رشید شباهنگام با آنهایی كه مركز ثقل جهانند! در رابطه با بحث حمید تقوائی

با آنهایی كه مركز ثقل جهانند! در رابطه با بحث حمید تقوائی

رشید شباهنگام
بدنبال بحث و طرح حمید تقوائی حول اتحاد نیروهای كمونیسم كارگری، موجی واكنش را شاهد بودیم كه واكنش مخالفین این بحث تماشائی است. طرح حمید تقوائی، تا آنجایی كه من متوجه شده ام، طرحی ساده است. كنه بحث ایشان این است كه علیرغم اختلافاتی كه در مورد یكسری از تحلیلها و تبینها از اوضاع سیاسی داریم، ظاهرا در بحثهای استراتژیك و پایه ای همنظر هستیم. هر كمونیست مسئولی كه با متد منصور حكمت یك آشنائی اولیه داشته باشد، با این بحث به این صورتی كه مخالفین آن رد می كنند (كه عمدتا منظورم كسانی مثل ایرج فرزاد و دیگر افراد محفل ایشان است)، نمی تواند برخورد كند. این طرح بهرحال طرح بسیار مهمی است ـ حتی اگر فقط در نام آن هم چنین باشد ـ كه اكنون به دامن نیروهای مدعی كمونیسم كارگری افتاده است. این طرح حزب كمونیست كارگری را در چشم فعالین اجتماعی جنبش‌های اعتراضی و اپوزیسیون كمونیست جمهوری اسلامی بعنوان یك نیروی مسئول كه می خواهد كاری بكند و حاضر است گامهای عملی مهمی در این راه بردارد، عمده می كند و مخالفین آن را بعنوان سكتهایی كه فكر می كنند مركز ثقل جهان هستند، به جامعه معرفی خواهد كرد. این یك واقعیتی است كه هر انسانی كه یك ساعت به خود زحمت فكر كردن بدهد، متوجه خواهد شد.
آنهایی كه مثل ایرج فرزاد ظاهرا به جنگ كورش مدرسی رفته است و به خود یادآوری می كند كه “گرایش ایشان قسر در رفت”، فراموش می كند كه اگر توپخانه تزهای كورش مدرسی بر دوش كسانی مثل ایشان و محمود قزوینی نبود، سرنوشت بهتری از “مستعفیون ٩٩” نصیبش نمی شد. این دوستان كه یك تنه به قضاوت رفته اند و می خواهند قاضی فقط به نفع آنها رأی بدهد، می خواهند كه حزب كمونیست كارگری از خود انتقاد كند، بدون اینكه یك لحظه نقش مخرب خود را در آن دوره به یاد بیاورند. طنز تلخ این برهه از تاریخ این است كه همین افراد هستند كه امروز به عنوان طلیعه داران مخالف طرح حمید تقوائی جلو آمده و فراموش می كنند كه اگر كسی باید به گذشته خود و در تخریبی كه آنها در آن شركت داشته بپردازد، خود همین افراد هستند. طرح حمید تقوائی اما به سادگی می گوید كه ما از آن تاریخ عبور كرده ایم و وارد آن جدلها شدن فقط حاشیه رفتن است. كنگره و حزبی را هم كه او پیشنهاد می كند، نه حزب كمونیست كارگری با شكل و قواره امروزه اش، كه حزبی است بر مبنای پلاتفرم تازه و تركیب رهبری و كادری و سازمانی تازه.
اما شاید كسی بپرسد چرا ایرج فرزاد و دو سه نفر رفیق هم محفلی ایشان اینچنین غیرسیاسی بر علیه این طرح مقاومت می كنند كه حتی نمی توانند شادی و رضایت خود را از به قول خودشان “شكست طرح حمید تقوائی” پنهان كنند. ایرج فرزاد گفته است و بیش از یك بار هم گفته است كه با كسانی كه به قرار “تقبيح ايرج فرزاد” در حزب حكمتیست رأی داده اند، نمی تواند هیچگونه كار سیاسی بكند. تمام حكمت مخالفت تراشی ایشان همین است! او حاضر است كه قیصریه را بخاطر یك دستمال به آتش بكشد. ایرج فرزاد و دوستان دیگر وی باید یاد بگیرند از این به بعد چنان سوپر بد نكنند كه قرارهای مثل قرار فوق را كسی بر علیه شان پیشنهاد كرده و رأی بدهد.

٤ بهمن ١٣٩١
rashid.yousefi@yahoo.com
http://rashidxan.wordpress.com/