حزب کمونیست کارگری –حکمتیست سناریوی”داب تهران” شکست خورد و تمام شد

اطلاعیه دفتر مرکزی حزب حکمتیست
سناریوی”داب تهران” شکست خورد و تمام شد
رضا مقدم سخن میگوید
رضا مقدم به تاریخ 23 مه 2013 در جواب به مطلبی از یک عضو جدا شده از حزب حکمتیست چنین نوشته است. “من در یک برنامه تلویزیون “به پیش” و هم بطور کتبی بزودی تمام حقایق ضربه حکمتیستها به جناح چپ جنبش دانشجویی را فاش می کنم”
باور نکردنی است، اما متاسفانه مکتوب کرده است. کسی که خود را فعال سیاسی اپوزیسیون و آنهم از “جناح چپ” میداند، بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، از ضربه حکمتیستها و نه از ضربه جمهوری اسلامی به “جناح چپ جنبش دانشجویی” سخن میگوید. نه فقط امروز و بعد از چند سال، در گرماگرم مبارزه داغ دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب (داب) و حزب حکمتیست با هجوم جمهوری اسلامی به دانشجویان چپ و تلاش برای پس زدن آن، در اوج نبرد تن به تن فعالین دستگیر شده داب با جانیان جمهوری اسلامی در زندان و شکنجه گاهها و تلاششان برای رد کردن اطلاعات و ادعاهای شکنجه گران وزارت اطلاعات، در شرایطی که حزب حکمتیست و داب با مبارزات فشرده و فداکاری فراوان برای آزاد کردن گروگانهایش از چنگال سیاه جمهوری اسلامی کوشید و خوشبختانه موفق شدند، متاسفانه رضا مقدم و هم محفلیهایش در”اتحاد سوسیالیستی کارگری” بر اساس هر محاسبه و کینه و نفرت و خصومتی که از کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست داشتند، جای جمهوری اسلامی و حزب حکمتیست را عوضی گرفتند، ادعاهایی که در درون زندان بازجویان جمهوری اسلامی علیه دانشجویان و برای محکومیت و اعمال شکنجه شان بکار میبردند، رضا مقدم و این جمع بی اجر و مواجب در خارج زندان تکرار کردند. این نوع کار را قبلا فقط از حزب توده و اکثریت علیه مبارزین سیاسی و نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی دیده بودیم.
کسی که از دور دستی برآتش نداشته باشد و منطق شرایط سخت مبارزه انقلابی در جمهوری اسلامی را تجربه کرده باشد، با واقعیت تلخ دستگیری و لو رفتن و مسئله دسترسی پیدا کردن دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی به اطلاعات نیروهای اپوزیسیون و شکنجه و اعتراف گیری با زور شکنجه و انواع ترفندهای ضد انسانی جمهوری اسلامی علیه مبارزین سیاسی و به ویژه کمونیستها آشنا است و با دیدن این وقایع هزار بار نفرتش از وجود چنین دم و دستگاه سرکوبگرانه و جمهوری اسلامی بیشتر میشود. کسی و جریانی اگر ذره ای تعهد سیاسی و شرافتمندانه داشته باشد، صرفنظر از دوری و نزدیکی سیاسی و خصومت با هر جریان سیاسی اپوزیسیون با نفرتی عمیقترجمهوری اسلامی و چنین حاکمیت سرکوبگرانه را به

مصاف میطلبد که چرا و به چه حق بساط سرکوب و دستگاه جاسوسی و کسب اطلاعات و شکنجه و زندان علیه نیروها و مبارزین سیاسی راه انداخته است. روزی روزگاری نا سلامتی رضا مقدم عضو جریانی بود که افتخارش این بود از آزادی بیقید و شرط سیاسی حتی برای مخالفانش دفاع میکرد.
اقدامات گذشته رضا مقدم و محفلی که او عضو آن است،با هر بهانه ای و به زعم خودشان “اشتباهات” حزب حکمتیست و فعالین داب، ذره ای نمیتواند، توجیه گر انحطاط سیاسی ای و اخلاقی باشد که دامن آنها را گرفته است و “میگم و مینویسم” اخیر رضا مقدم نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد و این انحطاط سیاسی و اخلاقی در مبارزه سیاسی را با خود یدک میکشند.
آنچه رضا مقدم وعده اش را داده “فاش کند”نه تنها چیز تازه ای نیست و نخواهد بود، تکرار نسخه دست چندم و بیمایه تر اقدام سایت دست ساز وزارت اطلاعات به نام “داب تهران” است که در سال 1386 در تکمیل دیگر اقدامات وزارت اطلاعات علیه حزب حکمتیست و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بکار گرفته شد و با پایان یافتن خاصیت ابزاری و دوره ای آن، بعد از مدتی بسته شد. رضا مقدم بسیار دیر میخواهد نسخه سوخته و بدلی آن را تکرار کند.

حزب حکمتیست و دانشحویان آزادیخواه و برابری طلب (داب) آن دوران سخت را پشت سرگذاشتند. دوره پر افتخاری از مبارزه کمونیستی و انقلابی در فعل و انفعال سیاسی جامعه ایران و دانشگاهها به نام خود ثبت کردند. از تواناییها و کمبودهای آن دوره، از تجارب درخشان و از اشتباهات و از نقاط قوت و ضعف گذشه درسهای بسیار آموخته و حال و آینده مبارزه کمونیستی را از جمله در میان نسل جوان و دانشگاهها میسازند. اقدامات ایذایی امثال رضامقدم و محفلش نه در سال 1386 و نه امروز در حاشیه این مبارزات انقلابی و کمونیستی هم جایی نداشته و نخواهد داشت و خدشه ای وارد نکرده و نخواهد کرد. اما انحطاط سیاسی و اخلاقی آنها ثبت شده است. وظیفه هر فعال وهر جریان سالم سیاسی است که اجازه ندهد چنین روشهای منحط سیاسی و اخلاقی در صفوف اپوزیسیون جایی پیداکند، چنین افراد و روشهایی تماما باید ایزوله و طرد و قرنطینه شوند.

زنده باد تاریخ پر افتخار مبارزه دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب!
دفتر مرکزی حزب کمونیست کارگری –حکمتیست
٢٨-٥-٢٠١٣

Home Page