سهراب كرماشانى-اسلام وتسليم نقطه مقابل آزاديند! (قرآن را بازبان مادرى بخوانيم)

اسلام وتسليم نقطه مقابل آزاديند!

(قرآن را بازبان مادرى بخوانيم)

 

سهراب كرماشانى

سوره بقره:آیه٦٧ “.. ووقتى را كه موسى بقوم خودگفت هرآئنه كه خداامرميكند شمارابه اینكه بكشيد گاو را قوم اوپاسخ دادند او را كه ما را استهزاميكنى موسى گفت پناه ميبرم بخداكه سخن بفسوس واستهزاگويم كه اين كارمردم نادان است..”

موسى به قوم یهودنميتوانسته راهكارى بدهدكه مردم بتوانندازشرايط بحرانى وخشكسالى كه براىشان پيش آمده عبوركنند،ازكاشت نخودو عدس وحبوبات گرفته تاچشمه هايى كه بدست عصاى موسى آمدهمه وهمه خشكيدند وهم اكنون آخرين شلىك نهايى جهت برون رفت از قحطى وگرسنگى قربانى كردن گاواست كه شايد بعداز مدتى شرايط زیستى به حالت طبيعى بازگرددوموسى بتواند به استمرار حكومت دينى اش ادامه دهد.البته قوم یهودپاسخ جالبى به موسى داده اندوگفته اند خدارااستهزا ميكنى يا مارا؟!

 آيه٦٨:”..قوم موسى گفتند ازخدا بخواه كه معین فرمايد چگونگى وخصوصيات گاورا موسى گفت خداميفرمايد گاوى باشد نه پيرازكارافتاده ونه جوان كارنكرده بلكه ميانه اين دوحال باشداكنون كه تعين شد آنچه ماموريد بجا آريد..”

اگرواقعيت امر چنىن است كه دراين آيه آمده قوم يهودازخداى ساختگى موسى توانا تروآگاه تر بوده اند چراكه آنان به موسى يادآورى ميكنند به نيروى فوق خود بگوكه خصوصيات گاوى كه میخواهيم كشتاركنيم چگونه باشد.

آيات٦٩،٧٠،٧١: “..باز قوم بموسى گفتند ازخدابخواه كه رنگ آن گاورا نيز معين فرمايدموسى جواب دادخدا ميفرمايدگاوزرد زرينى باشد كه رنگ آن بينندگان رافرح بخش است بازگفتن دازخدا بخواه چگونگى آن گاو رابراى ما خوب روشن گرداند كه آن هنوز برما مشتبه است چون رفع اشتباه ما شودالبته اطاعت كرده وبخواست خداراه هدايت پيش گيريم  موسى گفت خداميفرمايدآنگاوهم آنقدررام نباشد كه زمين شيار كند وآب به كشتزار دهدوهم بى عيب ويكرنگ باشد. قوم گفتنداكنون حقيقت را روشنى ساختى وگاوى بدان او صاف كشتند ليكن نزديك بود دراين امرباز نافرمانى كنند..”

ازآيه٦٧به بعدجدال برسراينكه گاو راقربانى كنند يانكنند مشخصات گاوچگونه باشد چه رنگى راانتخاب كنند ونه بتواند آب به كشتزارببرد ونه بتواند زمين راشخم بزند تمامى اين اراجيف براى به بيراه كشاندن وتوجه اذهان به خرافات وتوهمات است.آياتى كه قدرت و معجزات موسى ونیروى برتربه رخ میكشانداگر به قول خودشان واقعى بنظر ميرسيد ميتوانستند قوم يهود رابه راه راست هدايت كنند پس اینجا معلوم شدكه نه نيروى برترى وجوددارد ونه آنكه موسى معجزه گربوده است. نتيجه اينكه تمامى اديان ابراهيمى همه وهمه دروغ وفريب بوده است.

 

آيات٧٢،٧٣: “..يادآريد وقتى كه نفسى راكشتيدويكديگررادرآن متهم كرده وخداوند رازيكه پنهان ميداشتيد آشكار فرمودپس گفتيم پاره اى ازاعضاى آن گاورابربدن كشته زنيد كه اینگونه خداوند مردگان را زنده خواهد فرمود وبرشما آيات قدرت خويش را نمودارگرداند باشد كه درك كنيد..”

من درعجبم كه چراهنوزكه هنوزه دانشكدهاى پزشكى جهان درمانده وعقب مانده تراز دين هستندآنقدر كه پزشكان جهت نجات جان انسان وقت صرف ميكنند وهميشه دراين راه ناموفق بوده اند ميتوانندازهمين شيوه براى بهبودى بيماران استفاده كنند،وحتى با پاره اى ازگوشت گاوميتوانند مردگان را زنده كنند.

 آيه٧٤: “..پس بااينهمه سخت دل گشتيدكه دلهاتان چون سنگ يا سخت ترازآن شدچه آنكه پاره ايى ازسنگهاست كه نهرهاى آب ازآن بجوشد وبرخى ديگرسنگها بشكافد وآيا طمع داريدكه يهودان به دين شماهم ازآن بيرون آيد وپاره ايى ديگر ازترس خدا فرود آيند واى سنگدلان بترسيد كه خداغافل ازكردار شمانيست..”

دراين آيه اشاره به سنگ ميكند كه آب توان شكافتن آنرا دارد. اگراينگونه است رحمتت راكه هماناآب است به درونم جارى سازتا آنگونه كه خودميگويى باشم نه آنچه كه خود هستم چه بسا كه اين كاررانميكنى وبا ترفندهايت وتحريف حقايق به شيوه ايى عمل ميكنى كه مرامحكوم وخودراحاكم ميبينى!!!

آيه٧٥: “..بگروند درصورتيكه گروهى ازآنان كه كلام خدا را شنيده وبدلخواه خود تحريف ميكنند با آنكه دركلام خدا تعقل كرده و معنى آنراكاملادريافته اند..”

 حتى آنانكه به دين شما گرويده اندتقسيم بندى ميكنيد اگر درتمامى اديان ابراهيمى مركز تفكروتعقل مغز راميدانستند ونه قلب مطمئنا من خود يكى ازپيروان پروپاقرص اديان ميشدم

 آيه٧٦: “..وهر وقت با اهل ايمان ملاقات كنند گويند ما نيزايمان آورده ايم وچون خلوت كنند با يكديگرگويند چرادرى كه از علوم خدابراى شماگشوده برروى مسلمانان بازكنيد تا به كمك همان باشمامحاجه و خصو مت كنند چراراه عقل وانديشه نميپيموييد..”

نويسنده كتاب ناشرجدايى انسانها وخود ازگروه تفرقه افكنان بوده واگراينگونه نبود اديان ابراهيمى دردرون تضادهاى خودغلطان ومبهوت نبودند. ادامه دارد

زنده بادكارگر- نابودباد حاكميت دينى- زنده بادحزب سوسياليست انقلابى ايران

منبع: شماره ٣١ نشریه سوسیالیسم امروز

http://www.simroz.org

٢٣ دی ١٣٩٦

١٣-١-٢٠١٨