حمید قربانی – کوبانی چراغی در تاریکی که نباید خاموش گردد!

کوبانی چراغی در تاریکی که نباید خاموش گردد!
خاور میانه و بویژه بعد از انقلاب 22 بهمن در ایران، بیش از پیش مورد توجه  سرمایه و دولت های امپریالیستی قرار گرفت، زیرا که این انقلاب نشان داد، پتانسیلی در طبقه ی کارگر و زحمتکشان منطقه ی حاصل خیز از نظر سرمایه با وجود ذخایر عظیم سوخت فسیلی و دیگر معادن زیر زمینی و جمعیت و از نظر ژئوپلتیتک حساس موجود است که می تواند، سرمایه را تا سرحد سقوط و لغو ببرد. اما این انقلاب بنا به خصلت خود، یعنی ضدیت با سرمایه، فقط می توانست و می تواند با رهبری و هژمونی یافتن طبقه کارگر به پیروزی واقعی رسیده و برسد. این مهم به سرانجام نمی رسد، مگر اینکه طبقه ی کارگر دارای حزب سیاسی، حزب کارگران آگاه، کارگران کمونیست  انقلابی گردد.
 برای این بود که سرمایه جهانی با یاری گرفتن از ارتجاع بورژوائی و ماقبل آن و مخصوصاٌ مذهب این افیون توده ها بطور کلی و بویژه  در منطقه، قبل از انقلاب و بعد از آن، انقلاب را که نابودی دولت سرمایه داری و بر قراری سلطه سیاسی طبقه ی کارگر، فقط می توانست پیروزی اش را تضمین کند، با تضمین دادن به سرمایه داران محلی و ارتجاع دینی اسلامی و نیز ترس و هراس واقعی طبقه ی بورژوا و خرده بورژوائی و نیروهای لیبرال ناسیونالیستی که می دانستند، پیروزی چنین انقلابی که جزء طبقه ی کارگر نمی تواند برنده نهائی آن باشد و این نابودی و مرگ ولغو و به چاه تاریخ انداختن مالکیت خصوصی، خانواده، و مذهب و دولت  طبقاتی را در برداشت، سعی وافر و عظیمی به کار برد که انقلاب ضد امپریالیستی یعنی ضد سرمایه در عالی مرحله رشد ش را، در نطفه خفه نماید و بطور واقعی این کار را کرد و انقلاب را به نام انقلاب ، خواست ها، مطالبات و شعارهای انقلاب در خون انقلابیون خفه نمود . درست این کاریست که امروزه  در کوبانی ، منتها در شرایط دیگری، اشل دیگری و بوسیله همان ارتجاع یعنی همراهی مذهب با سرمایه امپریالیستی در ابعاد وحشیانه ای که فقط می تواند به قول گرامشی در 1920 “توحش متمدن” را به نمایش گذارد، در حال اجرا و انجام است.
 زیرا که با شیوه و متدی  که کوبانی بعد از شورش سال 2011 در سوریه  و به یغما رفتن آن بوسیله نیروهای ارتجاعی- مزدوران سرمایه در منطقه، مانند دولت های عربستان سعودی، امارات، ترکیه و وابستگاه داخلی شان یعنی گروههای ارتجاعی مذهبی و قومی تروریست و یاری دولت های امپریالیستی بویژه دولت آمریکا، فرانسه، انگلیس،برای اداره منطقه خودمختار که کوبانی مرکز آن و یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت سوریه می باشد، درپیش گرفت، کاملا در مقابل نسخه های ارتجاعی بود که دولت های امپریالیستی و ارتجاع منطقه چه دولت ها وچه نوچه های تروریست شان در نام و جعبه های مختلف، ولی همه در یک محتوا یعنی اسلامیست – با شمشیر سر زنان جدا کن،پیشنهاد کرده بود قرار گرفته است. ساده ترین این تفاوت ها، اینکه ، اعلام شد، اداره منطقه بدست شوراهای محلی و در شکل کانتونی متشکل از همه ملیت ها و مذاهب و جنس ها انجام خواهد گرفت، ازدواج دختران تا سن  18 سالگی ممنوع  و سلاح برداشتن دو جنس و مخصوصا پسران تا سن 18 سالگی  قدغن است، مردان و زنان بالاتر از این سن در امورات جامعه ی خویش به صورت برابر و آزادانه شریک هستند و می توانند انتخاب شده و انتخاب کنند، دسترسی توده های کارگر و زحمتکش به نماینده گان خود و عزل آنها در حین خدمت میُسر است و همه می توانند برای دفاع از خود و زندگی شان مسلح شوند. برای همین است که همین الآن دلاوری و دلیری و جنگجوئی دختران و زنان کوبانی زبانزد همه ی عالم شده است و هر کدام نقش یک چه گوارا را پیدا کرده اند و چون نوری بر تارک مبارزات خونین منطقه ی خاورمیانه می درخشند که پیشاپیش و در کنار برادران، همسران و