جمال کمانگر-مضحکه انتخابات ریاست جمهوری و رویاهای بر باد رفته بخشی از اپوزیسیون چپ!

مضحکه انتخابات ریاست جمهوری و

رویاهای بر باد رفته بخشی از اپوزیسیون چپ!

 

جمال کمانگر

حدود چهار ماه تا مضحکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی مانده است. تا جائیکه به جناح بندیهای درونی جمهوری اسلامی برمیگردد یارگیری و تدارک برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای از چند ماه قبل شروع شده است. مضحکه انتخابات برای سران هر دو جناح نه برسر برنامه متفاوت اقتصادی و فرهنگی است و نه قرار است گرهی از مشکلات مردم را باز کنند. هدف اصلی کسب مشروعیت از مردم برای ادامه حیات ننگینشان است. صرف نظر از اینکه چه کسی از صندوق در می آید، مهم برای گردانندگان این شو “حضور میلیونی” مردم پای صندوقهای رای گیری است.

 

صورت مسئله هر دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب در وهله اول حفظ “نظام” است. مسئله اصلی کل هیئت حاکمه جمهوری اسلامی حضور گسترده مردم در روز انتخابات است. مهندسی افکار عمومی ماهها قبل از این مضحکه شروع میشود. بنابراین همیشه کارتهائی برای فریب مردم و مشارکتشان در این مضحکه در آستین دارند. بحث تائید یا عدم تائید این یا آن کاندیدا به محملی برای بازار گرمی انتخابات تبدیل میشود. در دنیای پست دیجیتال، در دنیای مجازی شبکه های اجتماعی مهم “ترند” شدن خبر است. اگر عضو شورای عالی فرهنگی رژیم رحیم پور ازغدی ادعا میکند که “قاره آمریکا توسط یک خراسانی کشف شد نه کریستف کلمب” به صدر تمام خبرگزاریها رانده میشود! مهم نیست چقدر مضحک است. مهم این است در صدر باشید!

 

جدیدا بحث کاندید شدن زنان برای ریاست جمهوری از زبان کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان مطرح شد وی تا آنجا پیش رفت که گفت: “زنان خود را برای کاندیداتوری آماده کنند”. هرچند طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی شرط کاندید شدن “رجل سیاسی” است و این قابل رفو کردن نیست. قالب کردن “شخصیت سیاسی” به جای “رجل سیاسی” با یک دوجین شیخ پشم الدین در شورای نگهبان امکان پذیر نیست! اما خوراک تبلیغی و تحلیلی چند هفته و شاید چند ماه بی بی سی و صدای آمریکا و دیگر رسانه های فارسی زبان را فراهم میکنند. اصول گرایان اخیرا برای گردآوری آرای پراکنده و معرفی یک کاندیدا “جبهه مردمی نیروهای انقلاب” را تشکیل داده اند و مرضیه وحید دستجردی را سخنگوی آن معرفی کرده اند. انگار پی برده اند که میشود با کارت حضور زنان در این دوره به خوبی استفاده کنند.

 

طنز تلخ اینجاست اپوزیسیون جمهوری اسلامی از مقطع ریاست جمهوری رفسنجانی از سال ۱۳۸۶ تاکنون در صدد توجیه حضور و مشارکت مردم در مضحکه های انتخابات رژیم بوده است. این در حالی است که بازی با کارت انتخابات کذایی در جمهوری اسلامی هم مصرف داخلی و هم مصرف سیاست خارجی برای گردانندگان آن دارد. اوج این خود فریبی اپوزیسیون در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ به شکل تراژیک به نمایش گذاشته شد. ادغام شدن در جناحی از جمهوری اسلامی ارمغان دخالتگری اکثر اپوزیسیون بود. حضور میلیونی مردم تهران در روز بعد از مشارکتشان در رای گیری به نفع جناحی از رژیم  با شعار “رای من را پس بدهید” و شعار “الله اکبر” و “یا حسین، میر حسین” بخش اعظم اپوزیسیون راست و چپ را با خود همراه جنبش ارتجاعی سبز کرد. معدود جریاناتی مثل حزب ما در مقابل این موج سهمگین ایستاد و مقهور حضور میلیونی مردم در کف خیابان نشد!

 

متاسفانه چپ دنباله رو و پوپولیست از گذشته درس نگرفته است و دوباره فیلش هوای انقلاب انتخاباتی کرده است. یک طیف از این چپ که در دوره احمدی نژاد به ثناگوی یارانه ها پرداخت و عملا بخشی از طبقه کارگر را پشت مستضعف پناهی وی برد، در دوره روحانی بحث مشارکت در انتخابات جمهوری اسلامی را مطرح کردند. برای مضحکه آتی بحث کاندید شدن برای ریاست جمهوری اسلامی با پلاتفرم کارگری را مطرح میکنند. کسی با نام مستعار “پ- دریابان” در سایت اخبار روز با عنوان “انتخابات ریاست جمهوری و طرح بحث امکان دخالت گری چپ” این موضوع را برای دست گرمی مطرح کرده است و تاکنون واکنشی له یا علیه آن درج نشده است. پیش کشیدن این بحث ها ممکن است سازمان یافته نباشد! ممکن است در ظرفیت شخصی باشد! هرچه باشد و با هر نیتی انتشار پیدا کرده باشد برای سنجش آستانه تحمل چپ سرنگونی طلب است. برای این است که قبح جمهوری اسلامی نزد معدود جریاناتی که هنوز خواهان سرنگونی تمامیت جمهوری اسلامی هستند، بکشند.

