رحمان حسین زاده -ستون اول برجام و کارگران

ستون اول

برجام و کارگران

رحمان حسین زاده

برجام یکساله شد. این سرتیتراینروزهای بسیاری از رسانه های بین المللی و داخلی ایران است. زیر این عنوان ارزیابیهای متعدد و متفاوت از برجام و دوره پسا برجام ارائه میشود. علت این تنوع در نتیجه گیریها و جمع بندیها را در تنوع منفعتها و مصلحتهایی باید جستجو کرد، که هرکدام از دولتها، رسانه ها وافراد در پس پروژه برجام تعقیب میکنند. طرفین مستقیما درگیر و ذینفع در توافق هسته ای، مخالفین درون خانوادگی این طرفهای درگیر، مدیای مواجب بگیر این طرفها و جریانات و شخصیتهای ابن الوقت و نان به نرخ روز خور همه و هریک از آنها بسته به منفعت ارتجاعی که در این پروژه تعقیب میکنند، انبوهی از تحلیل و جمع بندیهای وارونه، ضد حقیقت و آبکی را تحویل جامعه میدهند. همانند بسیاری موارد دیگر (از جمله حمله نظامی آمریکا و بریتانیا به عراق که اکنون بعد از سیزده سال پوچی کل ادعاهای آن دوره را هیئت تحقیق شان افشا میکند)، در این مورد هم مهندسی افکارعمومی شغل همیشگی آمریکا و پنج به اضافه یک و جمهوری اسلامی و جناحهای آن، اپوزیسیون ملی اسلامی و بورژوایی و کل مدیا و اردوی ارتجاع حلقه زده حول پروژه ضد مردمی برجام است.

کل این فضای دودگرفته و یا مه آلود را باید کنار زد و از زاویه اکثریت عظیم جامعه، اززاویه اردوی کار و مزدبگیران جامعه، از زاویه شهروندان تحت فشار و رنج و ستم حاکمیت در ایران، از زاویه میلیونها انسانی که در بازی قدرت بورژوازی جهانی و داخلی و اعوان و انصارشان نفعی ندارند، به مانوور برجام و پسا برجام باید خیره شد و نتیجه گیری کرد. پاسخ جامع به این صورت مسئله بررسی کاملتری را میطلبد، با این وصف اشاره کوتاه به موقعیت کارگران در یکساله اخیری  که برجام جاری شده سرنخی است به پاسخ کاملتردر فرصت دیگر.

امروز برهمگان واضح است که توافق هسته ای و برجام بر خلاف وعده های دولت “بنفش” و ملی اسلامیهای به اصطلاح اپوزیسیون، نه تنها کوچکترین بهبودی را در شرایط کار و زندگی محنت بار طبقه کارگر ایران و کل اردوی کار ایجاد نکرده، بلکه زیر فشارتداوم تعرض معیشتی و تضییقات و سرکوب سیاسی، کارگران و محرومان جامعه کماکان در موقعیت دشواری قرار دارند. چند شاخص اساسی این را به ما میگوید. از جمله:

– تعیین حداقل دستمزد سالانه همانند سالهای قبل و بدتر تخمینا چهار بار زیر خط فقر اعلام شد و این بزرگترین هجوم سالانه به سفره خالی کارگران و اردوی کار و به معیشت و حق حیات میلیونها انسان کارکن است که جامعه بر دوش آنها میچرخد. سودورزی سرمایه و دولت سرمایه اجازه نداد حتی با وجود رفع تحریمها اندک بهبود میلیمتری هم در شرایط کار و زندگی آنها ایجاد شود.

– وعده میدادند، با حصول برجام، بازار کسب و کار رونق میگیرد. برعکس در همین یکسال طبق آمارهایی که دم و دستگاه مربوطه دولتی اعلام میکنند، گسترش ابعاد بیکاری تکان دهنده است و برای میلیونها انسان آماد بکار نه تنها کار نیست از بیمه بیکاری و تامین حداقل معیشت زندگی هم خبری نیست.

– زیر این فشارها در یکسال اخیر سیاست انتظار مورد نظر دولت روحانی و هیئت حاکمه جمهوری اسلامی با کمترین توجه اردوی کار ایران روبرو شد و بیشترین اعتراضات و اعتصابات کارگری و مبارزات معلمان را داشتیم.

– شلاق زدن کارگران مدعی حقوق و مطالبات اولیه کارگری، وحشیانه ترین نوع سرکوب و شکنجه در ملاءعام، در همین دوره اتفاق افتاده، بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری و مبارزات معلمان و فعالین دیگر جنبشهای اجتماعی به منظور مرعوب کردن جامعه و جنبشهای اجتماعی در همین یکساله پسا برجام با شدت ادامه داشته است.  خم به ابرو نیاوردن مقامات حکومتی و مقامات اسارتگاه این رژیم مخوف در دوران “دولت اعتدال” در قبال مرگ تدریجی و اعتصاب غذای فعالین کارگری و اجتماعی در گوشه زندان، در همین دوره یکساله پسابرجام شدت گرفته است. این واقعیت و بسیار نشانه های دیگر اجتماعی و سیاسی نشان میدهد، در یکساله اخیر و دوره پسا برجام نه تنها کوچکترین بهبودی در وضعیت طبقه کارگر و اردوی کار به وجود نیامده، بلکه اوضاع بدتر هم شده است. این واقعیتی است که ما قبل از شروع اولین دور مذاکرات هسته ای در اکتبر 2013 در بیانیه پلنوم 28 حزب حکمتیست برآن تاکید کردیم و چنین نوشتیم. ” هر درجه بهبود روابط و “عادی سازی” مناسبات جمهوری اسلامی و دولت آمریکا با مخالفت ما به عنوان یک جریان انقلابی سرنگونی طلب روبرو نمیشود.  بر خلاف پروپاگاند طرفین و نیروهای اپوزیسیون حامی هر کدام ازآنها، نه خصومت و دشمنی تاکنونی جمهوری اسلامی و آمریکا و نه نزدیکی و توافق احتمالی آینده آنها کوچکترین ربطی به منافع کارگران و مردم و صف آزادیخواهی و حق طلبی در آن جامعه نداشته و ندارد….. ما همواره خواهان پایان یافتن تحریمهای اقتصادی و اثرات ضد انسانی آن بوده و هستیم. در عین حال اعلام میکنیم که پایان تحریمها  مترادف با پایان فقر و بیکاری و گرسنگی و ریاضت کشی اقتصادی تحمیل شده بر کارگران و مردم نخواهد بود. هر ذره بهبود شرایط کار و معیشت و پایان دادن به وضع موجود، تنها و تنها حاصل مبارزات طبقه کارگر و مردم معترض و پی گیری متحدانه و سازمان یافته  مطالبات اقتصادی و سیاسی شان است.

اکنون و یکسال بعد از برجام در شرایطی که جمهوری اسلامی حربه “تحریم وتهدید نظامی قدرتهای امپریالیستی” را از دست داده و نمیتواند با اتکا به این اهرمهای فشارکارگران و جامعه را مثل گذشته بکوبد، فرصت آن است که با اراده آگاهانه، و مبارزات سازمانیافته طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی  تناسب قوا را هر چه بیشتر به نفع تحقق مطالبات اقتصادی و سیاسی فوری و بهبود در شرایط کار و زندگی کارگران و توده وسیع و محروم جامعه و در راستای سرنگونی جمهوری اسلامی تغییر داد. اعتراضات و اعتصابات کارگری قابل توجه ماههای اخیر چشم انداز امیدبخشی را در مقابل جنبش کارگری و جامعه قرار میدهد.

***