سعید آرمان-دغدغە زیبا کلام حفظ نظام است!دغدغە ما سرنگونی نظام است!

دغدغە زیبا کلام حفظ نظام است!

دغدغە ما سرنگونی نظام است!

سعید آرمان

سە شنبە هفتە گذشتە ٢٩ نوامبر صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاە تهران در جلسەای در پارلمان بریتانیا کە از جانب گروە پارلمانی و “اندیشکدە لگاتوم” – موسسە کە سطح رفاە را در کشورهای جهان تعیین میکند- سازمان دادە شدە بود، شرکت نمود و در رابطە با اوضاع سیاسی اجتماعی ایران سخنرانی کرد کە توسط سایتها بویژە کیهان لندن منتشر شدە است. این جلسە بدون اطلاع بخش وسیعی از ایرانیان مقیم لندن برگزار شدە است. بیژن فرهودی از خبرنگاران “کیهان لندن” کە دراین جلسە حضور داشتە است چنین گزارش میدهد: “زیباکلام به جوانان مخالف اصلاحات:  من الان هیچی برای شما ندارم جز آنکه باید به برداشتن گامهای کوچک برای اصلاحات سیاسی ادامه دهیم. فارغ از اینکه چه کارهایی برای اقتصاد انجام شود نمیتوان انتظار تغییرات و یا اصلاحات عمده ای را در عرصه اقتصاد کشور داشت و دلیل آن نیز سیاسی است. در صورت سرنگونی نظام کنونی، ایران وضعیت به مراتب بدتر از آنچه امروز هست خواهد شد و حتی شاهد وضعیتی بدتر از افغانستان، عراق و سوریه امروز خواهیم شد”.

او در ادامە میگوید: “در زمان شاه تمام اپوزیسیون متحد و یکپارچه پشت سر آیت الله خمینی قرار داشت، متاسفانه الان وضعیت اینگونه نیست. مخالفین نظام اسلامی چه در داخل چه در خارج از ایران دچار تفرقه و دودستگی هستند؛ هر کس یک سیاستمدار و رهبر است. از اینروست که میگویم عاقلانه ترین و منطقی ترین سناریو حفظ نظام کنونی با اصلاحات تدریجی است”.

از نظر ما مخالفین نظام اسلامی سرمایە کە مشغلەهای آقای زیباکلام را در طول چهار دهە گذشتە تعقیب نمودەایم، تردیدی در دغدغەهای ایشان در توجیە اهداف اولیە سردمداران جمهوری اسلامی و در راس آنها خمینی جلاد و همچنین مشارکت و مجاهدت امثال او بعنوان جادە صاف کن و بە قدرت رساندن هیولای اسلامی بر گردە مردم همراە با متحدین غربی و سازمان دهندگان کنفرانس گوادلوپ نداشتیم. اکنون در ادامە همان روند در این جلسە در کمال وقاحت از حفظ نظام بعنوان “تنها گزینە” دفاع میکند. او برای توجیە اراجیف خود بهانە عدم هماهنگی و نبود اتحاد در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی در داخل و خارج را بیان کردە است. زیبا کلام برای اثبات گفتە خود بە اپوزیسیون زمان شاە اشارە میکند. آنچە او از آن بعنوان بە صف شدن مخالفین “پشت سر خمینی” صحبت میکند، منظورش طیف ملی اسلامی از نوع مهدی بازرگان و بنی صدر و خود ایشان و چمران جنایتکار همکار خود زیباکلام و طیف تودە و اکثریت است کە بە پادوی نظام اسلامی تحت نام “ضد امپریالیسم” تبدیل شدند. او راست میگوید، اکنون این اپوزیسیون کاملا فرق کردە است. طیفی از آنان دنبال سناریوهای غرب و کشورهای مرتجع منطقە هستند. اما در عین حال اپوزیسیون چپ و آزادیخواە همراە با اکثریت عظیمی از مردم ایران کە نفعی در بقای ظالمانە و استثمارگرانە جمهوری اسلامی ندارد در تلاشیم تا در جهت مخالف نیروهای سناریو سیاهی بە سازماندهی طبقە کارگر و میلیونها تودە کارکن و زحمتکش کە سهمی جز گرسنگی و تحمل زندگی سە برابر زیر خط فقر در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایە ندارد، بپردازیم و در عین حال چشم امیدمان بە حضور جدی میلیونها زن کە بە قدمت طول عمر رژیم اسلامی تحت آپارتاید جنسی زندگی کردە و هنوز کە هنوز است تسلیم نشدە و تلاش بی وقفە میکند برای گسستن زنجیرهای برگردی جنسی. بە آقای زیبا کلام میگوئیم کە ما در عین حال آیندەای روشن برای دەها میلیون جوان ایرانی میبینیم کە هیچ سنخیتی با قوانین متحجر اسلامی ندارند و آمادە نبودند و نیستند و نخواهند بود کە در قرن بیست و یک مطابق شریعت متعفن اسلامی زندگی کنند و برای “اصلاحات” قطرە چکانی و گام بە گام شماها ترە خرد نمیکنند و با “دغدغە حفظ نظام” فرسنگها فاصلە دارند.

