پریشان گویی خامنه ای
رحمان حسین زاده
پریشان گویی پسا برجامی خامنه ای توجه همگان را به خود جلب کرده است. در آخرین اظهار نظرها توصیه کرده اند که در “باب خیانتهای آمریکا در پروسه برجام شعر سروده شود”؟! جوک جالبتر را در آغازسال بیان کرده بودند، که دیرباز کردن مغازه ها را از جانب بعضی کسبه ضربه به اقتصاد مقاومتی نامید!! و در این رابطه گفته ی “غلط است دیگر” او دستمایه کار لطیفه سرایان شد. ملی مذهبی های بیرون و درون حاکمیت هواخواه جناب روحانی “معتدل”، و ابن الوقتهایی چون سازگارا و امثالهم علت صحبتهای خامنه ای را به “دیوانگی” و عدم شناخت او از جهان و منطقه و بی توجهی اش به ملزومات ثبات نظام ربط میدهند.
صحبتهای خامنه ای هر چند سطحی و پوچ و مسخره، که بحق دستمایه کار هنری لطیفه گویان و جوک سازان شده، اما بر خلاف میل هواخواهان دو آتشه “دولت اعتدال” از کم عقلی و بی توجهی او به ثبات نظام مایه نمیگیرد. درست برعکس از دل مشغولیهای او برای بقای نظام و ثبات نظام مایه میگیرد. اتفاقا آنچه خصلت مسخره و جوک مآبی و هذیان گویی به صحبتهای خامنه ای بخشیده، پریشان حالی او از کابوس بی ثباتی و از دست رفتن نظام و ناتوانی جمهوری اسلامی از حل معضلات چند جانبه ای است که گریبان نظامش را گرفته و بیش از پیش بقای نظام را با مخاطره روبرو میکند. هذیانات خامنه ای که توسط دستگاه مخوف و عریض و طویل سرکوب نظام به فشاربر جامعه ترجمه میشود، به زعمشان ترفندهای او برای تامین ثبات نظام است.
خامنه ای در راس نظامی است که در ابعاد ماکرو با برزخها و معضلات اساسی دیرینه و کنونی و به نظرمن با سه ناسازگاری عمده و کشنده روبرو است. الف- معضل ناسازگاری جمهوری اسلامی با جامعه و اکثریت عظیم مردم. ب- معضل ناسازگاری این نظام در مسائل جهانی و منطقه ای با غرب و رقیبان منطقه ای. ج- معضل ناسازگاری درونی و جناح بندیهای نظام. این معضلات پایه ای معرفه حال و روز جمهوری اسلامی است و به سهم خود در مناسبتهای مختلف در این باره نوشته و گفته ام و در فرصت دیگری به آن برمیگردم.
هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و در راس آن خامنه ای در پس پروژه توافق هسته ای و برجام میخواستند جامعه را به این طرف سوق دهند که گویا بعد از برجام در معضلات چند جانبه آنها بهبودی حاصل خواهد شد. شواهد نشان میدهد، در دوران بعد از برجام نه از “تعامل مشکل گشای” مورد نظر “اعتدالیون” و روحانی – ظریف با جهان غرب خبری هست و نه جدال جناحها تخفیفی به خود می بیند و مهمترجامعه به تنگ آمده از حاکمیت اسلامی، کارگر و زن و جوان و مردم بیش از پیش ابعاد نفرت و نارضایتی خود را بروز میدهند و دنبال فرصتی هستند، اراده آگاهانه و قدرت سازمانیافته خود را برای به زیر کشیدن حکومت سرتاپا فاسد و ضد انسانی اسلامی به میدان بکشند. پریشان گویی خامنه ای و ترفندهای سرکوبگرانه و مالیخولیایی او ترس و هراس از بی آیندگی نظام اسلامی و سرنگونی آن است.
***