 

“باید از زبان لنین در چه باید کرد؟ جواب این طیف را داد که “ما به شکل گروه فشردۀ کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنا بر تصمیم آزادانه ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را برگزیده ایم، سرزنش نمود اند.(…)! بلی، آقایان، شما آزادید  …هر کجا… دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم “آزادیم” هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!”

 

اما رأس دیگر این چپ حزب کمونیست کارگری ایران است که از هر شلوغی انقلابی در می آورند! ظاهرا بعد از چهار سال انتظار برای مضحکه ای دیگر وعده به زیر کشیدن جمهوری اسلامی در پروسه انتخابات ریاست جمهوری را میدهند. حمید تقوایی در یادداشت کوتاهی به تاریخ ۵ ژانویه ۲۰۱۷ تحت عنوان “نگرانی بجای حکومت از تکرار ۸۸” از زبان نماینده مشهد در مجلس اسلامی مینویسد که “جریان فتنه با استقرار دولت آقای روحانی، بازگشته است و تلاش دارد از ظرفیت دولت و جایگاه قانونی آن برای ایجاد شبکه امن، اتاق‌های فکر و مراکز تصمیم‌گیری که به‌صورت خوشه‌ای در فتنه نیز حضور داشتند” استفاده کند. این ظاهرا جزئی از هجوم اصولگرایان برای خالی کردن زیر پای روحانی و جناح رقیب در انتخابات آتی است.” فرض کنید  تعدادی در دفاع از روحانی که زیر پایش را خالی کرده اند به خیابان ریختند و شعار دادند و شلوغ اش کردند. تعدادی هم قربانی سرکوبگری رژیم شدند آیا از قبل رهبر و پرچم دار این حرکت تعیین نشده است؟ آیا هدف این مردم دفاع از روحانی و زیر پا خالی کردنش نیست؟

 

انگار حمید تقوایی و حزب کمونیست کارگری از گذشته و تاریخ درس نگرفته اند! تغییر برنامه از انقلاب کارگری و حکومت کارگری به “انقلاب انسانی و حکومت انسانی” هم باعث نشد که این حزب در جنبش ارتجاعی سبز به بازی گرفته شود. لابد حمید تقوایی اینبار با روحانی کشتی نخواهد گرفت. مارکس نیک گفت تاریخ دوبار تکرار میشود بار اول بشکل تراژیک و بار دوم به شکل کمدی! این چه جنبش و انقلابی است که هر چهار سال یکبار آن هم فقط در حول و حوش انتخابات ریاست جمهوری ظهور پیدا میکند؟ حمید تقوایی در ادامه نوشته است: امروز هم نگرانی جناحهای حکومتی از تکرار ۸۸ از دعواهای جناحی بین دولت روحانی و جناح اصولگرا ناشی نمیشود. این مقابله توده مردم با کل حکومت است که به نقطه جوش و غلیان دیگری نزدیک میشود و انتخابات میتواند کاتالیزور این انفجار باشد. نگرانی جناحهای حکومتی کاملا بجاست. ۸۸ میتواند تکرار بشود و این بار تا بزیر کشیدن کل حکومت به پیش برود.”

 

ایشان یادش رفته است که در چند سطر بالاتر نوشته است که “هجوم  اصول گرایان برای خالی کردن  زیر پای روحانی است”. واقعا اگر کسی در رهبری حزبی که به خودش میگوید کمونیست و تحلیلش از اوضاع سیاسی ایران و جناح بندی های رژیم این باشد، مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی را “کاتالیزور انفجار”ی بداند که “این بار تا بزیر کشیدن کل حکومت به پیش برود” دیگر چرا آنرا مضحکه می نامند؟ چرا آنرا تحریم میکنند! چرا مثل ستون نویس سایت اخبار روز “پ-دریابان” کاندید برای ریاست جمهوری با پلاتفرم کارگری معرفی نمیکنند؟ مضحکه ای که این پتانسیل را داشته باشد باید به آن درود فرستاد. باید کل اپوزیسیون را مرخص کرد و همه با هم و یک صدا بگویند: زنده باد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی که قدرت “بزیر کشیدن حکومت” را دارد. این خود فریبی متاسفانه سالهاست که دامن بخش زیادی از اپوزیسیون چپ و راست را گرفته است. رویاهای برباد رفته چپی است که خواسته یا ناخواسته به درون جناح بندی های رژیم کشیده شده است. *