توصیه سوم دیوان( کمیسیون حقیقت یاب ایران تریبونال) خطاب به کیست و چه اهدافی را دنبال می کند!؟
سوال این استکه سرانجام کمیسیون حقیقت یاب ایران تریبونال تحت رهبری مرکز اسناد حقوق بشر ایران آقای پیام اخوان و شرکاء از چه نیروهایی برای محاکمه فردی جنایت علیه بشریت نظام جمهوری اسلامی استمداد می طلبد.
به 5 مورد پیشنهادی دیوان یا کمیسیون حقیقت یاب ایران تریبونال به رهبری پیام اخوان و شرکاء توجه کنید و ببینید که حتی آقای بهرام رحمانی در گزارشی که بعد از پایان گردهمایی در لاهه تهیه کرد چگونه به سانسور مورد سوم پرداخت و از شدت خجالت وحشت از توصیه سوم به آن اشاره نکرده است و ترجیح داده است آنرا حذف کند:
سوال این است که چرا افراد و جریانات پشتیبان ایران تربیونال تلاش عجیبی دارند که مسائل را از چشم ستمدیدگان و استثمار شده زحمتکش و نیروهای واقعا انقلابی و کمونیستی مخفی نمایند!؟
مگر گفتن تمامی حقیقت در خدمت پرولتاریای انقلابی و گشودن راه برای انقلاب کمونیستی برای سرنگونی قهرآمیز نیست!؟
گروه ها و احزابی که با ایران تریبونال همراه شدند و در تقویت آن مجدانه کوشیدند باید پاسخگوی اعمال خویش باشند!؟
متن زیر از گزارشی که فرشاد حسینی از طرفداران ایران تریبونال در گویا نیوز تحت عنوان “قضات دادگاه ايران تريبونال: جمهوری اسلامی پرونده سنگينی از جنايت عليه بشريت دارد” انتشار داده است، گرفته شده است:
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/10/149492.php
تريبونال توصيه ميکند که
۱- جمهوری اسلامی بعنوان مقام اوليه بزرگترين مسئوليت را در بررسی اين جنايت و محاکمه عاملين اين جنايتها دارد.
۲- شورای حقوق بشر سازمان ملل يک کميسيون تحقيق بعنوان گزارشگر ويژه برای بررسی اين جنايات ايجاد کند.
۳- سازمان همکاری اسلامی، دستور دهد تا يک کميسيون دائمی و مستقلی را ايجاد نمايد که به تعيين اين موارد نقض موضوع حقوق بشر اوليه پرداخته و به مطالعه و پژوهش حول آن بپردازد.
۴- دولت ها تعهدات خود تحت قوانين بين المللی ، از جمله ايجاد حوزه های قضايی برای پيگيری و پاسخگويی قضايی مرتکبين فردی، به جرم جنايت عليه بشريت ، را اجرا کنند.
۵- جامعه مدنی بطور کامل از يافته های اين تريبونال حمايت کرده و آن را دنبال کننند.
به توصیه سوم کمیسیون حقیقت یاب ایران تریبونال به رهبری پیام اخوان و شرکاء توجه نماییم
۳- سازمان همکاری اسلامی، دستور دهد تا يک کميسيون دائمی و مستقلی را ايجاد نمايد که به تعيين اين موارد نقض موضوع حقوق بشر اوليه پرداخته و به مطالعه و پژوهش حول آن بپردازد.
البته همانگونه که می دانید فرشاد حسینی نیز بطور ابزارگرایانه از نام بردن حقیقی “شورای همکاری خلیج فارس” سرباز زده است و برای فرار رو به جلو آنرا “سازمان همکاری اسلامی” خوانده است!
در زیر برای آشنایی دوستان و رفقا که این کامنت را می خوانند مختصری در مورد “شورای همکاری خلیج فارس” و کارنامه اش آورده می شود:
شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس (CCASG) (به عربی: مجلس التعاون لدول الخلیج العربیة)، که با نام کوتاه شورای همکاری خلیج فارس (GCC) (به عربی: مجلس التعاون الخلیجی) هم خوانده می‌شود، بلوک سیاسی، نظامی و تجاری شامل کشورهای پیرامون خلیج فارس کشورهای عرب منطقه خلیج فارس است که اعضای آن اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی مشترکی را بر مبنای امنافع استراتژپک نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی به رهبری آمریکا پیگیری می‌کنند. این شورا در ۲۵ مه ۱۹۸۱ میلادی و با هدف مقابله با آن‌چه که این کشورها آن را “خطر انقلاب اسلامی” (بخوان مبارزه با رشد نیروهای بنیادگرای اسلام در خلیج) می‌نامیدند، تشکیل شد.
در حال حاضر شش کشور عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، عمان و قطر عضو این شورای همکاری هستند.
خواننده به یاد دارد که همین شورا ی همکاری خیلج طبق استراتژی نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی به رهبری آمریکا در لیبی مخالفین قذافی را مسلح، نمود، سازمان داد و تقویت کرد.
همین شورای همکاری خلیج امروزه در سوریه چنان اهدافی را پیش می برد و ارتش آزاد سوریه را مسلح، و سازمان می دهد.
تو خود حدیث مفصل این قصه بخوان……
گفتاری کوتاه در با ره ايران تريبونال و نتايجش
سعيد صارمی
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20121101063703.html