سعید آرمان -جناب خامنەای “شرمندە” نباش، گورت را گم کن!

جناب خامنەای “شرمندە” نباش، گورت را گم کن!

سعید آرمان

در آغاز هفتە جاری سخنان رهبر جمهوری اسلامی و وزیر کشور واکنشهای زیادی را در برداشت و بعضا وسیعا بە جوک تبدیل شد.

خامنەای در نطقی از ناتوانی حاکمیتش در مهندسی افکار فرهنگی مردم سخن گفت. او چنین آغاز کرد: بندە احساس یک “ولنگاری” می کنم. او در ادامە گفت کە “نوەهای بندە لباس بازیکنان و شخصیتهای غربی را همە می شناسند کە چە لباسی مخصوص چە تیمی هست و غیرە، اما نام  فلان دانشمند معاصر را نمی دانند. او در ادامە بە مصرف مواد آرایش زنان اشارە کرد کە چندین میلیارد واردات مواد آرایش داریم کە از نظر او غیر قابل قبول است. خامنەای در ادامە بە سبک رایج خود ریاکارانە گفت کە “احساس شرمندگی می کند از اینکە یک جوان بیکار دست خالی بە خانە بر می گردد”، بە دنبال این جملە “طلایی” ایشان بود کە وسیعا در دنیای مجازی او را تمسخر کردند و شرمندەام در اینستاگرامها و پیامک ها بە وسعت ایران رد و بدل شد.

عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور هم در سخنرانی خود در روز دوشنبە هفتە جاری در مجلس طی آماری از وجود ٦٠٠ هزار زندانی در سال خبر داد و گفت کە ٢٠٠ هزار نفر آنان در زندان ماندگار هستند. در ادامە بە آمار بیکاری اشارە کرد و گفت کە ٣،٥ میلیون بیکار در ایران وجود دارد و ١١ میلیون “حاشیەنشین” در ٢٧٠٠ محلە کە ٣ میلیون آنها در اطراف تهران هستند.

رحمانی فضلی در ادامە از وجود یک میلیون و پانصد هزار معتاد سخن گفت و بە ٣٦ درصد ازدواجها در این کشور کە بە طلاق منجر می شوند، اشارە کرد.

بە آمارهای جمهوری اسلامی کە هیچ نهاد و موسسە بی طرف وجود ندارد کە کارشناسانە تحقیق بکند و بە دفتر و دستک دوایر دولتی بلامانع دسترسی داشتە باشد و آزادی عمل داشتە باشد، نمی توان اعتماد کرد و اساسا در خدمت منافع جناحی و جدال درونی اشان است.  بدون اغراق میتوان بە آمارهای فوق حد اقل یک برابر و نیم اضافە کر تا گوشەهایی از واقعیت تلخ زندگی در ایران را بیان کنیم. نمونە بارز تعداد بیکاران و خانوارهای کارگری بە مراتب بیشتر از این رقم می باشد. در جمهوری اسلامی میلیونها زن خانەدار کە بە بازتولید نیروی کار خدمت میکنند و هیچ مزدی دریافت نمی کنند، اشارە نمیکند و اساسا چنین پدیدەای را برسمیت نمی شناسند. میلیونها زن کە باید دولت برای آنان شغل تامین کند و یا از بیمە بیکاری برخوردار باشند، در لیست بیکاران ایران قید نمی شوند.

میلیونها جوان فارغ التحصیل بیکار می باشند و خود را سربار خانوادە میدانند کە دهها هزار نفر از آنان از سر استیصال و بی افقی در این کشور راهی کشورهای اروپای می شوند و خود را بە آب و آتش می زنند.

 وقتی از هر کدام از این فجایع جامعە صحبت می شود باید بە عوارض آن نیز اشارە نمود.

سە میلیون و پانصد هزار بیکار بە گفتە مقامات جمهوری اسلامی،  باید گفت ٦ میلیون بیکار کە جمعیتی بالغ بر ٣٠ میلیون انسان را در این کشور در بر می گیرد کە فاقد هر گونە درآمد، بیمە بیکاری و بیمە درمانی و خدمات اجتماعی و بهداشتی می باشند.  بیکاری یعنی گسترش فقر شدید در جامعە کە منجر بە ازدیاد افسردگی و خودکشی و تن فروشی و خود سوزی و از هم پاشیدن خانوادەهای کارگری و گسترش اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی و قتل و دزدی و و و، خواهد شد.