حزب ما سالهاست در رابطە با یکی از احتمالات سیاسی بعد از سقوط و یا فروپاشی نظام جهنمی اسلامی  کە “سناریوی سیاە” می باشد بە مسئولانەترین شیوە برخورد کردە و راەهای سیاسی و عملی پیشگیری از این سناریو را طرح نمودە است. در این نوشتە قصد من پرداختن بە گوشە و زوایای آن نیست. بلکە در تقابل با ایدەهای ارتجاعی زیباکلام ها کە ایران اکنون جزو کشورهایی است کە “آرامش” در آن برقرار است و جنگ نیست و … و مدینە فاضلە است، باید گفت، کە در این مدینە فاضلە شما کە گستاخانە میگوئید، ما “اکنون صد زندانی سیاسی نداریم”، شما را بە حافظە تاریخی نە چندان دور رجوع میدهم کە تنها در این ٣٧ سال گذشتە یکصد هزار (١٠٠،٠٠٠) انسان اعدام شدند و بە جوخەهای مرگ سپردە شدند. بخش عظیمی از آنان زندانیان سیاسی بودند. لابد آقای زیبا کلام هم مانند سید ابراهیم نبوی لمپن میگوید: “کسی دهە شصت را کە سی سال از آن گذشتە یادش نیست، یاد کسی نیار آن سالها را، ولش کن”. آقای زیبا کلام، همزمان با سخنرانی شما در پارلمان بریتانیا معلمین و کارگران و روزنامە نگاران و فعالین سیاسی و دانشجویی و زنان معترض در زندانهای مخوف ایران زیر شکنجەهای اوباشان شکنجەگر کە همچون شمای استاد علوم سیاسی برای “حفظ نظام” اما با ابزار شکنجە مجاهدت میکنند، لە میشوند و آزار می بینند و از بس گوش شنوا در این حکومت نیست برای شنیدن بیاناتشان و مطالباتشان ناچاربە اعتصاب غذا شدەاند. زندانیان سیاسی از دیدن فرزندانشان محروم می شوند. اگر این تعداد از محبوسین شریف و آزادیخواە کم هستند، میتوانید بە آقای بنفش کە در بە قدرت رساندنش نقش کلیدی داشتەاید بە اذعان خودتان، توصیە کنید کە جمع بیشتری را بە بند بکشند. لابد از اینکە رکورد اعدام را از اسلافش شکستە است، آزردە نیستی؟!

سخنان زیباکلام تحت عنوان سناریوی تبدیل شدن ایران بە عراق و افغانستان و سوریە ریاکاری محض است. دولت ایران خود عملا بخشی از سناریوی سیاە و جنگ نیابتی در سوریە، عراق، یمن و غیرە است. تلاش برای “حفظ نظام” بە بهانە وقوع افغانستانی و سوریە ای شدن ایران از جانب طرفداران بقای نظام اسلامی یک شارلاتانیزم سیاسی است و جایگاهی در میان طبقە کارگر و انسانهای فهیم این جامعە ندارد. راە جلوگیری از سناریوهای فرضی جناب زیباکلام این نیست کە میلیونها انسان بە بقای رژیم اسلامی تن بدهند. هدف زیباکلام مرعوب کردن مردم است تا بە ناحق ترین و فاسد ترین رژیم منطقە تن بدهند.  آن ٣٠ میلیون انسانی کە خود وزیر بهداشت دولت متبوع آقای زیباکلام اذعان میکند گرسنە هستند، نمیتوانند این توجیە مسخرە را از زیباکلام و هر پادوی دیگر رژیم اسلامی بپذیرند. کارگران معترض با شعار “نان بریدن با سر بریدن چه فرقی ندارد” پاسخ دندان شکنی بە زیباکلام دادند. میلیونها انسان بیکار، صدها هزار معتاد و تن فروش نمیتوانند زندگیشان را بیش از این بە تباهی بکشانند تا بلکە “بە تدریج و گام بە گام و آهستە” بە گفتە ایشان هیولای اسلامی فاسد و آدمکش را “اصلاح” نمود و بعد تغییری بوجودآورند.

زیباکلام در بخشی از اظهاراتش در رابطه با مساله  توسعه و تحول سیاسی بە دو مکتب فکری در ایران اشارە میکند. گروە اول کسانی که میگویند هیچ امید واقع بینانه ای برای انجام اصلاحات در محدوده نظام کنونی وجود ندارد و قدم برداشتن در این راه اتلاف وقت است. گروه دوم کسانی هستند مانند من “زیبا کلام” که میگویند ما هیچ گزینه دیگری پیش رو نداریم بجز آنکه در راه اصلاحات گام برداریم هرچند این حرکت آهسته باشد.

بە زیبا کلام میگوئیم کە ما به صف جلو گروە اول تعلق داریم. گروهی کە  اردوی عظیم کارگران، معلمین، پرستاران، زنان و جوانان و میلیونها بیکار کە یا شغل هایشان را از دست دادەاند و یا پشت درب کارخانەها و مراکز تولیدی و یا ادارات منتظر استخدام هستند و در نتیجە حاکمیت فاسد بورژوازی امیدی بە بهبود زندگی شان ندارند و راهی جز سرنگون کردن حکومت اسلامی سرمایە پیش رو ندارند. همین خیل عظیم اگر بمیدان بیاید آنقدر هوشیار و آگاە است کە چگونە جلو احزاب قومی و ناسیونالیست و شوینیست ایرانی را بگیرند تا تحت هیچ عنوانی شیرازە جامعە ایران نە تنها از هم نپاشد بلکە با اتحاد و همبستگی طبقە کارگر و نیروهای چپ و آزادیخواە دنیای بهتر را بر ویرانەهای رژیم اسلامی بنا کنند. *