حسن صالحی-برای سینا دهقان

برای سینا دهقان

سینا دهقان تقریبا دو ماه قبل از دستگیر شدنش پستی را در اینستاگرام خود منتشر کرد که او را دست در دست با دختر جوانی نشان می دهد که بسوی میدان آزادی تهران در حال حرکتند. در پای آن پست نوشته بود: بسوی آزادی!

سینا نمی دانست که دو ماه بعد از آن راهی زندان خواهد شد. بخاطر چیزی که جرم نیست و در دنیای متمدن به آن حق آزادی بیان می گویند. عشق برای این جوان ۲۱ ساله مفهومی نجات بخش دارد. برای عشقش می گوید:

“تو تنها خدایی بودی که امید را در من زنده کرد..

تو تنها پیامبری هستی که معجزه اش را به چشمان خود دیده ام…”

در پست دیگری فرازی به کودکی اش دارد:”وقتی که نینی بودم”. در تصویر عکس بچه ای را می بینیم که با نگاه مهربانش غازی را نوازش می کند.

او مثل  بسیاری از جوانان روحیه سرکشی دارد. از این می نالد که مسئولین نمی فهمند. می گوید “خدایی که به تو پناهی نمی دهد همان بهتر که از یاد برده شود”.  از جوانی (یعنی خودش) حرف می زند که دستانش از فرط  فشارهای عصبی می لرزد و می پرسد که “چرا این دوران به چشم بهم زدنی نمی گذرد”.

شاهین نجفی سلطان اوست و از او نقل می کند: از ریش بلند و احمقانه متنفرم!

 در کنار خوبان و دوستان احساس شادی  می کند. می گوید کمی بد اخلاقم ولی تحملم کنید شاید دیگر روزی نباشم. با دستان نوازشگر و عاشقانه عشقش حقارت ها و سرشکستگی  ها را در هم می نوردد. نیروی تازه ای می گیرد تا دوباره “از چراغ قرمزهای شهر” عبور کند.

جند روز قبل از دستگیری اش از این می نالد که “اخرین روزای خدمت سخت میگذره ” و بعد معلوم می شود اتفاق ناگواری در انتظار اوست. بیدادگاهها و زندان های جمهوری اسلامی. به خاطر اینکه دیگر  نمی خواست فریاد خشمش را فرو بخورد. می خواست حرف دلش را بزند.

این شعله سرکش نباید خاموش شود. این شور زندگی نباید بر چوبه های  دار اسلام خفه شود. این عاشق بی پروا نباید از دیدن  دوباره عششقش محروم شود. این جوان عاصی نباید آرزوهایش را به گور ببرد.

برای نجات سینا دهقان، برای حق آزادی بیان، برای پایداری عشق، برای شور زندگی، برای آروزهای سرکوب شده، برای امروز و فردای خودمان به حرکت در آئید و بگوئید: ما همه سینا دهقان هستیم و او  باید فورا آزاد شود!

حسن صالحی- سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام

۵ فرودین ۱۳۹۶- ۲۵ مارس ۲۰۱۷