وقتی کە از گسترش اعتیاد در یک جامعە سخن بە میان می آید یعنی افزایش مبتلایان بە ویروس اچ آی وی، هپاتید و سایر امراض واگیر، یعنی حاملگی ناخواستە زنان معتاد و کارتن خواب و طرح ایدە ضد انسانی عقیم سازی زنان کارتن خواب و معتاد.

باید از بیکاری سخن نگوییم زیرا “حضرت”  آیت اللە العظمی خامنەای می رنجند و “شرمندە” خواهند شد از اینکە جوان بیکار ایرانی دست خالی بە خانەاش بر می گردد. گویی اتفاقی نیافتادە تاکنون و این اولین بار است کە بە سمع عالی می رسد کە جوانان ایرانی بیکارند و٤٠ درصد از آنان فارغ التحصیلانی می باشند کە بە اردوی ذخیرە کار می پیوندند. بە این شیاد و سر قافلە دزدان و اوباشان جنایتکار اسلامی باید گفت کە بهتر از همە میدانید کە در ایران چە می گذرد و چرا طی قریب بە چهار دهە اکثریت مردم ایران هر روز فقیرتر از روز قبل هستند و میزان جرم و جنایت و رو بە افزایش است.

خامنەای در بحبوحە این همە مصائب اجتماعی کە نظام هار اسلامی سرمایە برای مردم بە ارمغان آوردە است، بە عدم موفقیت حکومتش در طول بیش از سە دهە در مهندسی افکار و سمت و سو دادن و غالب کردن فرهنگ اسلامی بر مردم ایران و جوانان ایران، اذعان می کند. خامنەای و کلیت نظام اسلامی در ایران کابوس “ولنگار” مردم و جوانان ایران  دست از سرشان بر نمی دارد.

بحران بیکاری و پائین بودن دستمزدهای سە برابر زیر خط فقر آن بخش از طبقە کارگر ایران را کە شاغل می باشند و زیر بار فشار زندگی و بحران اقتصادی و حرص و ولع صاحبان سرمایە و نهادهای سرکوبگرشان از یکسو و ناتوانی جمهوری اسلامی در عبور از این بحران، جامعە را آبستن تحولات جدی اجتماعی و سیاسی نمودە است. اینان چنین فرصتهایی را غنیمت می شمارند تا بر جناح رقیب غالب شوند. اما طبقە کارگر و اکثریت کارکن جامعە نمی توانند این نظام جهنمی را تا ابد تحمل کنند و خامنەای و روحانی و وزیر کشورشان هم بر این واقفند کە مردم معترض از کارگر و معلم و پرستار گرفتە تا میلیونها زن بردە کار خانگی تحمل نمی آورد و راهی جز بە زیر کشیدن میلیاردرها را ندارد. آنان خوب میدانند کە دارایی های خامنەای بالغ بر ٩٥ میلیارد دلار است و بیکاری و فقر جوانان و خانوادەهای کارگری ناشی از ثروتهای هنگفتیست کە امثال خامنەای و نهادهای سرکوبگرش بە همراە خیل وسیع دولتمردان دز و فاسد و جنایتکار از قبل کار و ثروت موجود در این جامعە بە جیب می زنند. آنان قول دادند کە بعد از توافقات اتمی و بە فرجام رسیدن برجامشان وضعیت بهتر خواهد بود اما این یک اتوپی بیش نبود و نیست. وضعیت طبقە کارگر ایران در سایە جمهوری اسلامی کە در بحران لاعلاج گیر کردە است نە تنها بهبود نمی یابد بلکە بدتر از این هم خواهد شد. زیرا تنها راە طبقە کارگر ایران بە زیر کشیدن کلیت نظام جهنمی اسلامی سرمایە است.

جمعە ١٠ ژوئن ٢٠١٦