مادران و پدران خویش با موهای زیبا و به سیاهی شفق و زردی طلا می رزمند و درخشی ایجاد کرده اند که چشمان شب پرستان که زن را همواره یک موجود ضعیف و در کیسه سیاه و سفید به نام لباس دیده و می بینند را، کور کرده است و باید این روشنائی در حال گسترش را نابود کرد و از بین برد، این آن چیزی است که امپریالیسم و ارتجاع محلی نمی خواست و نمی تواند به هیچ وجه تحمل نماید، این بمبی است که کل منطقه را به انفجار می کشاند و سنگ روی سنگ بند نمی شود و تمام تلاش ها از کشتار زندانیان سیاسی در تمام طول عمر جمهوری اسلامی، جنگ 8 ساله بین ایران و عراق که منجر به قتل و زخمی شدن میلیونها شد، انفال ها در کردستان عراق به وجود آورد و بمباران حلبجه و سوزاندن5000 انسان را باعث شد، گرفته تا دو جنگ امپریالیستی که به سرکرد گی دولت خون ریز سرمایه داران امپریالیست در آمریکا و تمامی قدرت های بزرگ سرمایه داری، سازمان ملل و بویژه اروپا، بر علیه کارگران و زحمتکشان عراق و افغانستان، بعد لیبی و سوریه و یورش های هر چند مدتی صهیونیست های اسرائیل به مردم زجر دیده فلسطین که ننگ تاریخ را برای بوجود آورنده گان وبا کشتار میلیو نها انسان همراه بود و ویرانی کشور ها را برایشان به ارمغان آورده و میلیاردهای سرمایه –پول به شکل دلار و یورو و پوند و…برای سرمایه و کودکان سرطانی برای مادران عراقی داشته   و ادامه آن تا همین امروز و… را، بر باد نیستی می دهد و انسان ها را بر سرنوشت خود و جامعه خویش حاکم می کند. این است  آن علت  اساسی و اصلی موجودیت دادن به داعش ها و این است آن علتی که آقای اوباما را وا می دارد که اعلام کند، جنگ با داعش ممکن است، سال ها بطول بی انجامد. ترجمه این سخنان به زبان آدمیزاد یعنی اینکه، او هّشدار می دهد که سرکوبی کوبانی که چون جرقه ای است که  شعله آتش در سرزمین با توده ای ازهیزم خشک را مانند است، ساده نیست، فقط با اشغال کوبانی بوسیله درنده گانش به نام داعش نیز حل نمی شود. همین الآن تمام شهرهای  جهان و مخصوصا کردنشین را فراگرفته است.
حالا اگر، چنین برداشتی از اوضاع داشته باشیم، وظیفه ما بعنوان حامیان و پشتیبانان کوبانی چیست؟ من در اینجا سعی می کنم به برخی از آنها اشاراتی نمایم.
اینکه، باید کار آگاهگری و تنویر افکار عمومی را بعنوان یک کار همیشگی و تعطیل ناپذیر، خاصه در این موقعیت که سرمایه امپریالیستی که از امکانات وسیع تبلیغاتی و مدیائی برخوردار است، برای به انحراف کشاندن افکار عمومی و کرخت کردن توده های کارگر و زحمتکش تلاش می کند، پاپ و آیته الله تربیت می کند، بطور خستگی ناپذیر به پیش ببریم و بدانیم که این درست است که نیروی مادی را فقط با نیروی مادی می توان شکست داد و اما، مردم زحمتکش و کارگر فقط با آگاه شدن از ریشه مسائل هست که می توانند، برای تغییر و تحولات اساسی و بنیادی در زندگی واقعی خویش قدم بردارند و از دادن هزینه نهراسند.
اینکه، تمامی امکانات مادی و انسانی را متوجه کوبانی نمائیم یعنی با گسیل نیروی انسانی برای شرکت در نبرد و بودن در سنگر و یاری رسانی های دیگر و تهیه وارسال امکانات لجیستگی از قیبل پول برای خرید سلاح و مهمات و دارو و مواد تغذیه ای و لباس و غیره.
ما باید  کل طبقه ی کارگر و توده های زحمتکش را در خارج از کوبانی و بویژه در کشورهای امپریالیستی اروپائی و آمریکا را، بعنوان بوجود آورنده گان، تثبیت کننده گان و پشتیبانان اصلی نیروهای تروریستی و وحشی، همچون داعش را در این مبارزه شرکت دهیم و بدانیم که بدون شرکت طبقه ی کارگر و توده زحمتکش، جبهه جهانی حامی کوبانی، کار با مفهوم و معنی نمی تواند پیش ببرد. طبقه ی کارگر را باید به آنچه که دارد اتفاق می افتد آگاه کرد و به اعتصاب اقتصادی و سیاسی و اعتراض و تظاهرات  کشاند، این کاری سخت است و اما غیر ممکن نیست و چاره ساز نهائی، در نبرد سرنوشت ساز.
