خسرو -پاسخی کوتاه به پرسش های یک دوست در باره رفراندم کردستان

پاسخی کوتاه به پرسش های یک دوست در باره رفراندم کردستان

پرسیدید که موافق برگزاری رفراندم هستید؟به نظرم برای ما پاسخ مثبت یا منفی چندان تفاوت نمی کند. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم این رفراندم باید یک روزی برگزار می شد. تجربه تاریخی نشان داده که استقلال کشورها و یا همان جدایی، معمولن در شرایط بحران سیاسی انجام گرفته و نه در فضای آرامش کشورها. مثلن بعد از جنگ اول و دوم و یا بعد از سقوط دولت شوروری، بر اساس نیاز اقتصادی و اجتماعی سرمایه داری، جغرافیای سیاسی تغییر کرد و دولت ها و کشورهای تازه ای روی نقشه پدیدار شدند.
رفراندم کردستان نیز محصول دو واقعیت است: اول سرکوب اقلیت کورد در سالیان متمادی توسط دولت های مرکزی و دوم نیاز امروز سرمایه برای بازارهای جدید و گسترش و مبادله بی درد سر و راحت کالا.
اما جامعه کردستان مثل هر جامعه ای دیگر طبقاتی است. لازم نیست حتمن کاپیتال را از بر باشیم و به این مهم دست یابیم. با عبور از این شهرها و روستاها متوجه می شویم که اینجا کارگر کوره پزخانه، کولبر، کارگر ساختمانی و فنی و اخیرن هم کارگری بیشمار کشاورزی و باغی و… وخلاصه اکثریت بردگان مزدی و یا بیکار دارد و در مقابل سرمایه دار کورد هم، در دو سه دهه اخیر در برابر چشمان ما رژه می روند. به عبارتی این یعنی اختلاف و فاصله طبقاتی و به تبعه آن داشتن منافع متفاوت در جامعه کوردستان.
بنابراین در این رفراندم ما داریم از منافع چه بخشی از جامعه کردستان حرف می زنیم؟ بدون شک ملی گرایی و به عبارتی ناسیونالیسم و شونیسم کورد، چیزی جز منافع اقلیت صاحب سرمایه در این منطقه را حفظ نمی کند. و ناسیونالیسم، حزب و تریبون و صدها ابزار خود را دارد و قاعدتن ما هم از منافع اکثریت زحمتکشان و فرودستان می گوییم.
حال به این پرسش می رسیم که در این رفراندم کارگران کجا ایستاده اند؟ به نظر من اگر از طریق این رفراندم، به درجه ای شرایط زندگی اجتماعی و سیاسی توده های فرودست ارتقاء یابد و این توان وظرفیت را در این رفراندم بوجود آورد؛ باید از آن حمایت کرد. رفراندمی که فعلن و تاکنون چنین چیزی در آن مشاهده نشده است.
نتیجه اینکه به باور من صرف موافقت و یا مخالفت ما با این رفراندم چندان مهم نیست، مهم این است که طبقه پایین جامعه از این طریق و رسیدن به جدایی منطقه کردستان، می خواهد همچنان گوست دم توپ و پشت جبهه ناسیونالیسم بورژازی باشد یا می تواند از ظرفیت جدایی، گام هایی برای بهبود معیشت و متشکل شدن برای دخالتگری در اداره جامعه بردارد؟ این آن چیزی است که ما باید برایش کار کنیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم و نه در فضای ژورنالیستی به صف هورا کشیدن ها بپیوندیم!

دوست عزیز نوشته بودید چه آینده ای برای رفراندم کردستان پیش بینی می کنید؟ راستش را بخواهید در وضعیت خطرناک و انفجاری خاورمیانه و منطقه کردستان و دولت های توتالیتر و جنگ طلب، پیش بینی ها مشکل است. شاید کسی پیش بینی نمی کرد که پس از کشته شدن دو دانش آموز در سوریه به خاطر پخش اعلامیه و پس از آن تظاهرات مسالمت آمیز مردمی، دول متخاصم سرمایه داری، چنان فاجعه ای را بیافرینند که اکنون دیگر برای همه ما عادی شده است!
خوشبینی و یا بدبینی به رفراندم، بستگی به عوامل اجتماعی، داخلی و بین المللی بسیاری دارد که شاید در فرصت دیگری وارد آن بشویم…
خسرو – ششم مهر یکهزار و سیصد و نود و شش