رحمان حسین زاده-ما گفتیم:رای به روحانی، رای به خامنه ای است!

 ما گفتیم:

رای به روحانی، رای به خامنه ای است!

رحمان حسین زاده

اکنون نه تنها برای صف رنگین کمانی مدافعان ترفند دروغین “انتخاب بین بد در مقابل بدتر” و مدافعان گوناگون رای “اعتراضی و رای سلبی” حتی برای نیروهای ملی اسلامی درون و بیرون رژیم امید بسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون حکومتی هم تردیدی باقی نمانده، که رای به جناب روحانی، رای به خامنه ای بود. چیدمان کابینه و تایید خامنه ای بر تک تک وزیرانش این خیل متنوع صف حقه بازی و دروغ و ریاکاری و مردم فریب را فعلا به این نتیجه رسانده که تفاوتی بین کارکرد کنونی روحانی و خامنه ای نمانده است. در مقابل این لشکر مردم فریب و عوامفریب، ما با شفافیت گفتیم هر رای به این یا آن باند اسلامی و سرمایه داران حکومتی” رای به نظام اسلامی و خامنه ای است”.

سیاست حزب حکمتیست در برخورد به مضحکه های انتخاباتی و مشخصا اعلامیه امسال ما در برخورد به بساط اخیر تعیین ریاست جمهوری سال ۹۶ همین را تاکید کرده است. ماحق داشتیم که در اعلامیه حزب نوشتیم، “انتخابات برای جمهوری اسلامی مجرایی برای کسب مشروعیت فرمال حقوقی است. هر رای به این یا آن باند اسلامی و سرمایه داران حکومتی، رای به نظام اسلامی و خامنه ای است. تشدید کشمکش جناح ها در مناسبت “انتخابات” صرفا برای گرم کردن تنور این مضحکه نیست، بلکه تداوم جدال ميان جناحهاى رژيم برسر حاکم کردن سياست و چهارچوبى براى حکومت اسلامى است که بزعم هريک ميتواند بساط استبداد و استثمار و دزدی و فسادشان را محفوظ بدارد. در این بساط نباید شرکت کرد. مردم ایران این حکومت را نمیخواهند و در هر فرصتی این نخواستن را اعلام میکنند. نرفتن پای صندوق رای و شرکت نکردن در این مضحکه یکی از راههای اعلام نخواستن جمهوری اسلامی است. شرکت در معرکه گیری انتخاباتی جمهوری اسلامی به هیچ وجه توجیه بردار نیست. ملی اسلامیهای درون و بیرون حکومتی علیرغم غرولندهای محدود، به منظور بقای “نظامشان” از مردم میخواهند در این بساط ضد مردمی شرکت کنند. بخشهایی از اپوزیسیون راست و حتی چپ به بهانه فریبکارانه “انتخاب بین بد و بدتر” و یا “شرکت مردم نشانه رای سلبی” به نظام اسلامی است، شرکت مردم در این بساط را توجیه میکنند. به گواهی تجربه مستقیم خود مردم، در جمهوری اسلامی بد و بدتری در کار نیست، همه جناحها “بدترین و بدترین” هستند. در دوره های گذشته هم زیر فشار و یا با هر توجیهی آن بخش از مردم که در این بساط شرکت کردند، فقط به جانیان و سرکوبگران خود رای داده و اشتباه کرده اند. این بار هیچ بخشی از مردم نباید به سیاهی لشکر “مشروعیت خواهی فرمال” جمهوری اسلامی تبدیل شوند”. (به نقل از اعلامیه حزب حکمتیست در مورد مضحکه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶)

یادآوری مجدد چند حکم روشن و شفاف همین یک پاراگراف از اعلامیه حزب ما حاوی درسهای مهمی برای جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی است.

الف- اعلامیه ما اندک تفاوتهای میان جناحین جمهوری اسلامی را بر خلاف خیلی ها به عنوان گزینه ناچاری بین “بد و بدتر” به خورد مردم نداد و برعکس این آگاهی را به میان مردم برد، که هردو میخواهند “بساط استبداد و استثمار و دزدی و فسادشان را محفوظ بدارند و بقای نظامشان را تامین کنند”. همانجا تاکید کره ایم، “در جمهوری اسلامی بد و بدتری در کار نیست، همه جناحها “بدترین و بدترین” هستند”. بی آبروی و رسوایی ملی اسلامیهای ذینفع در حفظ نظام جمهوری اسلامی مدافع ترفند ارتجاعی انتخاب بد در مقابل بدتر امروز عیانتر است. اما علاوه بر آنها این رسوایی شامل حال تعداد قابل توجهی از احزاب و نیروها و شخصیتهایی است، که به نام اپوزیسیون با همین ترفند “بد و بدتر” آتش بیار معرکه به نفع جمهوری اسلامی شدند.

ب- چند ما قبل از بساط انتخابات اعلامیه ما تاکید کرده، “شرکت در معرکه گیری انتخاباتی جمهوری اسلامی به هیچ وجه توجیه بردار نیست” و با حکم مصلحت گرایانه و سطحی “رای سلبی” نباید شرکت هیچ بخشی از مردم را توجیه کرد. بعضی از نیروهای چپ با علم کردن “رای سلبی و رای اعتراضی” همین کار را کردند. لیدر حزب کمونیست کارگری، حمید تقوایی بحث “رای سلبی” را دوباره به میان کشید و محمد رضا شالگونی از راه کارگر شرکت بخشهایی از مردم را “رای اعتراضی” نامید. صاحبان این احکام که عملا شرکت مردم در مضحکه های انتخاباتی جمهوری اسلامی را توجیه میکنند، اکنون بعید است بتوانند تنها دو دقیقه از سیاست اپورتونیستی خود دفاع کنند!

ج- ما اعلام کردیم، “به گواهی تجربه مستقیم خود مردم، در جمهوری اسلامی بد و بدتری در کار نیست، همه جناحها “بدترین و بدترین” هستند. در دوره های گذشته هم زیر فشار و یا با هر توجیهی آن بخش از مردم که در این بساط شرکت کردند، فقط به جانیان و سرکوبگران خود رای داده و اشتباه کرده اند. این بار هیچ بخشی از مردم نباید به سیاهی لشکر “مشروعیت خواهی فرمال” جمهوری اسلامی تبدیل شوند”.

با اندک نگاهی به کارکرد همه جناحهای جمهوری اسلامی، با توجه به نقش عناصر جنایتکاری چون رفسنجانی و خاتمی و روحانی در راس اعتدالیون و اصلاح طلبان حکومتی در همراهی با خامنه ای و عمر خریدن برای جمهوری اسلامی به وضوح میتوان همدستی کل جناحها در سرپا نگه داشتن کل ماشین جنایت و سرکوب جمهوری اسلامی را در طول عمر آن دریافت. این بار هم نکته قابل درس گیری اینست، آن بخش از مردمی که از جمله با توجیه پوچ “بد و بدتر” در مضحکه انتخابات شرکت کردند، اشتباه کردند. آه و ناله حواریون روحانی از همگامی رئیس جمهور مورد انتخابشان با خامنه ای  و مباحث کنونی دوره پسا “انتخاباتی” تاکیدی بر این واقعیت است.

به عنوان  سخن پایانی ما حق داشتیم اعلام کردیم: “در جمهوری اسلامی انتخاباتی در کار نیست، رای به روحانی، رای به خامنه ای است و در این بساط شرکت نکنید”. این درس مهمی است که هر ناظر منصف امروز میتواند با قطعیت بیشتر صحت آن را تایید کند.

***