 اما، یک سری کارهای دیگری هم هست که با همین نیروی موجود می توان و باید انجام داد، اگر سیاست و استراتژی و مخصوصا تاکتیک های درستی داشته باشیم. این را بگویم که می توانیم و این حق را داریم که از اشکال مختلف مبارزه بر اساس نیرویمان و شرایط سیاسی و اجتماعی محل استفاده کنیم، آنها به ما اعلام جنک داده اند و این جنگ را در ابعاد مختلف و در شکل خیلی درندانه و ددمنشانه پیش می برند، ما هم  بایسته است، بدانیم و درک کنیم که در زمان جنگ هستیم و نه زمان صلح. اقدامات ما باید اقداماتی باشند که به ضروریات زمان جنگ پاسخ دهند. نباید از هیچ دولت موجود، خاصه امپریالیستی و ارتجاعی جهان و منطقه انتظار یاری رسانی به کوبانی را داشت. باید همه آنها را بعنوان دشمنان واقعی کوبانی به افکار عمومی شناساند و در مقابلشان با اقدامات رادیکال ممکن ایستاد. باید امکانات و تدارکات اشغال ساختمانهای دولتی، مجالس قانونگزاری، سفارتخانه ها و کنسولگری ها رادید و این اماکن را بر سرشان خراب کرد و به آتش کشید، همچنانکه آنها ما را به آتش کشیده و می کشانند.باید تظاهراتهای بزرگ و ملیتانت سازمان داد.، باید تمامی مدیا ی رسمی را در مقابل عمل قرار داد و افشایشان نمود، باید دست جنایتکار را در حین جنایت گرفت و خون سرخ و دلمه بسته را نشان داد.
باید بدانیم که این گفته ی لنین  یک حقیقت محض است”طبقه ستمکشى که براى آموختن طرز استعمال اسلحه و بدست آوردن آن نکوشد فقط شایسته آن است که با وى همانند برده رفتار کنند، زیرا اگر ما به پاسیفیست هاى بورژوا و یا اپورتونیست مبدل نشده باشیم نمی توانیم این نکته را فراموش نمائیم که در جامعه طبقاتى زندگى می کنیم و جز مبارزه طبقاتى راه خروج دیگرى از آن وجود ندارد و نمی تواند داشته باشد، در هر جامعه طبقاتى، اعم از اینکه بنایش بر بردگى یا سرواژ باشد و یا مانند امروز بر کارمزدى، در هر حال طبقه ستمگر مسلح است. نه تنها ارتش دائمى فعلى بلکه “میلیس” فعلى هم ـ حتى در دمکراسى ترین جمهوری هاى بورژوازى مثل سوئیس ـ تسلیح بورژوازى بر ضد پرولتاریا است.” برنامه نظامی انقلاب پرولتری. در آخر باید این گفته مارکس را آویزه گوش نمود ” کسی که می خواهد دشمن اش را شکست دهد دربارۀ هزینه های جنگ با او بحث نمی کند.”،مقاله تشکلهای کارگری. سازمان یابیم و نبرد را در ابعاد مختلف آن پیش بریم. و بدانیم که اگر چنین کنیم،آنگاه، نه تنها جراغ کوبانی خاموشی نمی پذیرد، بلکه به روشنائی همه گیری تبدیل می شود که می تواند، جاوادانه باشد!
….
درود بر زنان و مردان کوبانی و… مرگ بر سرمایه و ارتجاع، مرگ بر امپریالیسم و سگان زنجیری اش، پیروز باد انقلاب سرخ ، زنده باد کمونیسم
حمید قربانی-  8-  10- 2014
لینک هائی  از اخبار کوبانی و حامیان آن-
سایت اخبار انقلاب- تظاهرات در شهر ای ترکیه و کشته شدن 14 نفر- بوسیله پلیس فاشیست
http://revolution-news.com/isil-protests-escalate-turkey-7-dead-dozens-injured/
فراخوان ک.ج.ک: میلیون‌ها نفر به خیابانها سرازیر شوند.- سایت رادیو کردانه
http://www.kurdane.com/news-details.php?id=13661
فراسوی خبر- سایت مجله هفته
http://www.hafteh.de/?p=79144
درگیری خیابانی در کوبانی پس از ورود داعش به شهر/ بی عملی ترکیه- سایت روشنگری
http://www.roshangari.net/1393/07/14/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D8%B9/