

۱- برپائی مراسمهاى مستقل و گسترده کارگری در اول مه باید هدف اصلی ما باشد. باید به مقدورات و امکانات مان توجه کنیم و موانع را از سر راه برداریم. تلاش کنيم مراسمهای اول مه همراه با خانواده های کارگری و وسیع برگزار شود. تلاش کنیم بویژه در تقابل با “فضای مضحکه انتخابات”، در هر گوشه جامعه، در محلات و مراکز کار، در دانشگاهها و همه جا، فضا را رنگ و بوى اول مه دهيم.

۲- اول مه تعطیل است و مراسمها باید بیرون محل کار و اساسا در مراکز مهم شهرها و هر جا که فعالین و رهبران کارگری تشخیص میدهند برگزار شود. برپائی اول مه مُجوز نمیخواهد و حق بدیهی و پایه ای کارگران است. بايد بر حق بيقيد و شرطِ برپائى مستقلِ مراسمها توسط خود کارگران و برسميت شناسى مراسم مستقلِ کارگران توسط دولت و قانون تاکيد کنيم.

۳- نهادها و باندهای حکومتی در میان کارگران و مشخصا خانه کارگر و شوراهای اسلامی تلاش دارند در دفاع ار روحانی و جمهوری اسلامی، کارگران را به سیاهی لشکر “هفته کارگر” و نماز جمعه تبدیل کنند و از تریبونها سیاستهای ضد کارگری حکومتی را بنام “کارگران” اعلام کنند. کارگران نباید به این اوباش سرمایه اجازه دهند در اول مه میدانداری کنند. اول مه روز کارگر است، تریبونها در اینروز باید در دست کارگران باشد، هیچ کارگری نباید تحمل کند که کارفرماها و استثمارگرانش در اول مه بنام طبقه کارگر سخن بگوید.

۴- طبقه کارگر در اول مه بايد در موضع رهبر آزادى جامعه ظاهر شود و از اين موضع اجتماعی خواستهايش را اعلام کند. قطعنامه های کارگران باید بیان بسیج جامعه حول پرچم طبقه کارگر علیه فقر و اختناق و برای آزادی و رفاه همگان باشد. در اول مه امسال همه جا خواستار آزادی کارگران زندانی و کلیه زندانیان سیاسی شویم.

۲۷ آوریل ۲۰۱۷