جمشید کارگر – پیامدهای آتی موج مهاجرت کنونی و راه مقابله با آنها

پیامدهای آتی موج مهاجرت کنونی و راه مقابله با آنها

موج مهاجرت کنونی توده های کارگر آواره و جنگ زده از خاورمیانه به اروپا که در رسانه های بوژوازی غرب به بحران پناهندگی بعد از جنگ جهانی دوم موسوم گشته است ریشه در جنگ های جنایتکارانۀ بورژوازی و دولت های سرمایه داری آمریکا و غرب و خاورمیانه دارد. بدیهی است که در شماری از جوامع و کشور هایی نیز که جنگ به صورت متغارف آن جریان ندارد، به علت بیکاری، فقر و فلاکت ناشی از نظام ضد بشری سرمایه داری آنها و دولت های هار و سرکوب گر بورژوازی اشان، روند فرار و مهاجرت برقرار بوده ومی باشد.
تاریخاً تمام فجایع انسانی از جمله جنگ و پیامد مستقیم آن که کشتار عمدتاً توده های کارگر و آوارگی آنان است، منبعث از رابطۀ اجتماعی سرمایه و روند خود گستری سرشتی آن از زمان تسلط کامل سیاسی و اقتصادی اش می باشد. اما در مورد مشخص کنونی نقش طبقۀ کارگر اروپا را نمی توان نادیده گرفت طبقه ایی که اگر دارای جنبش نیرومند سازمان یافتۀ ضد سرمایه داری بود حداقل از یک قرن پیش می توانست جلوی خیلی از این فجایع سرمایه را بگیرد. طبقۀ کارگر اروپا با تمام سابقۀ درخشان مبارزات ضد سرمایه داریش تا اواخر قرن نوزدهم، از حدود یک قرن پیش عمدتاً با دنباله روی از سیاست ها ی راست سوسیال دمکراسی و تمکین از رفرمیسم منحط اتحادیه ایی جوامع اروپایی محل کار و استثمارش، دست بورژوازی و دولت های سرمایه داری اروپا را باز گذاشت تا در جهت دست یابی به بازارهای جدید و گشایش قلمرو های تازه جهت پیش ریز سرمایه و استثمار نیروی کار شبه رایگان کارگران آسیا، افریقا و … و در این راستا کسب ارزش های اضافی نجومی و انباشت غول آسای سرمایه به هر جنگ و جنایتی دست یازند.و حتی در همین جنگ ها نیز بخشی از توده های طبقه اش نیرو های ارتش های درنده و وحشی بورژوازی گردند. در حال حاضر طبقۀ کارگر اروپا شاهد پیامدهای جنگ های اخیر در عراق، افغانستان و سوریه و .. هستند که سوای کشتار های چند صد هزار نفری مردم کارگر منطقه، .به صورت موج عظیم فرار و پناهنده شدن توده های کارگر جنگ زده نمود یافته است که اکثر آنان از سوریه هستند. تنها جنبۀ مثبتی که در این رابطه از مردم کارگر اروپا دیده می شود موج عاطفی و انسانی حمایت آنان از این انسان های واقعاً ستم دیده و خسته از جنگ و کشتار و ناامنی می باشد حمایت هایی که در ا شکال استقبال از آنان در ایستگاه های آخر آوارگی . رساندن غذا و لوازم ابتدایی و موقت زندگی، صورت می گیرد. در عین حال که این همبستگی و حمایت انسانی، طبقاتی در جای خود باارزش و قابل تقدیر است اما کافی نیست.زیرا به مجرد این که موج کنونی مهاجرت که حالا حالا ادامه خواهد دشت کمی فروکش کند، بهره برداری دولت های جنایتکار سرمایه در اروپا از این فجایع دست ساز خودشان به اشکال مختلف آغاز خواهد گشت. در چالش با بحران گریبان گیر سرمایۀ جهانی در کنار استثمار وحشیانۀ نیروی کار ارزان مهاجرین، به بهای نیروی کار کارگران جوامع خود نیز یورش خواهند برد. در غیاب یک رویکرد نیرومند ضد سرمایه داری در جنبش کارگری اروپا، گرایش های راسیستی فاشیستی درون بورژوازی این کشورها با حمایت مستقیم و غیر مستقیم جناح های حاکم در دولت های سرمایه داری میدان دار خواهند شد و حتی دست بالا در جنبش کارگری تاکنون اسیر رفرمیسم راست اتحادیه ایی را پیدا خواهند کرد و از میان آنان نیروی لازم را جهت پیشبرد سیاست های ضد کارگری و جنایتکارانه خود جذب خواهند نمود. تنها یک راه برای طبقۀ کارگر جوامع پناهنده پذیر اروپا و تودۀ کارگر پناهنده برای مقابله با این پیامد های وحشتناک سیاست های ضد بشری بورژوازی وجود دارد. و این تنها راه ، تلاش جهت گسستن تمامی بند های اسارت بار رفرمیستی سندیکالیستی از هستی اجتماعی خود و حرکت در راه سخت اما امکان پذیر سازمان یابی شورایی سراسری ضد سرمایه داری با افق لغو کارمزدی آحاد طبقۀ کارگر اعم از مهاجر و بومی اروپا می باشد. فقط و فقط از این طریق و با چنین افقی کارگران اروپا سوای هر پیشینۀ محل تولد و زندگی اشان می توانند با تمامی تهاجمات بوژوازی و دولت های سرمایه داری به معیشت و زندگی اشان مقابله کنند.

جمشید کارگر
سپتامبر 2015